روزنامه شرق در مطلبی نوشت: «طرف مقابل «خواستههای فرابرجامی» ایران را مانع اصلی میداند و مدعی است ایران در صورت طرح مطالبات فرابرجامی باید «نگرانیهای امنیتی» آمریکا را مدنظر قرار دهد و گفته است آماده مذاکره درباره این موضوعات است.»
در ادامه این مطلب آمده است: «توافق هستهای با کلیه نقایص احتمالی و مورد ادعای مخالفان، بهترین راهکار برونرفت از بحران هستهای، لغو تحریمهای ظالمانه و همچنین آرامسازی روابط ایران با غرب است که جایگزینی بر آن مترتب نیست… از هر اقدام منتهی به احیای برجام فارغ از اینکه کدامیک از طرفین از مواضع خود عقب نشستهاند، باید استقبال کرد و آن را به فال نیک گرفت.»
این حجم بی اعتنایی به منافع ملی و عزت مردم ایران در برخی تحلیل های رسانه های اصلاح طلب، تأمل برانگیز و البته تأسف برانگیز است. اینکه صراحتا بگوییم مهم نیست امتیاز بدهیم یا بگیریم، فقط برجام را احیا کنید.
مشکل اصلاح طلبان و البته برخی دولتمردان در دولت قبلی این بوده و هست که در برجام، به اصالت دستاورد و نتیجه، هیچ اهمیتی نمی دهند. برهمین اساس گفته می شد که «امضای هر توافقی، بهتر از عدم توافق است»! یا تاکید می شد «امضای وزیر خارجه آمریکا تضمین است و ما اجرای برجام اطمینان داریم»!
و یا تاکید می شد که «آمریکا قول داده که به تعهداتش عمل می کند»! یا اینکهرگفته می شد «من رئیس جمهور آمریکا را فردی مودب! و باهوش! یافتم»! و…
در مسئله برجام، ۳ فاکتور اصلی و یک خط قرمز جدی وجود دارد. ۳ فاکتور عبارت است از لغو دائمی تمامی تحریم ها، دریافت تضمین معتر و راستی آزمایی اقدامات ادعایی طرف مقابل. خط قرمز جدی و اساسی نیز عدم ورود به مذاکرات حول برجام موشکی و منطقه ای است.
اما متاسفانه بخشی از جریان اصلاح طلب نه به ۳ شرط اساسی ایران اهمیتی می دهد و نه به خطوط قرمز کشورمان در برجام ۲ و ۳.
هیچگاه نباید از یاد ببریم که اصلاح طلبان در دولت قبل با نسخه پیچی برای سیاست خارجی، ۸۰۰ تحریم جدید را به کشور تحمیل کرده و ارزش پول ملی را نیز به شدت کاهش دادند.
روزنامه زنجیرهای آرمان ادعا کرد: مشکل اساسی در خود برجام نیست، بلکه شرایطی است که ترامپ ایجاد کرده است.
روزنامه آرمان نوشت: «برجام به عنوان یک توافقی که حلال مشکل ما در سال ۲۰۱۵ بود و توانست به عنوان یک توافق تاثیرگذار در عرصه جهانی معضلی را از دوش ایران بردارد و شرایط کشور را از لحاظ اقتصادی بهتر کند، الان بعد از گذشت حدود ۸ سال به دلایلی که همه میدانیم به نفس افتاده و تلاشهای یکی، دو سال اخیر هم ظاهرا با ناکامی مواجه شده و فعلا در یک حالت تعلیق اجباری یا انسداد به لحاظ انتظارات طرفین روبهرو هستیم. تا زمانی که این وضعیت ادامه دارد به نظر نمیرسد که راهحل کوتاهمدتی برای برونرفت از این وضعیت پیدا شود و بتوان برجام را احیا کرد.
این روزنامه می افزاید: مشکل اساسی هم در خود برجام نیست. آنطور که گفته میشود در مذاکرات احیای برجام، آقای بایدن متعهد شد به برجام برگردد و ظاهرا اینکه به برجام ۲۰۱۵ برگردند، مشکلی وجود ندارد. مشکل شرایطی هست که بعد از خروج ترامپ از برجام و تحریمهایی که اعمال شده و شرایط سال ۲۰۱۵ را کلا تغییر داده. اما آنچه شنیده میشود و گزاره درستی هست اینکه مشکل اصلی احیای برجام فعلا در گرو مسئله سپاه پاسداران از یکطرف و تضمینها از طرف آمریکاست که این دو مطالبه اصلی برای احیای برجام است. در مورد اولی آمریکاییها رسما به ایران اطلاع دادهاند که دولت آمریکا نمیتواند سپاه پاسداران را از فهرست گروههای تروریستی درآورد و تحریمها را بردارد. در رابطه با تضمینها مسئله سادهتر است و سازوکار و راهکارهایی برایش پیدا شده بوده هرچند جزئیات آن بیان نشده است. آخرین موضوعی که در رسانهها مطرح میشود پیشنهاد ایران است که برای خروج از بنبست سپاه، قرارگاه خاتمالانبیاء را از لیست شرکتهای تحریمی درآورند. آمریکاییها ظاهرا با این مسئله موافقت نکردند، البته به صورت تحلیلی میتوان گفت سپاه پاسداران اگر در لیست گروههای تروریستی قرار گرفته و یا قبل آن تحریم شده بوده، به دلیل فعالیتهایی بوده که در عرصه اقتصادی میتوانست تولید ثروت کند. بنابراین انتظار اینکه آمریکاییها بخواهند موافق لغو تحریمها از قرارگاه خاتمالانبیاء باشند، بدون اینکه یک توافق سیاسی بین ایران و آمریکا به دست آید، به نظر میرسد که یک مقدار ضعیف است… ما در رابطه با مسئله احیای برجام نیازمند یک تصمیم سیاسی هستیم. البته دست بایدن هم از طرف کنگره، لابی صهیونیستها بسته است. انتخابات کنگره را پیش رو دارد و حزب دموکرات در یک فضای کاملا لرزان قرار دارد و چنانکه امتیازی به ایران دهد، ممکن است منجر به شکست دموکراتها در انتخابات آتی بشود».
اینکه نویسنده ادعا میکند مشکل از خود برجام نیست، یعنی چه؟ اگر برجام به شکل متوازن و روشن و همراه با اخذ ضمانت (و همزمانی در اجرای تدریجی تعهدات و قابل برگشت بودن تعهدات ایران) تنظیم شده بود. آیا امکان داشت از همان ماههای اول، به شکل پیوسته نقض شود؟ اتفاقا بخشی از تحریمها، در همین دوره دولت اوباما تصویب و به اجرا گذاشته شد.
ثانیا مقامات دولت آمریکایی برخلاف روایت تحریفآمیز روزنامه آرمان، نه خواستار بازگشت به برجام، بلکه دنبال برجامپلاس بودند و امتیازات فرابرجامی طلب میکردند. اکنون هم میگویند ایران برای اینکه از حداقل حقوق برجامی خود بهرهمند شود، امتیازات فرابرجامی بدهد. بنابراین نویسنده چگونه ادعا میکند دولت بایدن در مذاکرات متعهد شد به برجام برگردد و مشکل صرفا، ناشی از شرایطی است که ترامپ به وجود آورد؟!
سوم: منظور از «تصمیم سیاسی» چیست؟ واگذاری توانمندی نظامی و نفوذ منطقهای؟ عدول از حقوق حداقلی و تضمین نشدن در برجام، با خریدن وعدههای جدید و دادن امتیازهای تازه؟!
چهارم؛ موضوع تضمین کجا حل شده و حال آنکه دولت آمریکا علنا پیغام میدهد نمیتواند از طرف کنگره یا دولت بعد تضمین بدهد؟ وقتی نویسنده میگوید: «بایدن در صورت امتیاز دادن به ایران در انتخابات کنگره شکست میخورد»، آیا معنایش غیر از این است که او به ایران، امتیاز جدی نخواهد داد؟ بنابراین روزنامه زنجیرهای در واقع، دعوت به چگونه توافقی میکند؟
پنجم؛ اگر قرار نیست آمریکا امتیاز حداقلی معتبر به ایران بدهد- که نویسنده بر این باور است – پس چرا همزمان در روزنامه زنجیرهای نسخه «تصمیم سیاسی»(کوتاه آمدن یکطرفه ایران) را میپیچد؟
- ورود ظریف به مذاکرات! / آیا اصلاح طلبان مسبب خسارت محض برجام را وارد میدان می کنند؟
- انتظار از توافق احتمالی
- شعورزدایی در سیاست خارجی ، برجام و ظریف!
- ادامه باجخواهی آمریکا در قطر و ایستادگی مقتدرانه تیم ایران
- هدیه نوروزی رئیس جمهور آمریکا به مردم ایران!/ رونمایی کاخ سفید از «سین هشتم» با تحریم های جدید ضدایرانی