ویرگول
ورودثبت نام
سحر کاف
سحر کاف
خواندن ۱۶ دقیقه·۴ سال پیش

ده فرقه بدنام جهان

بسیاری از مردم تصور مبهم و نامشخصی از مفهوم "کالت " یا فرقه در ذهن دارند. اما فرقه از آن دست مفاهیم دشوار و تیره و تاریست که به سختی میتوان تعریف مشخصی برای آن ارائه نمود. چنانچه پیچیده تر به موضوع نگاه کنیم انچه که اشخاص از مفهوم " فرقه" برداشت می کنند بیشتر بر "باور و یا عقیده " دلالت می کند ، اما همانطور که قاضی دادگاه عالی " پاتر استوارت" در خصوص مفاهیم مبهم دیگری همچون فرقه بیان نموده " مردم تمایل دارند فکر کنند که وقتی مفهوم یا موضوعی را می نگرند،همه چیز رادر باره آن را می دانند."

جامعه شناسان با عبور از این بحث ، دوست ندارند برای مواجه به این مفهوم اصطلاح تنزل دهنده " فرقه " را به کار ببرند. بلکه آنها ترجیح می دهند آنرا جنبش های جدید مذهبی یا ((NRMs) بنامند که به مراتب تعابیر گسترده تری را در بر می‌گیرد.

جنبش های جدید مذهبی باورهایی فراتر از جریان اصلی مذاهب را در برمی‌‍گیرند. در واقع این جنبش ها شامل مطالبات سختگیرانه ای می شوند که بر سبک زندگی افراد تاثیر دارد. . مطالباتی همچون کنار گذاشتن شغل، خانواده و یا ثروت اشخاص و زندگی پیروان در جوامع اشتراکی .

رهبران فرقه ها اغلب انسانهایی بسیار پرجذبه و اقتدار گرا هستند که به باور پیروانشان خصوصیاتی پیامبر گونه دارند.و این رهبران معمولا یک اخر زمان قریب الوقوع را پیشگویی می کنند. در این مقاله ان دسته از فرقه هایی را معرفی می کنیم که یا در دستیابی به اهدافشان بسیار موفق عمل کرده، پیروان زیادی را جذب نموده اند و یا پایانی بسیار خونبار و وحشتناک را رقم زده و از این رو به شهرت قابل توجهی دست یافته اند.

10- کلیسای وحدت

کلیسای وحدت که معمولا به عنوان "انجمن روح القدس برای وحدت مسیحیت جهانی" شناخته میشود توسط کشیش سان میونگ مون تاسیس شد. کشیش مون که در کره شمالی متولد شده، ادعا میکند در سن شانزده سالگی به وی الهام شده که می تواند ماموریت مسیح را در کره زمین به اتمام برساند. به گفته ی کشیش مون مسیح قبل از اینکه بتواند رسالت خود را برای ازدواج و داشتن فرزندان نقص انجام دهد ، به صلیب کشیده شد، از این رو کشیش مون خود را " مسیح " می داند. مون به علت تضاد با تعالیم کلیسای پروتستان ، طرد شد و در سال 1950 کلیسای خود را بنیان گذاشت.

مون ادعا کرد که نجات و رستگاری تنها از طریق "تعهد به اطاعت از او " ، "هفت سال خدمت به او" و "انتخاب همسری که او برگزیده" امکان پذیر است.

آیین کشیش مون به ازدواج های دسته جمعی مشهور شد، وی در یک زمان بیش از صدها ازدواج برگزار می کرد و عقد بیش از صدها زوج را جاری می نمود.

کشیش مون که پیش از آن یک تاجر موفق بود در سال 1970 دفتر مرکزی خود را به نیویورک منتقل کرد ، در انجا اعضای جدیدی را به سمت کلیسای خود جذب نمود و از سویی دیگر سوظن گسترده ای را هم متوجه خود ساخت. از آنجایی که درآن زمان تمرکز بر فعالیت های ضد فرقه ای شتاب بیشتری گرفت، والدین پیروان کشیش مون شروع به دزدیدن فرزندانشان از کلیسا وپاکسازی ذهن آنها کردند. انها همچنین اقدام به تشکیل پرونده های قضایی علیه مون نمودند و در سال 1982 کشیش مون به اتهام فرار مالیاتی محکوم شد. این کلیسا که اکنون به عنوان " خانواده ی فدراسیون صلح و اتحاد جهانی " شناخته می شود ، همچنان فعال است.

