در روزهای اخیر، جنوب قفقاز بار دیگر صحنه تشدید تنش ها میان جمهوری آذربایجان و ارمنستان بوده است. در این چهارچوب، گزارش های مختلفی از تحرکات و تنش زایی های نیروهای نظامی جمهوری آذربایجان در این منطقه و به طور خاص اراده این کشور جهت تغییر مرزهای ژئوپلیتیکی در جنوب قفقاز ارائه شده است. مساله ای که با واکنش قاطعِ به ویژه ایران همراه شده و مقام های عالی رتبه کشورمان تاکید کرده اند که ایران تغییر در مرزهای ژئوپولیتیک منطقه را به هیچ عنوان نمی پذیرد.
با این همه، در روزهای اخیر تحرکات مرموزی در منطقه جنوب قفقاز رخ داده که توجه به آن ها و تحلیلشان کاملا ضروری به نظر می رسد. در این راستا، وزیر جنگ رژیم صهیونیستی “بنی گانتس” به همراه هیاتی وارد جمهوری آذربایجان شده و با مقام های این کشور دیدار و گفتگو داشته است. در عین حال، “فیصل بن فرحان” وزیر خارجه عربستان سعودی نیز در سفر به جمهوری آذربایجان، رایزنی هایی را در باکو انجام داده است. “نانسی پلوسی” رئیس مجلس نمایندگان آمریکا هم در سفری به ارمنستان، ضمن دیدار با مقام های این کشور تاکید کرده که آمریکا از تمامیت ارضی ارمنستان حمایت می کند.
با این همه، علی رغم اینکه اینطور به نظر می رسد که این سفرها با ماهیت و اهداف متفاوتی انجام شده باشند، با این حال، در صحنه واقعیت کاملا هماهنگ شده هستند و هدفی واحد را دنبال می کنند. در واقع همگی آن ها به دنبال حمایت از جمهوری آذربایجان جهت ایجاد یک دالان ارتباطی در مرزهای جنوبی ارمنستان به نام “دالان تورانی” هستند که خاک ترکیه را به جمهوری آذربایجان و سپس دریای خزر و آسیای مرکزی متصل می سازد.
در این راستا، رژیم صهیونیستی، عربستان و کشورهای اروپایی به ویژه انگلستان، به واسطه تشدید رایزنی ها با جمهوری آذربایجان، آن را مطمئن می سازند که از طرح مذکور به صورت تمام قد حمایت می کنند و آمریکا نیز با اِعمال فشار بر ارمنستان تاکید دارد که در صورتی از تمامیت ارضی آن حمایت می کند که با ایجاد “دالان تورانی” در خاک خود (به مثابه موجودیتی که ماهیتی بین المللی دارد و صرفا کنترل آن در اختیار ارمنستان نیست) موافقت کند. مساله ای که اگر محقق نشود، با وقوع سناریوهایی نامطلوب برای ارمنستان همراه خواهد شد. معادله ای که از چشم اندازی کلی حاکی از نوعی “تقسیم کار” میان کنشگران مذکور است.
در این چهارچوب، می توان ۳ هدف اساسیِ محور کشورهای غربی و برخی کنشگران منطقه ای از ایجاد دالان تورانی را مورد شناسایی قرار داد.
یک: تحریک تنش های قومی در حوزه پیرامونی ایران، چین و روسیه
قدرت های غربی و کنشگران منطقه ای، از طریق ایجاد دالان تورانی و دسترسی مستقیم اروپا به جمهوری آذربایجان و سپس آسیای مرکزی(از طریق دریای خزر)، سعی در ترویج ایدئولوژی های افراطیِ پان تورانیسم و پان ترکیسم دارند و سعی می کنند با استفاده از این ایدئولوژی ها، بحران ها و تنش های قومی در منطقه قفقاز جنوبی و آسیای مرکزی را علیه کشورهای ایران، روسیه و چین، تا جای ممکن تحریک کرده و برای آن ها هزینهزایی انجام دهند.
