رهبر انقلاب یک سال پیش روز ۶ اردیبهشت ۱۴۰۱ (ماه رمضان) دو گزاره را عنوان کردند: اول؛ جهان در آستانهی یک نظم جدید است. دوم؛ آینده پیچیدهای را انسان حدس میزند. (به دلیل تغییر نظم)
سالی پیچیده برای ایران!
بلوک آنگلوساکسون با تمام قوا آخرین تیر ترکش خود را روانه نظامات سیاسی شرقی نظیر جمهوری اسلامی ایران و فدراسیون روسیه میکند تا استمرار سلطه جهانی خود را از طریق تضعیف سایرین تضمین کنند. آمریکا در این راه ذرهای به منافع متحدان خود نیز اهمیت نمیدهد. زیرا جهان تک قطبی مد نظر او زیر سوال رفته است. نمونه آن ماجرای انفجار خط لوله نورداستریم (بزرگترین خط لوله زیردریایی جهان و پروژه گازرسانی به اروپا) بود که بزرگترین متضرر آن آلمان (قدرتمندترین اقتصاد قاره) است.
در رابطه با ایران نیز میتوان گفت که توافق هستهای با ۵+۱ تقریباً از سوی آمریکا به تاریخ پیوست. زیرا دیگر خاصیت سابق را برای واشنگتن ندارد. این موضوع درحالی در شُرف وقوع است که اتحادیه اروپا، روسیه و چین خواهان احیای توافق هستند. امّا ماجرای چیز دیگری است؛ باید به هر نحو مانع بازی ایران در شطرنج تغییر نظم شد.
ایران در سال ۱۴۰۱ شاهد سلسله وقایع ضد امنیتی بود که به مثابه قطعهای از پازل، خبر از یک کلان پروژه میدادند. وزارت اطلاعات نیز در بیانیه روز ۱۷ اسفند ۱۴۰۱ (نیمه شعبان) تصریح کرد: «سربازان گمنام امام زمان در شرایطی به روزهای پایانی سالی مالامال از رویدادهای گوناگون اطلاعاتی و امنیتی نزدیک می شوند که مرور آنها در این مختصر نمی گنجد و امیدواریم در فرصتی و مناسبتی مقتضی به تشریح اقدامات برای مردم عزیز بپردازیم.»
حمله غرب / سلسله التهابات ضد امنیتی ایران در سال ۱۴۰۱ چه بود؟
التهابات شرق کشور: روز ۱۶ فروردین ۱۴۰۱ سه طلبه در حرم امام رضا هدف حمله تروریستی یک تکفیری قرار گرفتند. رسانههای لندن نشین تقلای عجیبی کردند تا این ماجرا را به جنگ شیعه - سنی مرتبط کنند. هدف جریحهدار کردن احساسات مذهبی علیه سنّیها و بالاخص اتباع افغانستانی بود. (+) این موضوع مصادف با التهابات منطقه بلوچستان بود. شامگاه ۳ فروردین یکی از ماموران فراجا در جریان درگیری با اشرار به شهادت رسید. ماشین فرمانده تیپ نیروهای مخصوص ۱۱۰ سلمان فارسی نیز هدف حمله قرار گرفت و یکی از نیروها به نام «محمود آبسالان» به شهادت رسید. وزارت اطلاعات نیز روز ۳۱ فروردین از بازداشت ۳ عضو موساد در شرق کشور خبر داد.
ایجاد جنگ میان ایران-افغانستان: فروردین ۱۴۰۱ موج رسانهای گستردهای با هدف افغان هراسی در ایران ایجاد شد. عبارات اغراق شدهای را نیز شایع میکردند. نظیر: تجاوز ۲۵ جوان افغان به یک دختر در قشم! دستی در پس پرده اقشار مختلف مردم را علیه مهاجران افغانستانی تحریک میکرد. همزمان، معکوس این پروژه در افغانستان اجرایی شد. به نحوی که عدهای تحریک شدند و به کنسولگری ایران در افغانستان حمله کردند. این پروژه بازتولید همان موج رسانهای مرداد ۱۴۰۰ بود که ایران را تحریک به مداخله نظامی در افغانستان میکردند. هدف ایجاد نزاع میان دو ملّت و کشاندن ایران به باتلاق شرقی بود. باتلاقی که آمریکا پس از ۲۰ سال مجبور به فرار از آن شد. (+)
التهابات ارز ترجیحی: اواخر اردیبهشت ارز ترجیحی حذف شد. رسانههای لندن نشین پس از آن بر طبل اعتراضات سراسری کوبیدند. کلیپهای قدیمی را با عناوینی جدید نظیر «غارت فروشگاهها در قزوین» و « آتش زدن پمپ بنزین در خوزستان» منتشر میکردند تا فضای جامعه را ملتهب کنند. با پمپاژ کلیپ از ۳ شهرستان بروجرد، دهدشت و فارسان نیز درصدد القاء فضای اعتراضات سراسری بودند. (+)(+)
متروپل: بخشهایی از برج «متروپل» آبادان دوشنبه ۲ خرداد ۱۴۰۱ فرو ریخت. حادثه تلخی بود امّا رسانههای لندنی به نحوی پوشش دادند که گویی اتفاقی نادر در ایران رخ داده است. در صورتی که مشابه این موضوع در واقعه برج «گرنفل» لندن و برج «چمپلین» فلوریدا با تعداد کشته به مراتب بالاتر رخ داده بود و تمرکز رسانهای فقط بر عملیات امداد و نجات بود. امّا جریان معارض و معاند داخل و خارج از یک حادثه تلخ ساختمانی، چه بیانیهها با موضوع کلیّت نظام سیاسی کشور منتشر نکردند. (+) امّا به دلیل عدم پشتیبانی بینالمللی این جوسازی به جایی نرسید.
بزرگترین جنگ شناختی جهان علیه ایران: بازیگران التهابات قبلی در ایران از بلوک معارض و معاندین نظام بودند. امّا نتوانستند کار را به جایی برسانند. پس از واقعه روز ۲۵ شهریور ۱۴۰۱، بلوک غرب به صورت یکپارچه وارد میدان شد. زیرا بلوک غرب در ادعا خود را یگانه حامی زنان جهان میداند. لذا مارش حمله سرد ناتو به ایران به صدا درآمد.
جبههای شامل رسانههای جریان اصلی غرب، روسای جمهور فعلی و قبلی دولتهای بلوک غرب نظیر آمریکا، آلمان و فرانسه، تعدادی از سلبریتیهای شهیر موسیقی و سینمای غرب نظیر شکیرا و آنجلینا جولی، تروریستهای داعش، تجزیه طلبان مناطق غربی و شرقی و تعدادی از دولتهای منطقهای تشکیل شد تا این بار از نمد یک دروغ بزرگ کلاهی برای براندازی یکی از نظامات سیاسی حامی تغییر نظم جهانی ببافند. برخی تحلیلگران معتقدند بلوک غرب به نوعی ماجرای ادعایی حضور پهپادهای ایرانی در اوکراین را با تهران تسویه کردند.
تقریباً همه گسلهای داخل کشور فعال شد. به مدت سه ماه هر آنچه در توان داشت، علیه نظام به کار بست. پمپاژ دروغ در جامعه نظیر پروژه دخترکشی، اعمال بیش از ۱۰۰۰ تحریم علیه مردم به خاطر مهسا امینی، پروژه ترور همزمان علمای برجسته سنّی و شیعه (شهید شهرکی و شهید ریگی) در شرق کشور، عملیات تروریستی داعش در چهلم مهسا امینی، پروژه کشته سازی در مناطق مرکزی کشور، تشکیل جبههای متحد از تجزیه طلبان ایران، جنگ مسلّحانه خیابانی در ۴ شهر مجاور مرزی، پروژه اباحه گری، تقلای شدید برای ایجاد اعتصابات سراسری و در نهایت جنگ ارزی از جمله اقدامات بلوک متحد غرب علیه ایران بود. (بیشتر بخوانید)
ضد حمله شرق/ جهان در آستانهی یک نظم جدید قرار گرفت
بزرگترین راهپیمایی قرن پانزدهم در روز ۲۲ بهمن نشان داد که براندازی نظام ایران خیالی خام است و بلوک غرب کمتر از یک ماه بعد پاتک بزرگی از قدرتهای شرقی خوردند. پاتکی که رسانههای غرب از آن به عنوان پایان تک روی آمریکا در نظام بینالملل اعلام کردند.
توافق ۱۹ اسفند ایران و عربستان سعودی به عنوان بزرگترین رقیب و بزرگترین متحد آمریکا در غرب آسیا بدون اطلاع کاخ سفید بدل به زلزلهای سیاسی در روابط بینالملل شد. نکته جالب تر آن واسطهگری چین به عنوان بزرگترین رقیب جهانی آمریکا بود. این توافق به نوعی تغییر دهنده بازی (GAME CHANGER) شد.
اکنون دیگر عبارت تغییر نظم جهانی سخنی شایع شده است. بخشی از آن در ادامه آمده است:
«استفان والت» استاد مشهور روابط بینالملل در فارن پالیسی (Foreign policy) نوشت: «تنش زدایی ایران و عربستان سعودی زنگ هشداری برای واشنگتن است.» نظریه پرداز شهیر آمریکا نوشت: «آمریکاییها به این فرضیه عادت کردهاند که اکثر دولتهای [جهان] از ما پیروی میکنند، حتی وقتی که نسبت به اعمال ما رضایت نداشته باشند. چین مایل است این معادله را تغییر دهد.»
«استفان والت» در ادامه تصریح کرد: «اکثر حکومتهای جهان خواهان صلح هستند و نمیخواهند خارجیها به آنها بگویند که چه کار کنند. آمریکا طی بیش از ۳۰ سال گذشته مکرراً اعلام کرده است که سایر دولتهای [جهان] باید مجموعهای از اصول لیبرال را بپذیرند و به نهادهای مختلف تحت رهبری ایالات متحده ملحق شوند.» [1]
روزنامه فایننشنال تایمز (Financial Times) یکی از مهمترین جراید مالی/اقتصادی جهان است. «هلمیا کرافت» از مدیران RBC Capital Markets (یک شرکت تامین سرمایه در مقیاس جهانی) به این روزنامه گفت: «عربستان سعودی پس از وخامت روابط ریاض-واشنگتن درحال پیاده سازی یک استراتژی اقتصادی مستقل از آمریکا بود.»
کرافت با اشاره به توافق عربستان سعودی با ایران به میانجیگری پکن گفت: این سیاستِ اول عربستان (Saudi-first policy) است. آنها در حال یافتن دوستان جدیدی هستند. همانطور که درباره چین دیدیم.» فایننشنال تایمز (Financial Times) در ادامه نوشت: «پادشاهی به ایالات متحده پیام داد که دیگر دنیای تک قطبی نیست.»[2]
خبرگزاری الجزیره (Al Jazeera) قطر تیتر زد: «تغییر نظم جهانی». الجزیره نوشت: «تحلیلگران میگویند میانجیگری چین در یک معامله بین رقبای دیرینه خلیج فارس، نشانه وسیع تری از تغییر نظم جهانی است».
این خبرگزاری به نقل از یکی از اعضای نهاد موسوم به مرکز سیاست بینالملل (CIP) مستقر در واشنگتن گفت: «این نشانهای گستردهتر از تغییر نظم جهانی است. [نشانهای از این موضوع که] چگونه دوره آمریکا به عنوان ابرقدرت جهانی بدون چالش – به ویژه پس از جنگ سرد – در حال پایان است.»[3]
خبرگزاری وکس (vox) آمریکا نوشت: «به دوران پساآمریکا در خاورمیانه خوش آمدید.»[4]
فاکس نیوز (Fox News) آمریکا نوشت: «توافق تهران و ریاض نشان داد که چگونه روابط پرتنش آمریکا-چین در حال شکل دادن به سیاست خارجی در سراسر جهان است.»
