پیش از متن:
میخواستم عنوان این متن را بگذارم "محبت یک طرفه" تا به گمان خودم بازدید بیشتری دریافت کند. اما نگذاشتم چون با خودم فکر کردم. فکر کردم که این متن برای آنانی که اتمسفر اربعین را تنفس کرده اند قابل لمس و درک هست لذا دلیلی ندارد که دیگران بخوانند.(اگر بخوانند که چه بهتر)
بعد هم فکر کردم که بازدید بیشتر بگیرد که چه بشود؟!
متن
حتما این صحنه را بار ها دیده اید:
یک بچه کوچک با نمک و خوشگل که با ادا هایش توجه همه را جلب میکند. بزرگتر هایی که دیوانه وار شیفته او میشوند. دوست دارند دوست داشتنشان را ابراز کنند و بچه را بگیرند و حسابی ماچ و بوسه باران کنند. اما در طرف مقابل بچه از این همه ماچ و بوسه فراری است و مخالفتش را گریه کردن و پاک کردن جای ماچ نشان میدهد.
قصه چیست؟ مگر نمیگویند دل به دل راه دارد و محبت دو طرفه است؟ چرا بچه جواب ماچ را با ماچ نمیدهد؟
ابراز محبت برای مُحِب لذت بخش است. تجربه های دوست داشتن خودمان را که مرور کنیم صحت این گزاره تایید میشود. فارغ از اینکه محبوب هم همان میزان لذت میبرد یا نه و یا اصلا لذت میبرد یا حالش خراب میشود. در جایگاه محب ابراز محبت لذت عجیبی دارد. این ابراز محبت لذیذ به فرم و صورتی است که محب میخواهد و خیلی رضایت محبوب در ان لحاظ نمیشود چرا که اینجا در نظر محب لذت خودش محوریت دارد.
حالا این مثال را در زیارت مصداق یابی میکنیم. ما عده ای محب هستیم که محبوبمان در عراق خفته است. باور داریم که در حالی جسم پاکش را نمیبینیم و صدای نازنینش را نمیشنویم او صدای مارا میشنود و مارا میبیند و مقدرات مارا رقم میزند.
ما سر از پا نشناخته هر طور شده خودمان را به مزار او میرسانیم. مزار او حیات خلوت ما نیست. قبله میلیون هاست. از انسان ها و ملائک و جنیان و انبیا و اولیا... .طبعا اینچنین مکانی آدابی دارد.
اما ما عاشقان دلباخته فارغ از آداب آن مکان سفره دل باز میکنیم و با توجیه هیچ آدابی و ترتیبی مجوی هر کس به طریقی ابراز علاقه میکند:
یکی باهل دادن و خود را به ضریح چسباندن
یکی با فریاد صلوات فرستادن
یکی با...
اما همه این ها لذت دوست داشتن است و نه زیارت