از این منظر، پروژه احداث دالان تورانی، به دنبال فعال کردن بیش از پیش حوزه های بحرانخیز علیه قدرت های نوظهور منطقه قفقاز و آسیای مرکزی است و سعی دارد از این طریق، اهرم های موثری را علیه آن ها و در راستای منافعِ به ویژه کشورهای غربی ایجاد کند.
دو: دالان تورانی و تمرکز بر مساله انرژی
یکی دیگر از نقاط تمرکز احداث پروژه دالان تورانی در جنوب خاک ارمنستان و متصل کردن ترکیه و اروپا به جمهوری آذربایجان و آسیای مرکزی، بهره برداری از طرفیت های انرژی کشورهای منطقه است. در پی وقوع جنگ اوکراین و وضع تحریم های انرژی علیه روسیه، کشورهای اروپایی عملا امکان استفاده از گاز صادراتی روسیه که بیش از ۴۰ درصد از نیازهای انرژی قاره اروپا را تامین می کند، از دست دادند. در این میان، این دسته از کشورها سعی داشته اند تا حوزه های انرژی جایگزین را به نحوی فعال کنند تا شاید بتوانند از طریق آن ها، کسری انرژی وارداتی از روسیه را جبران کنند.
در این چهارچوب، به طور خاص سال هاست که خط لوله ای وجود دارد که گاز جمهوری آذربایجان را به ترکیه و سپس ایتالیا منتقل می کند. با این حال، این خط لوله علی رغم این بیش از سه دهه جهت احداث آن تلاش شده و میلیاردها دلار نیز خرجِ آن شده، از کارایی چندانی برخوردا نیست. دلیل اصلی این مساله نیز این است که اساسا منابع انرژی جمهوری آذربایجان در بهترین حالت، کمتر از ۵ درصداز نیازهای انرژی کشورهای اروپایی را تامین می کنند.
حال در این فضا، اگر کشورهای اروپایی بتوانند پروژه دالان تورانی را پیاده سازی کنند، عملا می توانند به دریای خزر و کشورهای آسیای مرکزی، دسترسی مستقیم پیدا کنند و منابع گازی آن ها را نیز به خط لوله خود در جمهوری آذربایجان متصل ساخته و از میزان وابستگیشان به منابع انرژی روسیه تا حد زیادی بکاهند. از این رو، یکی از اصلیترین محرک های احداث دالان تورانی که حمایت ویژه کشورهای غربی را نیز با خود دارد، معطوف به دغدغه های مرتبط با حوزه انرژی است.
سه: دالان تورانی و پیشبرد آرام دستور کار توسعه ناتو به شرق
ایالات متحده آمریکا سال هاست که از طرق مختلف سعی دارد به حوزه های پیرامونی کشورهایی نظیر ایران، روسیه و چین نفوذ پیدا کند و از این طریق، آن ها را در مناطق اطرافشان مشغول و درگیرِ بحران های مختلف کند. در این مسیر، واشینگتن به طور خاص استفاده از ظرفیت های سازمان ناتو را در دستورکار قرار داده و سعی داشته تا اهداف خود را از طریق این سازمان به پیش برد.
در این چهارچوب، آمریکایی ها با استفاده از احداث دالان تورانی سعی دارند تا پایِ ناتو را به مناطق پیرامونی ایران، روسیه و چین(در قفقاز و آسیای مرکزی) باز کنند و از این طریق منافع راهبردی خود را علیه کشورهای مذکور با کمترین هزینه دنبال کنند. نباید فراموش کرد که در شرایط کنونی مناطق قفقاز و آسیای مرکزی تا حد زیادی تحت کنترل و نفوذ ایران، روسیه و چین هستند و کشورهای غربی به شدت نگران همبستگی این کشورها و محدود شدن میدان مانورِ اقدامات و فعالیت های خود در مناطق مذکور هستند. مساله ای که کشورهای غربی و به ویژه سازمان ناتو را به کنشگریِ فعال جهت تامین منافع غرب در این حوزه ها واداشته است.