9-راجنیش پورام

اگوان شری راجنیش ، یک گوروی هندی غیر سنتی ، که لذت های دنیوی را در آغوش گرفت.

او خودش صاحب 93 رولز رویس بود ، و علاقه به سکس را تبلیغ می کرد. در واقع ، ایده های وی در هند تا حد زیادی رد شد اما پیروان زیادی را در ایالات متحده و اروپا یافت.

راجنیش جامعه ی پیروان خود را در دهه 1970 در هند بنیان نهاد و مقر تشکیلات خود را در پون به سال 1974 تاسیس کرد. به هر حال پس از افزایش دشمنی و عداوت روزافزونی که در هند با آن مواجه شد، راجنیش در سال 1981 به امریکا نقل مکان کرد و در ایالت اورگان اراضی وسیعی را خریداری نمود، جایی که پیروانش در انجا شهر خود را به نام راجنیش پورام بنیان گذاشتند.

ماآندشیلا، زنی هندی که به سازماندهی راجنیش پورام کمک میکرد، وارد حلقه ی نزدیکان راجنیش شد و از آنجایی که راجنیش دیگر در ملا عام صحبت نمیکرد کنترل عملیات روزانه را در شهر به دست گرفت.

تا سال 1985 ، راجنیش پورام بیش از 2500 نفر ساکن داشت ، اما درگیر تنش های محلی شده بود. در طی همان سال شیلا برنامه " خانه اشتراکی " را اغاز کرد و طی آن هزاران بی خانمان به شهر راجنیش پورام اورده شدند تا به عنوان شهروندان صاحب رای در انتخابات شهرستان واسکو تاثیرگذار باشند که البته این طرح شکست خورد. تقریباً در همان زمان ، شیلا و دیگر رهبران کمون اولین حمله بیوتروریستی را در تاریخ ایالات متحده با مسموم کردن غذای رستوران در شهر بزرگ دالس ترتیب دادند. در این تلاش برای کاهش جمعیت رأی دهندگان ، آنها 750 نفر را مسموم کردند.

در سال 1985 ، شیلا و دیگر رهبران فرقه از کمون فرار کردند و راجنیش به دلیل تقلب در امور مهاجرتی از کشور اخراج شد. با وجود مرگ وی در سال 1990 ، جنبش رانیش هنوز زنده است. در سال 2018 شبکه ی نت فلیکس مستندی را به نام " کشور بسیار بسیار وحشی " در مورد شرح وقایع و اتفاقات پیرامون فرقه راجنیش تولید و پخش نمود.

8- فرزندان خدا

در دهه 1960 پس از آن که شنیده شد اجتماع وسیعی از هیپی ها در ساحل هانینگتون کالیفرنیا شکل گرفته، کشیشی مسیحی به نام دیوید برگ برای جذب جوانان هیپی به ساحل هانینگتون نقل مکان کرد. این کار برای برگ چندان مشکل نبود و جوانان هیپی بسیاری جذب نگرش ضد استقراری او شدند. بسیاری از این جوانان مشاغل خود را رها کرده و پس انداز خود را به گروه بخشیدند تا به طور اشتراکی در خانه ی دیوید برگ زندگی کنند. پس از آنکه برگ ادعا کرد به او وحی شده که زلزله ای به زودی در کالیفرنیا رخ میدهد، اعضای گروه به آریزونا مهاجرت نمودند. اعضای گروه برگ را "موسی" و پیروان فرقه را "فرزندان خدا" نامیدند. با آغاز دهه هفتاد فرزندان خدا از تمامی نقاط کشور عضو گیری کردند و حتی مراکزی بین المللی را نیز راه اندازی نمودند. در سال 1974 تعداد پیروان فرقه در حدود 70 کشور جهان به 4000 هزار نفر رسیده بود. برگ یک سلسله نامه برای پیروان خود نوشت و تعلیمات خود را در انها شرح داد. در سال 1978 او فرقه را مجددا سازماندهی کرد و آنرا " خانواده " نامید.

به هر حال جنبش ضد فرقه در امریکا، جامعه ی "فرزندان خدا" را هدف قرار داده بود و بسیاری از والدین پیروان فرقه ، فرزندان خود را ربوندند و تلاش کردند تعالیم فرقه را از ذهن آنها پاکسازی کنند.

یکی از بحث برانگیز ترین موارد در خصوص نگرش پیشروانه ی برگ ،روابط جنسی بود. او اعضای فرقه خود را تشویق به روابط جنسی بی پروا و خارج از چهارچوب میکرد. گروه همچنین به ترغیب به سواستفاده جنسی از کودکان متهم شده بود. برگ با دعوت به آنچه که آنرا " مخ زنی برای ماهی گیری " مینامید اعضای گروه را تشویق به برقراری روابط جنسی با افراد جدید و جذب عضو میکرد که در اوایل دهه هشتاد با همه گیری بیماری های مقاربتی جنسی ، گروه به طور رسمی به این فعالیت ها پایان داد.

این فرقه همینک " خانواده ی بین المللی " نامیده میشود و با وجود مرگ دیوید برگ در سال 1994 همچنان بسیار فعال است.

7- جنبش احیای ده فرمان خدا

جنبش احیای ده فرمان خدا با هدف تاکید بر ده فرمان خداوند توسط یک 4 عضو سابق کلیسای رومن کاتولیک ، 2 راهبه و یک فاحشه ی سابق در اوگاندا بنیان نهاده شد. رهبران گروه با مشاهده ی الهاماتی از جانب حضرت مریم متقاعد شده بودند که کلیسای رومن کاتولیک ده فرمان خداوند را رها نموده است.

رهبران فرقه همچنین پیشبینی هایی در خصوص روز قیامت ارائه کرده بودند. آنها پیشگویی کرده بودند که اخر الزمان در دسامبر 1999 به وقوع می پیوندد. اعضای گروه در انتظار اخر الزمان دارایی های خود را فروختند.هنگامی که در آن روز خاص جهان به پایان نرسید رهبران فرقه به سرعت پیش گویی خود را تغییر دادند و این بار پیش گویی کردند که مریم مقدس در 17 مارس 2000 برای نجات مومنان و بردن آنها به بهشت ظهور خواهد کرد. اعضای گروه که همچنان به این پیشگویی ها اعتقاد داشتند در 16 مارس جشن بزرگی ترتیب دادند و حتی تعداد زیادی از گاوهایشان را سربریده و مقادیری هم کوکا کولا سفارش دادند!

صبح 17 مارس پلیس محلی گزارشی مبنی بر کشته شدن صدها نفر از افراد گروه بر اثر انفجار و آتش سوزی دریافت نمود .گرچه در ابتدا تصور میشد این یک خودکشی دسته جمعی باشد اما به زودی شواهد دیگری کشف شد و با پیدا شدن جنازه های دیگری در مکانهای دیگر اتهامات به سمت قتل برده شد. رهبران فرقه ، اعضای فرقه را به قتل رسانده بودند چرا که در صورت شکست پیشگویی دوم انها از جواب دادن به پیروانی که اموال خود را فروخته بودند عاجز میماندند. تا کنون مشخص نشده است که رهبران خرقه خودکشی کرده اند و یا اینکه از کشور گریخته اند.

6- آوم شینریکیو

آوم شینریکو یک فرقه ژاپنی بود که در سال 1987 توسط استاد آساهارا شوکو شکل گرفت.

آساهارا که در ابتدا یک مدرسه یوگا راه اندازی کرده بود پس از سفری به هند با دالایی لاما ملاقات کرد و در هیمالیا به روشنگری دست یافت ،پس از ان نام مدرسه خود را به آوم شینریکیو ( اوم حقیقت والا ) تغییر داد و شروع به تدریس ترکیبی از هندوییسم ، بوداییسم و مسیحیت در مدرسه خود نمود.

آساهارا با ادعای تجسم خدایی پیروان زیادی به دست آورد و از این طریق کمک های مالی قابل توجهی رانیز کسب نمود.گروه به طرز فزاینده ای رادیکال شد و پیروانی که اقدام به ترک فرقه می کردند با پایان خشونت باری مواجه می شدند.