یکی از اعضای ارشد بنیاد تروریستی دفاع از دموکراسیها (FDD) درباره توافق تهران-ریاض به فاکس نیوز گفت: «این به معنای فرسایش آرام نظم تحت رهبری ایالات متحده آمریکا در منطقه است.»[5]
روزنامه نیویورک تایمز (The New York Times) آمریکا نوشت: «این یکی از وارونهترین تغییراتی است که کسی میتوانست آن را تصور کند، تغییری که باعث گیجی بسیاری در پایتختهای سراسر جهان شد. اتحادها و رقابتهایی که نسلها بر دیپلماسی حاکم بودند، وارونه شده است. آمریکاییها که طی سه ربع قرن گذشته بازیگر اصلی خاورمیانه بودند، اکنون در لحظه تغییر بزرگ خود را در حاشیه میبینند. چینیها که سالها نقش فرعی در منطقه داشتند، به طرز ناگهانی خود را به بازیکنی قدرتمند در منطقه تبدیل کردند. اسرائیلیها که با سعودیها علیه دشمن مشترک خود در تهران عشق بازی میکردند، اکنون متحیر ماندند که کجا آنها را رها میکنند. »[6]
روزنامه گلوبال تایمز (Global Times) وابسته به نظام حاکم چین نوشت: « ایجاد روابط حسنه میان ایران و عربستان سعودی با [میانجیگری] چین شاهدی دیگر برای جهان بود که [دنیای] تک قطبی دیگر وجود ندارد و در حال حاضر در یک نظم جهانی چندقطبی هستیم. جهان و خاورمیانه (غرب آسیا) نه تنها در نظم پسا-آمریکا بلکه در نظم پسا-غربی قرار دارند. تغییرات سریع چشم انداز سیاسی منطقهای و جهانی به طرز فزایندهای متفاوت از آن چیزی است که جهان طی دو قرن اخیر تجربه کرده است.»[7]
جالبترین بخش مربوط به نظر رئیس جمهور چین است. «شی جین پینگ» روز ۲۹ اسفند در سفری سه روزه وارد مسکو شد. رئیس جمهور چین لحظه آخر هنگام خداحافظی با رئیس جمهور روسیه خطاب به «پوتین» گفت: «اکنون تغییراتی [در جهان] درحال وقوع است که نظیر آن را طی ۱۰۰ سال [گذشته] ندیدهایم.»
رهبر انقلاب روز سه شنبه ۱۵ فروردین ۱۴۰۲ (ماه رمضان) در جمع کارگزاران نظام فرمودند: «دنیا در معرض یک تحول سیاسی مهم است. یعنی وضع نظم جهانی در حال تغییر است که خب حالا این حرف دارد از جاهای مختلف شنیده میشود، تکرار میشود. من امروز میخواهم عرض بکنم که این تحول جهانی خوشبختانه در جهت تضعیف جبههی دشمنان جمهوری اسلامی است. این چیز مهمی است. تحولات خیلی سریع دارد انجام میگیرد.»
[1]:foreignpolicy.com/2023/03/14/saudi-iranian-detente-china-united-states/
[2]:ft.com/content/3cc7ced1-70db-4854-bd61-d9c92a9c7710
[3]:aljazeera.com/news/2023/3/11/changing-global-order-china-restores-ties-with-iran-and-saudi
[4]:vox.com/world-politics/2023/3/10/23634464/deal-saudi-arabia-iran-china-explained
[5]:foxnews.com/world/us-left-out-china-iran-on-top-latest-deal-saudi-arabia-sign-times
[6]:nytimes.com/2023/03/11/us/politics/saudi-arabia-iran-china-biden.html
[7]:globaltimes.cn/page/202303/1287129.shtml