هنگامی که آقای حسین شریعتمداری سردبیر روزنامه کیهان 4 مهر 1399 در یادداشتی محترمانه، مشفقانه و البته از سر دلشوره با عنوان “برخاسته از ارادت” نسبت به بخشی از بیانیه دفتر آیتالله سیستانی درباره نظارت سازمان ملل بر انتخابات پارلمانی عراق انتقاد نمود، روزنامههای زنجیرهای و چهرههای جریان اصلاحات با هجمه به او، از آن به عنوان “توهین به مرجعیت” اسم بردند.
شاید نحوه برخورد روزنامههای زنجیرهای نسبت به آنچه که آنها تضعیف جایگاه مرجعیت دینی میخواندند، این تصور را ایجاد میکرد که جریان اصلاحات در قبال توهین به مقدسات اسلامی و ائمه دل نگرانیها و حساسیتهای شدیدتری دارد و تمایل ندارد که هیچ اهانتی به ساحت دین، ائمه و علما شود، که البته مرور سوابق چیز دیگری را نشان میدهد.
نمونه اول؛ تلاش برای عدم اجرای حکم شرعی امام خمینی
در حالی که امام خمینی پس از انتشار کتاب موهن سلمان رشدی، به صراحت خطاب به مسلمانان جهان فرمودند: «مؤلّف کتاب آیات شیطانی که علیه اسلام و پیامبر و قرآن تنظیم و چاپ و منتشر شده است هم چنین ناشرین مطّلع از محتوای آن محکوم به اعدام میباشند از مسلمانان غیور میخواهم تا در هر نقطه که آنان را یافتند سریعاً آنها را اعدام نمایند تا دیگر کسی جرأت نکند به مقدسات مسلمین توهین نماید و هر کسی در این راه کشته شود شهید است ان شاء الله». (25/11/1367)
در واقع منطق این حکم قتل این بود که دیگر کسی جرأت نکند که به مقدسات مسلمین توهین نماید، به همین علت چندی بعد، در واکنش به انتشار برخی شایعات مبنی بر حکم اعدام سلمان رشدی، تاکید کردند که «سلمان رشدی اگر توبه کند و زاهد زمان هم گردد، بر هر مسلمان واجب است با جان و مال تمامی همّ خود را به کار گیرد تا او را به دَرک واصل گرداند» (3/12/1367).
پس از رحلت حضرت امام خمینی، مقام معظم رهبری نیز به اشاره به این مساله فرمودند: «چون حکم اعدام سلمان رشدی، متکی به آیات الهی است و مثل آیات الهی، مستحکم و غیرقابل خدشه است. میگویند: راه حلش چیست؟ راه حلش خیلی ساده است. مجرمی است که جرمی مرتکب شده و باید مثل بقیهٔ مجرمان عالم، حکم الهی دربارهٔ او جاری بشود» (15/3/1369).
متاسفانه ارسال پیامهای غلط جریان اصلاحات (10 سال پس از صدور حکم قتل سلمان رشدی مرتد) به طرف غربی باعث امیداوری سلمان رشدی و سایر عناصر هتاک شد.
رشدی بعدها در مصاحبه با تلویزیون سلطنتی بی.بی.سی رسماً از اصلاح طلبان تشکر کرد، رشدی در این مصاحبه ضمن اذعان به شرایط سخت زندگیاش پس از فتوای تاریخی حضرت امام خمینی (ره)، آن دوران را وحشت بار خواند. بی بی سی در ادامه از قول سلمان رشدی تصریح میکند که: «تنها با روی کار آمدن اصلاح طلبان در ایران بود که او احساس کرد میتواند به زندگی عادی برگردد.» زمانی که «سیدمحمد خاتمی، رئیس جمهور ایران در مصاحبهای در ژوئن 2001 گفت که ماجرای سلمان رشدی از نظر او «موضوعی خاتمه یافته است».
شبکه سلطنتی بی.بی.سی در گزارشی با عنوان “گاهشمار روابط ایران و بریتانیا؛ شش دهه فراز و فرود بی پایان” مینویسد: «روابط با بریتانیا به سطح سفیر برگشت. این پس از آن بود که دولت خاتمی موافقت کرد از ترغیب مسلمانان برای اجرای فتوای قتل سلمان رشدی خودداری کند».
قطعاً مقصود حضرت امام هم از تاکید بر اجرای حکم رشدی این بود که مانع تکرار توهین به مقدسات اسلامی شوند. طبق حکم امام خمینی و مقام معظم رهبری، مهدورالدم بودن سلمان رشدی (حتی اگر توبه کند و زاهد زمان شود) همچنان پا برجاست. در واقع سران دولت اصلاحات با این فتوای تاریخی امام خمینی برای قتل یک مرتد، به عنوان یک ابزار سیاسی برخورد کردند و عملاً مسیر را برای اهانت به مقدسات اسلامی، قرآن و ائمه معصومین هموار نمودند.
نمونه دوم؛ دولت اصلاحات؛ دولت هجمه به مقدسات
طیف تندروی اصلاح طلب بارها توهین به ائمه اطهار و مقدسات را در کارنامه خود ثبت کرده است؛ «حتی علیه خدا هم میتوان تظاهرات کرد (ابراهیم اصغرزاده)»، «حضرت علی (ع) مانند معاویه مشروعیت خود را از مردم گرفته است (رجبعلی مزروعی)»، «معصومین بدون نظارت مردم در معرض انحراف هستند (عزت الله سحابی)»، «خدای جدید با خدای گذشتگان متفاوت است (عبدالکریم سروش)»، «فرهنگ شهادت خشونت آفرین است، اگر کشته شدن آسان شد، کشتن هم آسان میشود (عبدالکریم سروش)»، «امروز خدا در جامعه هیچ کاره است (محسن کدیور)»، «احکام قرآن متناسب با زندگی قبیلهای است، قرآن کریم برای ما قابل استناد نیست (محمد خاتمی)»، ««تفکر فقیهی نمیتواند فرهنگ عاشورا را بازسازی کند (سعید حجاریان)» و…تنها بخشی از جسارت طیف تندروی اصلاح طلب به مقدسات و ائمه اطهار (ع) است.
نمونه سوم: رقاصان روز عاشورا! مردان خداجوی
روز جمعه ۶ دی ماه ۱۳۸۸، مصادف با روز عاشورا، آشوبطلبان و اغتشاشگران مورد حمایت جریان اصلاحات به بهانه “تقلب” ابتدا در خیابان آزادی تجمع کردند و سپس به سمت میدان انقلاب، میدان ولی عصر و چهارراه کالج به راه افتادند. این پیادهنظامان فتنه تنها به سردادن شعارهای تند و ساختارشکنانه اکتفا نکردند بلکه حتی حرمت روز عاشورا را هم حفظ نکردند.
میرحسین موسوی از سران فتنه 88 پس از بیحرمتی اغتشاشگران نسبت به ساحت عزای امام حسین (ع) در بیانیه شماره 17 خود، از هتاکان و بهائیان، به عنوان مردان خداجو نام برد و نوشت: «یک بار دیگر مردمی خداجوی به صحنه آمدند».
نمونه چهارم؛ جریان اصلاحات همان شارلی ابدو است
هفتهنامه فرانسوی «شارلی ابدو» یکبار در دیماه 1393 و بار دیگر در سال 1399 در اقدامی غیرانسانی، گستاخانه و توهینآمیز، کاریکاتورهای موهن به پیامبر اکرم (ص) را منتشر کرد. سیل خروشان اعتراضات در جهان اسلام علیه این هتاکی شروع شد؛ در امان پایتخت اردن، نیروهای امنیتی برای حفاظت از سفارت فرانسه مستقر شدند. معترضان در مقابل این سفارتخانه تجمع کرده و با خشم علیه اقدام نشریه فرانسوی در توهین به مقدسات شعار دادند. همچنین در کراچی پاکستان، هزاران معترض ساعتها در خیابان و مقابل کنسولگری فرانسه تجمع کردند و خواستار توقف موج توهین به مقدسات شدند.
اما روزنامه زنجیرهای “مردم امروز” به سردبیری «محمد قوچانی» – سردبیر فعلی روزنامه سازندگی، در اقدامی تأمل برانگیز همزمان با توهین و هتاکی نشریه شارلی ابدو علیه پیامبراعظم (ص)، تیتر اول خود را به یک کارگردان غربی اختصاص داد و در تیتری درشت نوشت «من هم شارلی هستم»! این اقدام تأمل برانگیز با اعتراض گسترده مردم مواجه شد.
نمونه پنجم؛ توهین فائزه هاشمی به شخص رسولالله
مدتی قبل نیز فیلمی در فضای مجازی منتشر شد که در آن فائزه هاشمی دختر مرحوم اکبر هاشمی رفسنجانی و از عناصر مرتبط با فرقه بهاییت، طی گفتوگویی با یک خبرنگار، سخنانی موهن درباره پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله بیان کرد. وی در بخشی از این ویدئو میگوید: پیامبر (ص) پولهای حضرت خدیجه را حرام کرده است!
نمونه ششم: حمایت از فیلم موهن و بازیگر هتاک آن
در آخرین اقدامات قابل تأمل جریان اصلاحات، چهرههای این جریان از فیلم موهن، ضددینی و ضدایرانی “عنکبوت مقدس” و بازیگر هتاک آن حمایت کردند. آذر منصوری، دبیر کل حزب اتحاد ملت، پس از اعلام خبر اعطای جایزه به زهرا امیرابراهیمی، بازیگر مذکور، در توئیتی نوشت: «زهرا امیرابراهیمی از خاکستر خود برخاست و امروز مزدش را گرفت. مبارکش باشد».
واکنش محمدعلی ابطحی، فعال سیاسی اصلاحطلب و رئیس دفتر خاتمی در دولت اصلاحات هم در راستا بود، وی در صفحه مجازی خود نوشت: «زهرا امیرابراهیمی نشان داد که وقتی مشکلی در زندگی زمینت میزند، میشود دوباره بلند شد و به قله رسید. مبارک خودش و مبارک هر افتادهای که به راه میزند.» ابطحی وقتی با این اعتراض کاربران شبکههای مجازی مواجه شد که فیلمی که امیرابراهیمی در آن بازی کرده، ضد ایرانی و ضد اسلامی است، پاسخ داد: «من فیلم را ندیدم که قضاوت کنم. ولی یک زن ایرانی بوده، رفتن این راه امیدوارانه تبریک دارد».
از آنچه بیان شد میتوان چنین برداشت کرد که جریان اصلاحات با کنار نهادن پرونده سلمان رشدی، دو مساله را رقم زد که پیامدهای آن تا روز اجرای حکم رشدی ادامه خواهد داشت: اولاً این اطمینان را به رسانههای غربی و هتاکان اروپایی داد که توهین به مقدسات اسلامی و ائمه معصومین (ع) هزینه چندانی ندارد؛ در واقع یکی از مسببان عادیانگاری اهانت به مقدسات مسلمان همان افرادی هستند که با سیاسیکاری، رشدی مرتد را امیدوار کردند که اجرای حکمی در کار نیست.
دوم جریان اصلاحات به اسم آزادی بیان و آزادی مطبوعات، عرصه را برای قلم به مزدان ضددینی باز گذاشتند تا هرازگاهی به یکی از ارزشهای دینی توهین کنند و یا به بهانه تجلیل از هنر و فرهنگ، زیر پروبال عناصر هتاک و جسارتکنندگان را به مقدسات را بگیرند.