در سال 1995 گروه در حدود 50 هزار نفر عضو داشت که درصد قابل توجهی از آنها در روسیه بودند. در آن زمان اساهارا داشت خودش را برای نبرد آماده می کرد و در صدد بود بر دولت وقت ژاپن غلبه کند.

آساهارا برای انحراف توجه پلیس از فعالیتهای گروه و همچنین برانگیختن خشونتهایی که پیشگویی کرده بود ، حمله ای را به متروی توکیو ترتیب داد.

در 20 مارس 1995 ، پنج عضو آوم شینریکیو با قطارهای مختلف سوار مترو شدند. هنگامی که آنها به کاسومیگاسکی رسیدند ، هر یک بسته ای را که روزنامه پیچ شده بود ، زیر صندلی های خود قرار دادند. آنها با نوک چترهایشان بسته ها را سوراخ کردند و با بیرون آمدن گاز از قطار به سرعت خارج شدند. آنها موفق شدند 12 نفر را بکشند و 5500 نفر را مصدوم کنند. مقامات با ردیابی این حمله به اعضای گروه رسیدند، رهبری فرقه را دستگیر کردند و این گروه را تا حد زیادی متلاشی نمودند.

5- محفل معبد خورشیدی

جوزف دی مامبرو و لوک ژورت محفل معبد خورشیدی را در سال 1984 در ژنو تأسیس کردند. این فرقه یکی از گروه های بیشماری بود که رسالت خود را احیای معابد شوالیه های قرون وسطایی می دانستند. ژورت ادعا کرد که هم مسیح است و هم تناسخ یک عضو از محفل های مخفی قرن چهاردهم .

رهبران این گروه همچنین پیش بینی کردند که دختر دی مامبرو ، امانوئل ، اعضای این گروه را پس از مرگ زمینی آنها به سیاره ای خواهد برد که به دور ستاره سیریوس می چرخد.

محفل معبد خورشیدی یک فرقه اخر الزمانی بود. دی مامبرو و ژورت معتقد بودند که پایان جهان در اواسط دهه 1990 فرا خواهد رسید. با این حال ، پس از انکه برخی از اعضای گروه متوجه شدند الهامات رهبران گروه چیزی جز حقه بازی نیست، گروه برخی از پیروان خود از جمله امانوئل را از دست داد.

سرانجام ، در سال 1994 ، دی مامبرو و ژورت معتقد بودند که پایان کار نزدیک است و زمان انتقال به سیاره جدید فرا رسیده است. برای ورود به سفینه ی معنوی بالاتر ، 53 نفر از اعضای این دستور در 4 و 5 اکتبر 1994 در کانادا و سوئیس خودکشی کردند یا کشته شدند.

ساختمان ها نیز پس از مرگ پیروان فرقه به آتش کشیده شدند و بقایای دی مامبرو و ژورت در میان اجساد پیدا شد. بعداً مشخص شد که دی مامبرو اخیراً دستور قتل نوزادی را نیز صادر کرده بود که معتقد بود ضد مسیح است. شانزده عضو دیگر این محفل در دسامبر 1995 در فرانسه و پس از آن پنج نفر دیگرنیز مارس 1997در کبک جان خود را از دست دادند.

4- شاخه ی داوودیان

دیوید کورش ، متولد ورنون هاول در سال 1959 ، رهبر فرقه ای مسیحی بود که با پایان خشونت آمیز و جنجالی در واکوی تگزاس روبرو شد، پایانی که ممکن بود این سرزمین را ویران نماید.

چندی پس از این که کوروش در جوانی از کلیسای سون دی ادونتیست معلق و رانده شد، به فرقه ای به نام شاخه ی داوودیان پیوست. وی در این فرقه با رهبر گروه لوییس رودن رابطه بسیار صمیمانه و نزدیکی داشت و رودن از وی به عنوان جانشین خود نام میبرد.

از آموزه های بحث برانگیز کورش به عنوان رهبر شاخه ، آموزه ای بود به نام " نور جدید". کوروش اظهار کرده بود که همه ی زنان همسران معنوی وی هستند ، حتی دختران زیر سن قانونی و زنانی که قبلاً ازدواج کرده بودند. وی خود را مسیح می دانست، مسیحی که حتی کمی ناقص و جایزالخطاست، وی همچنین اظهار می کرد که اخر الزمان بسیار نزدیک است.

