✅ کاری به همنظری حمید رضا علیمی -مداح اهل بیت - با هادی مهرانی - یک وطن فروش ناصبی - ندارم. اما خیلیها درباره زمستان سخت اروپا سوال میپرسن .
? دیدگاه یکسری از زمستان سخت وقایعیست که در سریال بازی تاج و تخت دیدند و اگر چیزی غیر این اتفاق افتاد یعنی هیچ .
? طی همین زمستان سخت شکاف بین دول اروپای غربی و مردم و همچنین اروپا و امریکا شکاف سیاسی ایجاد شد . برای اولین بار از زمان شارل دوگول ، میان دولت فرانسه و آمریکا عدم تفاهماتی صورت گرفت .
? متفقین و متحدین غرب به سمت کشورهای شرقی تمایل پیدا کردند . کودتای نفتی یکی دیگر از تاثیرات زمستان سخت بود. از تاثیرات بلند مدت آن نیز فروپاشی سنت پترو دلار است که رابطه ی مستقیمی با فروپاشی آمریکا و کسانی که در کشتی اش قرار گرفتند دارد .
? تاثیرات زمستان سخت را نیز در نظر مردم غرب نیز میتوان دید . همان کسانی که در اوایل جنگ و تحت تاثیر پروپاگاندای امریکایی پرچم اوکراین را در پروفایلشان قرار داده بودند ، امروز این سوال را از خود میپرسند که لزوم حمایت های گسترده از اکراین چیست ؟
? بنده نیز بارها عرض کردم آینده سیاسی در غرب ازآن کسانیست که با شعار انتخاباتی قطع حمایت از اوکراین به میدان میایند.
از زمان شروع بحران انرژی در اروپا، ۷۹۲ میلیارد یورو در سراسر کشورهای اروپایی بابت افزایش هزینه‌های انرژی، هزینه شده که این رقم معادل 63 برابر کل هزینه‌های ایران در زمستان امسال است.
«زمستان سخت» کلیدواژه‌ای است که از ماه‌ها پیش، مورد مناقشه جریانات سیاسی داخل کشور قرار گرفته است. در این بین عده‌ای معتقدند که این پدیده در کشورهای اروپایی رخ داده است و برخی نیز اعتقاد دارند که زمستان سخت اروپا توهمی بیش نبوده و اتفاقا این پدیده در سال جاری در ایران به وقوع پیوسته است.
اما به نظر سه شاخص کلان وجود دارد که میتوان بر مبنای آن وضعیت زمستان سخت ایران و اروپا را سنجیده و به پاسخ درست رسید که عبارتند از:
در ادامه به بررسی زمستان سخت ایران و اروپا از دید این سه شاخص کلان و طبق گزارش موسسه بروگل می‌پردازیم.
* خسارت 800 میلیارد دلاری اروپا از بحران انرژی
طبق گزارش موسسه بروگل، از زمان شروع بحران انرژی در اروپا، 792 میلیارد یورو در سراسر کشورهای اروپایی برای محافظت از مصرف‌کنندگان در برابر افزایش هزینه‌های انرژی اختصاص یافته است که در تصویر 1 به تفکیک کشورها آورده شده است.
عمده هزینه‌های زمستان سخت در ایران شامل مصرف سوخت مایع در نیروگاه‌ها، محدودیت خوراک پتروشیمی‌ها و کمبود گاز صنایع عمده در برخی از روزهای سال بود. با یک حساب سرانگشتی طبق آمار بورس انرژی و با در نظر گرفتن قیمت هر لیتر گازوئیل معادل 0.78 سنت و هر لیتر مازوت معادل 0.47 سنت، میزان خسارت ایران از سوزاندن سوخت مایع در نیروگاه‌ها حدود 8 میلیارد دلار محاسبه می‌شود.
هزینه محدودیت خوراک پتروشیمی‌ها و عدم‌النفع ناشی از سوزاندن مازوت در صنایع سیمان به جای گاز نیز هر کدام کمتر از یک میلیارد دلار محاسبه می‌شود. برای پوشش سایر هزینه‌ها نیز میتوان خسارت زمستان سخت ایران را بین 10 تا 15 میلیارد دلار محاسبه کرد (به طور میانگین= 12.5 میلیارد ).
* ایران کمترین سرانه هزینه زمستان سخت در بین کشورهای اروپایی را دارد
«سرانه خسارت» دقیق‌ترین شاخص برای مقایسه زمستان سخت ایران و اروپا است، زیرا این شاخص، خالص‌ترین شاخصی است که در آن صرفا به پدیده زمستان سخت پرداخته شده است و از طرفی با تقسیم آن به تعداد جمعیت هر کشور، دیدی منصفانه نسبت به هزینه‌ها نمایش می‌دهد.
به طور مثال در شاخص نسبت خسارت به تولید ناخالص داخلی، زمستان سخت تنها عامل تاثیرگذار بر آن نیست و باید توجه داشت که شاخص رفاه کشور ایران بیش از یک دهه است که تحت تاثیر تحریم‌های ظالمانه قرار گرفته است. در نتیجه این شاخص به اندازه شاخص سرانه خسارت، دید دقیقی نسبت به زمستان سخت نمی‌دهد.
طبق گزارش موسسه بروگل، سرانه خسارت کشورهای اروپایی و ایران از زمستان سخت در تصویر 2 آورده شده است. همانطور که می‌بینید ایران از بین 29 کشور اروپایی مورد بررسی بروگل، کمترین سرانه خسارت را با عدد 138 یورو ثبت کرده است.
* مقایسه خسارت زمستان سخت به تولید ناخالص داخلی در ایران و کشورهای اروپایی
شاخص بعدی، نسبت خسارت زمستان سخت به تولید ناخالص داخلی کشورها است. البته باید توجه داشت که در تصاویر، خسارت ایران به صورت «جامع» محاسبه شده است اما خسارت کشورهای اروپایی صرفا مربوط به هزینه حمایت از مصرف‌کنندگان است و هزینه تعطیلی گسترده صنایع اروپا، واردات سوخت‌های جایگزین با قیمت چندبرابری و عدم‌النفع ناشی از سوزاندن آن به گاز آورده نشده است.
طبق تصویر 3، نسبت هزینه کل به تولید ناخالص داخلی برای ایران 3.47 درصد است اما نسبت هزینه حمایت از مصرف‌کنندگان در اروپا به تولید ناخالص داخلی آنها به طور میانگین 4.5 درصد است.
یعنی با وجود لحاظ نکردن بسیاری از هزینه‌ها در بخش خسارت اروپا از زمستان سخت و با وجود افت تولید ناخالص داخلی ایران تحت تاثیر یک دهه تحریم، باز هم وضعیت ایران در این شاخص از میانگین اروپا بهتر است.
بررسی این 3 شاخص کلان به خوبی به مخاطبان این امکان را می‌دهد که نسبت به صحت و سقم ادعای زمستان سخت ایران و اروپا قضاوت کنند.
صندوق بین‌المللی پول در گزارش چشم انداز خود برای اروپا این طور نتیجه گیری کرد که این قاره باید با نرخ‌های رشد اقتصادی پایین همراه با تورم سخت سازگار شود.
به گزارش روزنامه "هندلزبلات" آلمان، از نظر اقتصادی، اروپا در زمستان از فاجعه و بدترین اتفاقات جلوگیری کرد، اما چشم انداز اقتصادی این منطقه چندان خوشایند نیست. صندوق بین المللی پول در چشم انداز خود برای این قاره که روز جمعه در واشنگتن منتشر کرد به این نتیجه رسید. بر این اساس اروپا باید با نرخ های رشد پایین همراه با تورم سرسختانه بالا سازگار شود.
بر این اساس در کشورهای صنعتی اروپایی، تولید ناخالص داخلی در سال جاری تنها 0.7 درصد افزایش می یابد، پس از 3.6 درصد در سال 2022 و در سال 2024 باید 1.4 درصد باشد. بر این اساس در بازارهای نوظهور، که روسیه، بلاروس، اوکراین و ترکیه را حذف می کنند، رشد از 4.4 به 1.1 درصد کاهش می یابد - و سپس دوباره به 3.0 درصد در سال 2024 افزایش می یابد. بر اساس این گزارش تورم که در بالاترین سطح خود در دهه‌های اخیر قرار دارد، احتمالاً به دلیل کاهش قیمت انرژی و مشکلات کمتر در زنجیره‌های تامین بین‌المللی کاهش می‌یابد - اما همچنان بالا خواهد ماند. به طور متوسط، تورم در کشورهای صنعتی باید 5.6 درصد و در کشورهای نوظهور این قاره 11.7 درصد باشد.
صندوق بین‌المللی پول پیش‌بینی کرد که تورم اصلی به استثنای بخش‌های انرژی و غذا که به ویژه در معرض نوسانات هستند، همچنان بالاتر از اهداف بانک مرکزی در پایان سال 2024 خواهد بود. بنابراین بانک‌های مرکزی باید به روند افزایش نرخ‌های بهره، از جمله بانک مرکزی اروپا برای منطقه یورو ادامه دهند. این اقدام باید تا زمانی که تورم اصلی دوباره کنترل شود انجام شود. سیاست مالی در اکثر کشورهای اروپایی نیز باید اقتصادی‌تر از آنچه در حال حاضر برنامه‌ریزی شده است شود، همچنین به منظور جلوگیری از افزایش بیشتر تورم.
کارشناسان صندوق بین المللی پول هشدار دادند که موضوع می تواند خیلی سریع پیچیده تر شود. بر این اساس به دلیل تنگناهای بازار کار، افزایش تنش‌های سیاسی و احتمالاً افزایش دوباره قیمت انرژی، رشد حتی کمتر و حتی تورم بالاتر ممکن است. کمک های بیشتر انرژی فقط باید به فقیرترین افراد محدود شود. علاوه بر این، همانطور که مشکلات اخیر در بخش بانکی نشان داده است، هزینه های تامین مالی می تواند به سرعت تغییر کند
