سحر مدیا
سحر مدیا
خواندن ۲ دقیقه·۲۴ روز پیش

توحش استادیومی!

❌ آفتابه، لگن، روزنامه و اندیشکده هفت دست، شام و نهار و دولت‌داری هیچی


بازی پرسپولیس_تراکتور، یک رخداد بزرگ و البته فجیع بود.

چند بحران بزرگ ملی در آن زمین فوتبال به نمایش درآمد. از نمایش و جولان اروتیک که پای ثابت همه‌ی جوانب اجتماعی از خیابان گرفته تا تئاتر و سینما شده بگیر تا دریدگی‌های گفتاری_جنسی جمعی و پایین کشیدن پرچم ملی و «جنگیدن» قوم‌گرایانه با نزدیک‌ترین و خشن‌ترین سلاح‌های دم‌ دست. از سنگ گرفته تا پلاستیک‌های ادرار!

ورزشگاه رفتن زنان
ورزشگاه رفتن زنان


آن زمین فوتبال شده بود جامعه ایران، بدون یک سر سوزن انظباط، یک سر سوزن حکومت. توحش به شکل حیرت انگیزی تجسم یافته بود. با برنامه ریزی هم نمیشد آنهمه فساد، سبوعیت و تباهی را در چاردیواری یک مکان و در نود دقیقه اجرا کرد. آنقدر که اگر کشور ما و نظام سیاسی ما سر و سامانی داشت، هنوز نباید از شوک آن خارج می‌شد. ولی بحمدالله بیش از اینها سبکسر و لایعقل هستیم.

🔻خب یک سوی تعجب کلیشه‌ای و همیشگی ما این است که هیچ روزنامه‌های در کشور در صفحه یک خود به این فاجعه نپرداخت. حتی ورزشی ها. و میدانیم چرا.

آن روزنامه اصلاحطلب، نباید چرک و فساد اباحه گری و حکومت‌زدایی را نشان دهد. تا مبادا مقاومتی شکل بگیرد. فرایند حذف اسلام و انهدام ایران باید بدون ایجاد حساسیت و با وفاق کامل طی شود.

آن روزنامه نظامی و امنیتی یا آن روزنامه اصولگرا هم به این نپرداخت. چرا که سخت است تا بر نتایج توصیه‌هایی که قبلاً برای «مصلحت و ثبات و انسجام نظام» میکردند، اقرار کنند. از چه شکایت کنند؟ از مسیری که خودشان آسفالتش کردند؟

🔻خب روزنامه مهم نیست.همانطور که گفتم این یک تعجب کلیشه ای بود. تعجب جدیدی که اخیرا به آن فکر میکنم، این است که علی رغم زبانه کشیدن چندین بحران فقط در یک مسابقه فوتبال، ما تعداد زیادی «اندیشکده» هم داریم!

هر روز در جمهوری اسلامی واژه حکمرانی بیش از پیش بلغور می‌شود. خیال می‌کنند ظرفیت «حکومت» را تکمیل کرده‌اند و الان باید «حکمرانی» کنند. کوهی اندیشکده و لشکری اندیشه ورز. آقا و خانم دکتر. شاید فکر کنید فضای عمده مباحث این روزهایشان چه بوده؟ معمولا داشتند پینگ پنگ هوش مصنوعی بین آمریکا و چین (چت جی پی تی و دیپ سیک) را گزارش میکردند.

غصه عقب ماندن از هوش مصنوعی را میخورند در عین اینکه نسبت به امهات حکومت، نظام شریعت و اساس قدرت که در این کشور به باد رفته هیچ غم و اندیشه‌ای ندارند. رد یادداشت ها و ریپورت‌های سیاستی و ... را که بگیری میبینی این وضع بی‌بنیه و وارفته حکومت‌داری را اتفاقا همینها برای جمهوری اسلامی فرموله کردند.«ولش کن» را به زیور طبع و واژه‌های ترجمه شده سیاستی آراستند و روی میز تصمیم‌گیران گیج‌تر از خود گذاشتند.

خلاصه اینکه چند وقتی بود به روزنامه ها خرده می‌گرفتیم. بنظرم چند صباحی هم هنگامه رخدادهای فجیع با اندیشکده‌هایمان طنز فلاکت بسازیم.


✍️ رضا باقری پور


ســحر مــدیا | https://virasty.com/saharmedia
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید