تا به حال فکر کردهاید چرا برخی متخصصان برای گرفتن یک پروژه یا استخدام شدن باید صدها رزومه بفرستند و سر قیمت چانه بزنند، در حالی که برخی دیگر بدون اینکه تلاشی کنند، پیشنهادهای کاری با ارقام نجومی دریافت میکنند؟
پاسخ در یک کلمه خلاصه میشود: تفاوت بین «محصول» و «برند».
در دنیای کسبوکار و بازار کار مدرن، شما یا یک «کالای ژنریک» هستید که قابل جایگزینی است، یا یک «برند شخصی» که قوانین بازی را خودش تعیین میکند. بر اساس اصول بنیادین بازاریابی، بیایید ببینیم اگر روی خودتان سرمایهگذاری کنید، چه اتفاقی میافتد.
۱. شما خریده میشوید، نه اینکه خودتان را بفروشید
محصول ژنریک: فروخته میشود. یعنی باید التماس کند، تخفیف بدهد و بازاریابی تهاجمی کند تا دیده شود.
برند شخصی: خریداری میشود.
وقتی برند شخصی دارید، کارفرماها و مشتریان به دنبال شما میگردند. به جای اینکه شما رزومه بفرستید (فروش)، آنها به شما پیشنهاد همکاری میدهند (خرید). شما انتخاب میشوید چون "شما" هستید.
۲. ایجاد دلبستگی در برابر بیتفاوت بودن
محصول ژنریک: هیچ تعلق خاطری ایجاد نمیکند. اگر فردا نباشد، یکی دیگر جایش را میگیرد.
برند شخصی: ارتباط احساسی ایجاد میکند.
برندهای شخصی قدرتمند، فقط "کار" تحویل نمیدهند؛ آنها "حس اعتماد" و "اطمینان" میفروشند. مردم با کسانی کار میکنند که دوستشان دارند و به آنها اعتماد دارند. این ارتباط احساسی، وفاداری میآورد.
۳. دیده شدن در هیاهو
محصول ژنریک: خیلی در بازار دیده نمیشود و در شلوغی گم میشود.
برند شخصی: در بازار میدرخشد.
در دریایی از متخصصان شبیه به هم، برند شخصی مانند یک فانوس دریایی است. هویت بصری، لحن منحصربهفرد و داستان شما باعث میشود در لینکدین، جلسات و صنعت خودتان برجسته شوید.
۴. منحصربهفرد بودن در برابر "یکی مثل همه"
محصول ژنریک: کالای رایج بازار است. هزاران نمونه مشابه دارد.
برند شخصی: منحصربهفرد است.
هیچکس نمیتواند "شما" باشد. ترکیب مهارتها، تجربیات، شکستها و شخصیت شما، امضای شماست. وقتی روی این تمایز تمرکز کنید، دیگر رقیبی ندارید چون هیچکس نمیتواند در "بودنِ شما" با شما رقابت کند.
۵. دوام در برابر تاریخ انقضا
محصول ژنریک: به سرعت از مد میافتد و کهنه میشود.
برند شخصی: در طول زمان دوام میآورد.
مهارتهای فنی ممکن است منسوخ شوند، اما اعتبار و شهرت یک برند شخصی قوی با گذشت زمان رشد میکند. یک متخصص معمولی با آمدن تکنولوژی جدید (مثل هوش مصنوعی) نگران حذف شدن است، اما یک برند شخصی از ابزار جدید برای قدرتمندتر کردن جایگاهش استفاده میکند.
۶. قدرت قیمتگذاری
محصول ژنریک: مجبور است با قیمت پایینتر عرضه شود تا رقابت کند.
برند شخصی: میتواند با قیمت بالاتر به فروش برسد.
چرا یک مربی یا مشاور خاص ساعتی ۱۰ میلیون تومان میگیرد و دیگری ساعتی ۵۰۰ هزار تومان؟ چون اولی برند است. برندها به خاطر "ارزش ادراک شده" و "اعتماد"، حقالزحمههای بالاتری دریافت میکنند و مشتری با کمال میل آن را میپردازد.
۷. سر و صدا در بازار
محصول ژنریک: علاقه زیادی ایجاد نمیکند؛ ساکت و ایستا است.
برند شخصی: در بازار سر و صدا (Buzz) ایجاد میکند.
برندهای شخصی جریانساز هستند. وقتی حرف میزنند، دیگران گوش میدهند. آنها فقط مجری دستورات نیستند، بلکه رهبران فکری (Thought Leaders) حوزه خود هستند.
۸. جاودانگی در ذهنها
محصول ژنریک: فراموش میشود.
برند شخصی: در خاطرهها میماند.
مایا آنجلو میگوید: «مردم حرفهای شما را فراموش میکنند، کارهای شما را فراموش میکنند، اما هرگز احساسی که در آنها ایجاد کردید را فراموش نمیکنند.» برند شخصی دقیقاً همین کار را میکند؛ حک شدن در ذهن مخاطب.
نتیجهگیری: انتخاب با شماست
تبدیل شدن از یک محصول به یک برند، یک شبه اتفاق نمیافتد. نیاز به استمرار، تولید محتوا، شبکه سازی و ارائه ارزش واقعی دارد. اما پاداش آن، آزادی عمل، درآمد بالاتر و امنیت شغلی پایدار است.
از همین امروز تصمیم بگیرید: آیا میخواهید کالایی باشید که در قفسه خاک میخورد، یا برندی که همه برای داشتنش صف میکشند؟