کورش که انبوهی از سلاح های گرم را در اختیار داشت و در مرکز کلیسای خود به نام کارمل با سوظن استفاده جنسی از کودکان مواجه شد. اما پیروان فرقه از جرایم جنسی کورش چشم پوشی کردند چرا که معتقد بودند خواست خدا بر این می باشد.

باتوجه به اتهامات تسلیحاتی کوروش ، اداره فدرال مشروبات الکلی ، دخانیات و سلاح گرم (ATF) به کلیسای کارمل حمله کرد.

سرانجام پس از 51 روز تیر اندازی و مقاومت پیروان فرقه ، ATF توانست دیواره های قلعه کارمل را در هم بکوبد و کپسول های گاز اشک آور را وارد محوطه کارمل نماید. ترکیدگی یکی از کپسول ها منجر به انفجاز و آتش سوزی شد و بیش از 80 عضو از جمله حدود 20 کودک و شخص کورش کشته شدند.

3- دروازه بهشت

در دهه 1970 مارشال اپل وایت و بانی نتلس به این باور رسیده بودن که آن دو شاهدی که در فصل 11 کتاب مکاشفه به آنها اشاره شده است خود آنها هستند . آنها با پیشگویی های آخرالزمانی در مورد چگونگی رستگاری و نجات (برای آن دسته از کسانی که آماده بودند) به شکل سفینه فضایی ، در کالیفرنیا و اورگان به تبلیغ و عضوگیری پرداختند. بدن پیروان این فرقه باید در وضعیتی پیله شکل نگه داری میشد تا بدن آنها برای بهشت تغییر شکل دهد.

این گروه قبل از تبدیل شدن به "دروازه بهشت" در دهه 1990 به "مسخ فردی انسان" و سپس بعدا "مجمع غلبه کنندگان ناشناس" معروف بودند. اعضا مجبور بودند با این گروه زندگی کنند و همچنین از دارایی و خانواده خود صرف نظر نمایند. اپل وایت برای اینکه اعضای گروه خود را کاملا در مسیر رستگاری قرار دهند انها را تشویق می کرد که خود را از احساساتشان رها نموده و به طور کامل رابطه جنسی را کنار بگذارند. اعضا با لباسهای گشاد و موهایی تقریبا تراشیده در منظر عموم ظاهر می شدند.

این گروه کوچک که تعداد اعضای آن از 60 نفر تجاوز نکرد به ندرت در انظار عمومی ظاهر میشد، آنها تنها یکبار در سال 1993 اقدام به عضوگیری مجدد نمودند. در طی چند سال اتی با افزایش محبوبیت روزافزون اینترنت آنها وب سایتی را برای رساندن پیام فرقه شان به جهانیان راه اندازی کردند.

در سال 1997 با نزدیک شدن ستاره دنباله دار هالی ، شایعه ای در جهان انتشار یافت مبنی بر این که یک بشقاب پرنده ستاره دنباله دار هالی را تعقیب می کند.اعضای گروه این شایعه را بسیار جدی گرفتند و متقاعد شدند که عاقبت زمان رستگاری فرا رسیده.

در ماه مارس 1997 تمامی 39 عضو گروه مرده پیدا شدند، انها به وضوح خودکشی کرده بودند تا خود را برای انتقال به بهشت اماده سازند.

2- خانواده منسون

چارلز مانسون در سال 1934 از مادری 16 ساله و مجرد به دنیا آمد. پس از زندانی شدن مادرش به جرم سرقت مسلحانه ، او پیش عموی و عمه خود در ویرجینیا غربی زندگی می کرد و خیلی زود خودش به جنایتکاری کوچک تبدیل شد . وی بیشتر زندگی خود را در سنین جوانی و نوجوانی در کانون های اصلاح تربیت یا زندان گذراند. هنگامی که در سال 1967 آزاد شد ، به سانفرانسیسکو نقل مکان کرد و گروه کوچک اما معتقد و جوانی را به خود جذب کرد که به "خانواده" معروف شدند.

