خط رسانههای وابسته به جریان اصلاحات امروز به صورت هماهنگ در نسبت با احیا برجام شکل گرفت. دولت و تیم مذاکره کننده و حتی رسانههای منتسب به جبهه انقلاب هدف قرار گرفتند و متهم به برجام خواهی و علاقهمندی به برجام شدند.
موضوع چیست؟
«امیرعبداللهیان» وزیر خارجه ظهر روز دوشنبه ۲۴ مرداد گفت: «اگر آمریکا انعطاف نشان دهد، در روزهای آینده به نقطه توافق میرسیم».
ساعاتی بعد جلسه شورای عالی امنیت ملی به ریاست شخص رئیس جمهور تشکیل شد. رئیس تیم مذاکره کننده کشورمان در این جلسه گزارش کاملی از وضعیت مذاکرات وین ارائه کرد.
در نهایت، پاسخ تهران درباره جمع بندی نهایی مذاکرات بامداد امروز سه شنبه ۲۵ مرداد به دست هماهنگکننده اتحادیه اروپا رسید. این رخداد در کنار توئیت یکی از اعضای ۱+۴ مبنی بر «ارسال سیگنالهای دلگرمکننده از ایران» باعث شد تا روزنامهچیهای اصلاح طلب در خطی یکسان درباره توافق احتمالی قلم بزنند.
گره برجام کجاست؟
از توافق خبری نیست مگر اینکه ۲ موضوع حل شود: اول؛ تضمین. دوم؛ بسته شدن پرونده PMD. «سید مصطفی خوشچشم» کارشناس مسائل بینالملل و نزدیک به تیم مذاکره کننده در همین رابطه گفت:
وقتی از هول حلیم در دیگ میافتند!
با وجود گرههای جدی در ادامه مسیر مذاکرات، مثبت نمایی از فضای مذاکرات به جهت سیاست مقصرنمایی از طرف غربیها به طور جدی دنبال میشود. جمهوری اسلامی ایران هم زمین بازی را دقیق شناخته است و خود را وارد این زمین بازی نمیکند. همین میشود که اگر طرف مقابل بگوید توافق نزدیک است، طرف ایرانی هم میگوید اگر شرایط ایران پذیرفته شود قطعا توافق نزدیک است. اما ظاهرا این فضا سبب شده است جریان اصلاحات دچار یک توهم شود.
حامیان دولت روحانی علیالظاهر ۲ سناریو برای مذاکرات وین مدنظر دارند:
اول؛ «اگر توافق نشد، بگویند از نابلدی تیم مذاکراتی دولت است. در انتهای این سناریو تهران مقصر است».
دوم؛ «اگر توافق شد، این توافق همان توافق ظریف – روحانی است که احیا شد و همزمان بگوید که بالاخره دولت انقلابی هم فهمید که باید مذاکره کند و …». این جریان با وجود آنکه تمایلی ندارد برند « ما بلدیم توافق کنیم» از دستش خارج شود، نمیتواند ناراحتی خود را بروز دهد و لاجرم باید از امکان توافق ابراز خوشحالی کند. پس ناچار است بگوید این چیزی که توافق شد همان توافق قبلی است و هیچ اتفاق جدیدی نیافتاده است.
با توجه به اخبار حاشیهای پیرامون برجام و ارسال نامه ایران به طرف اروپایی، سناریوی دوم کلید خورد.
عباس عبدی در حساب توئیتری خود نوشت: «آخرالزمان سیاست. سلام نواصولگرایان به برجام.»
روزنامه «اعتماد» به قلم «محمد مهاجری» نوشت: «برجام شما حریر نرم برجام قبلیها کرباس زبر؛ برجام شما شیرین برجام قبلیها تلخ؛ برجام شما چراغ نورافکن برجام قبلیها چراغ موشی؛ برجام شما شربت برجام آنها زقّوم؛ برجام شما فرشته برجام قبلیها شیطان؛ مذاکرهکنندههای شما زبانشان بُرّان مذاکرهکنندههای قبلی الکن؛ برجام شما صوراسرافیل برجام آنها بوق حمام و برجام شما… برجام آنها… »
روزنامه «آرمان ملی» نوشت: «برخی که توافق را در دولت روحانی سند ذلت میخواندند، با آغاز دولت رئیسی یکباره توافق را سند افتخار میخوانند که باید نصیب این دولت شود.» این روزنامه دقیقاً ننوشت که کدام یک از حامیان دولت رئیسی پس از خروج روحانی از کاخ ریاست جمهوری،برجام را با لفظ سند افتخار خطاب کرده است.
روزنامه «شرق» نوشت: «آنچه از دل گمانهزنیهای سیاسی و رسانهای، بهخصوص طیف نزدیک به دولت، در ