اخیرا حجت الاسلام سید حسن خمینی ادعای امامزدایی را توسط نهادهای مختلف حاکمیتی مطرح کرده است و در جلسات مختلف این ادعا را تکرار میکند. منظور سید حسن خمینی هم این است که همه توجهات معطوف به رهبرانقلاب شده و کسی در رسانهها و مراکز مختلف به امام خمینی(ره) توجهی ندارد. استناد اصلی این ادعا هم توییت حسین دهباشی در مورد سید احمد خمینی است.
دیروز هم سایت خبری جماران وابسته به سیدحسن خمینی در مطلبی تحت عنوان « امام زدایی از همینجا شروع میشود/ سلام فرمانده!» به انتشار ویدئو کلیپ سلام فرمانده واکنش نشان داد و آن را نماد امام زدایی تلقی کرد.
جماران در این مطلب مینویسد: « راستی خجالت ندارد که صدا وسیمای جمهوری فراموش کنند نام مبارک امام را در صدر سرود بیاورند و آنگاه از مرحوم آیت الله بهجت یادی کند. آیا بنیانگذار جمهوری اسلامی مرحوم بهجت است؟… دوستان اصولگرا آیا از روی امام خجالت نمیکشند که در مقابل این انحرافهای مهم ساکتاند؟ دوستان اصلاحطلب که خود را خط امامی میخواندند آیا نباید در مقابل چنین جسارتهایی فریاد کنند؟»
پست اینستاگرام این مطلب را هم صفحه منتسب به سید محمد خاتمی و احمد خمینی و امثالهم بازنشر میکنند تا این خط رسانهای در فضای مجازی تداوم پیدا کند. تحرکات و فضاسازیها حاکی از یک طراحی جدید برای فضای سیاسی کشور است.
چند نکته در این باب مطرح است:
اول اینکه تمام این تحریفات و توهینها اتفاقا از سوی جریان سیاسی مورد اقبال خود سید حسن خمینی است. استناد بسیاری از همین تحریفات هم دقیقا سخنان و ادعاهایی است که از سوی همین افرادی مطرح شده است که در مجموعه حفظ و نشر آثار امام دور هم جمع شدهاند و از قضا با امام و خط امام فرسنگها فاصله دارند و این موضوع بارها مورد تذکر دلسوزان انقلاب قرار گرفته است.
دوم اینکه بر کسی پوشیده نیست همه داشتههای انقلاب از امام است. خود رهبرانقلاب کمتر سخنرانی دارند که یادی از امام و خط امام نکرده باشند.
با این حال این دو قطبیسازی امام-رهبری به نظر میرسد دستور کار همین افراطیونی است که در دفتر حفظ و نشر آثار امام جمع شدند و علیه امام و انقلاب اقدام میکنند.
توهین و تحریف امام پیشتر نیز توسط همین افراطیهای نزدیک به سید حسن خمینی و سیاسیون اصلاحطلب انجام شده بود. با اینکه هر بار این اقدامات توسط جریان حزباللهی و انقلابی مورد انتقاد قرار میگرفت اما واکنشی از سوی نوه امام و دفتر حفظ و نشر آثار امام شکل نمیگرفت.
بخشی از کارنامه جریان مطلوب سید حسن خمینی را در این خصوص ملاحظه کنید:
سال ۷۹ تعدادی از اصلاح طلبان و چهرههای ملی مذهبی عازم کنفرانسی به میزبانی حزب هانریش بل (موسوم به سبزها) در برلین شدند. حمید رضا جلایی پور عضو شورای مرکزی حزب مشارکت، علیرضا علوی تبار، جمیله کدیور، محمود دولت آبادی، عزت الله سحابی، شهلا شرکت، کاظم کردوانی، اکبر گنجی و حسین یوسفی اشکوری از مهم ترین چهره هایی بودند که از ایران عازم این کنفرانس شده بودند. اکبر گنجی در حاشیه این کنفرانس طی مصاحبهای اعلام کرد: جریان اصلاحطلبی خمینی را به موزه تاریخ میبرد!
در نمونه دیگری هاشم آغاجری عضو سازمان مجاهدین انقلاب در سال ۸۷ وقتی در منزل عبدالله نوری وزیر کشور خاتمی در جمع اصلاحطلبان علیه امام(ره) سخنرانی میکند باز هم کسی نگران امامزدایی نمیشود. آغاجری در این سخنرانی میگوید: « مشهور است که بنیانگذار انقلاب گفته ما مامور به انجام وظیفه هستیم نه نتیجه که این یعنی ما به نتیجه کاری نداریم و فقط وظیفه خود را انجام میدهیم. خواه این وظیفه درست و خواه نادرست باشد. بنیانگذار انقلاب در جای دیگری گفته است که حفظ نظام از اوجب واجبات است که این دو جمله در تضاد آشکار با همدیگر هستند. نمیتوان هم وظیفهگرا بود و هم به هر قیمتی که شده، نظام را حفظ کرد زیرا ممکن است ما در حفظ نظام، متوسل به زور و استبداد و سلطه شویم و این در تضاد آشکار با اخلاق است.»
سال ۸۸ نیز عبدالکریم سروش در مصاحبهای با روزنامه «دی تسایت» چاپ آلمان میگوید: «او (امام خمینی) شخصا آدم خوبی بود، اما نظریات نادرستی داشت… به علاوه او از سرکوب مخالفان خود ابایی نداشت.»
سروش که از اعضای حلقه کیان و از افراد منتسب به جریان اصلاحطلبی بود بعدها در سال ۹۲ طی مصاحبهای گفت: « به رغم همه انتقاداتی که به سیاست ورزی آقای خاتمی وارد است ایشان عیار و نماد اصلاح طلبی و دموکراسی خواهی در فضای سیاست داخلی کشور است و باید به ایشان در این حوزهها تاسی کرد. وقتی که ایشان از آقای روحانی حمایت میکنند تصور میکنم که با لبیک گفتن دعوت ایشان و رای دادن به آقای روحانی وضعیت ما از آنچه که هست قدری بهتر شود.»
آخرین نمونه از این اقدامات نیز توییت حسین دهباشی درباره علت فوت مرحوم حجت الاسلام سید احمد خمینی بود. هم خط و ربط دهباشی مشخص است و هم جبههگیری افراد و جریانهای مختلف نسبت به این ماجرا. البته با پیگریهای افرادی همچون سلیمینمین پرونده قضایی دهباشی همچنان باز است و ماجرا در قوهقضاییه پیگیری میشود.
این موارد تنها بخشی از اقدامات توهین آمیز و ضدیت با امام و اندیشه امام بوده است که از طرف جریان سیاسی مورد حمایت سید حسن خمینی رقم خورده است.
امامزدایی چگونه اتفاق میافتد؟
اتفاقا امامزدایی این نیست که در یک کلیپ نام امام یا تصویر امام نمایش داده نشود، بلکه اصل امامزدایی زمانی است که خط امام و اندیشه امام از جامعه حذف شود.
این تذکر رهبرانقلاب را ملاحظه کنید: «امام منهای خط امام، آن امامی نیست که ملت ایران به نفس او، به هدایت او جانشان را کف دست گرفتند، فرزندانشان را به کام مرگ فرستادند، از جان و مالشان دریغ نکردند و بزرگترین حرکت قرن معاصر را در این نقطهی عالم به وجود آوردند. امام منهای خط امام، امام بیهویت است.»
در صدر وظایف بیت امام و دفتر حفظ و نشر آثار امام همین مراقبت و حفاظت از اندیشه و خط امام قرار دارد. بیت امام باید مراقبت کند نظام فکری امام، منش و اخلاق امام ترویج شود و دچار تحریف نگردد.
دولتهای اصلاحات و اعتدال به راحتی از اصول امام عدول کردند و در قالب شعارهای بزک کرده و عوام پسندی چون آزادی و دموکراسی و … منظومه فکری امام را زیر پا گذاشتند. جالب آنکه نهتنها تقابلی از سوی بیت امام با این جریانات ایجاد نشد بلکه گاهی اوقات این اتفاقات تحت حمایت افراطیون بیت ایشان نیز قرار میگرفت.
خط جبهه انقلاب درباره امام شفاف است
جبهه انقلاب متکی به امام و خط امام است. جبهه انقلاب نسبتش با امام به گونهای است که حذف امام را به معنای حذف تمام هویت خود میداند. امامزدایی به معنای انقلابزدایی است. نقش بیبدیل امام خمینی(ره) نیز در تاریخ تشیع چنان درخشان است که نه با اقدامات ضد خط امام برخی دولتهای بعد از انقلاب و نه با اقدامات دشمنان خارجی و نه حتی با سهلانگاریها و کمکاریهای جریان انقلاب قابل حذف شدن نیست.
نگرش جبهه انقلاب را در این باره میتوان از جملات رهبرانقلاب متوجه شد؛ رهبرانقلاب در این خصوص میفرماید: « امام را صریح باید آورد وسط میدان. مواضعش بر علیه استکبار، مواضعش بر علیه ارتجاع، مواضعش بر علیه لیبرال دموکراسی غرب، مواضعش بر علیه منافقان و دورویان را باید صریح گذاشت. کسانی که تحت تأثیر آن شخصیت عظیم قرار گرفتند، این مواضع را دیدند و تسلیم شدند.»
پختوپز افراطیون برای سیدحسن خمینی چیست؟
مردم به خوبی متوجه این نکته میشوند که نقش امام در انقلاب اسلامی و تاریخ شیعه بیبدیل است. نسبت رهبرانقلاب و جبهه انقلاب نیز با امام کاملا روشن است. اما به نظر میرسد دوگانهسازی امام و رهبری آنهم به واسطه خطای یک هم تیمی سید حسن خمینی پروژه مشکوکی است که از سوی دشمنان امام طراحی شده است تا یک بار دیگر این افراد با مدیریت کردن سید حسن خمینی برای نظام و انقلاب هزینه ایجاد کند.