برخلاف بیشتر فرقه ها ، خانواده مانسون اساساً مذهب محور نبودند ، با این حال چارلز مانسون در شیطان پرستی همچنین ساینتولوژی دست و پا میزد و ایده های عجیب و شبه مذهبی داشت. وی همچنین پیش بینی میکرد یک جنگ خشونت آمیز نژادی رخ خواهد که در آن آفریقایی آمریکایی ها پیروز شوند ، اما برای رهبری صحیح این نبرد بایستی به سفیدپوستان به جای مانده روی آورد. او در نظر داشت که خانواده مانسون خود را در طول این جنگ نژادی مخفی کنند و سپس ظهور نمایند تا اوضاع را تحت کنترل قرار دهند.

مانسون برای برانگیختن این جنگ نژادی ، دستور سلسله ای از قتل ها برای پیروان خود صادر نمود ، چرا که معتقد بود در نهایت جامعه امریکا سیاه پوستان را مسبب این قتلها میدانند.

اعضای خانواده مانسون چندین نفر را در خانه ای در لس آنجلس به قتل رساندند ، از جمله بازیگر زن شارون تیت (همسر باردار کارگردان رومن پولانسکی) و وارث ثروت قهوه ابیگیل فولگر.

شب بعد اعضای خانواده مانسون دو نفر دیگر را نیز به قتل رساندند.و در تمامی موارد ، قاتلان مرتباً قربانیان را چاقو می زدند و بر روی دیوارهابا خون قربانیان پیام می نوشتند. مانسون و همكارانش به اعدام محكوم شدند ، اما پس از آنكه كاليفرنيا مجازات اعدام را ممنوع كرد حبس ابد گرفتتند.

1-معبد مردم

جیم جونزکه یکی از کاریزماتیک ترین ترین رهبران فرقه در جهان دانسته میشود، مبلغی از سنت پنطیکاستی بود. جونز گرچه سفید بود ، اما به دلیل سبک تبلیغ و همچنین الزامش به ادغام و برابری نژادی ، طرفداران زیادی از آمریکایی های آفریقایی تبار را جذب خود کرد. تعالیم وی تحت تأثیر الهیات آزادی و اعتقادات سوسیالیستی بود.

جونز "معبد مردم" را در دهه 1950 در ایندیاناپولیس بنیانگذاری کرد. وی پس از مطالعه یک مطلب در مجله اسکوایر درباره مکانهایی که پس از یک هولوکاست هسته ای امکان زنده در انها وجود دارد ، در سال 1965 پیروان خود را به اوکیا ، کالیفرنیا منتقل کرد. پنج سال بعد ، تعداد اعضای معبد مردم از حدود صد نفر به هزاران نفر افزایش یافت . با داشتن کلیساهای پر رونق در سانفرانسیسکو و لس آنجلس ، جونز همچنین بر نفوذ سیاسی خود افزود.

در همین حال ، جونز در گویان ، کشوری تحت رهبری سوسیالیست ها در آمریکای جنوبی شروع به ساخت کمونی به نام "Jonestown" کرد. در سال 1977 ، هنگامی که جونز شنید مجله نیو وست قرار است در مورد "معبد مردم " گزارشی را تهیه کند و اهداف فرقه را به ملغمه ای از"گروه بندی اسپارتی و حس تحقیر تحمیل شونده " تعبیر نماید ، وی و جماعتش به سرعت به کمون فرار کردند .

لئو رایان از نمایندگان کنگره ایالات متحده ، که توسط اعضای سابق و نزدیکان پیروان فرقه ی متقاعد شده بود که از وضعیت زندگی اعضای فرقه مطلع شود ، برای دیدن اطلاعات بیشتر در مورد جونزتاون پرواز کرد. درست قبل از اینکه رایان در تاریخ 18 نوامبر 1978 قصد عزیمت به سمت جونزتاون را داشته باشد ، افراد جونز به فرودگاه رسیدند و نماینده کنگره و همچنین چند نفر دیگر را کشتند. در همان روز ، جونز پیروان خود را متقاعد كرد كه خود را بكشند. بیش از 900 نفر از جمله 276 کودک درگذشتند.

اصل مقاله : https://people.howstuffworks.com/10-infamous-cults.htm





فرقهمذاهبعجایب جهانمرلین منسوناوشو
مقاله هایی که میبینم جالبن ترجمه می کنم و اینجا میذارم گاهی خودمم یه چیزایی بهشون اضافه می کنم
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید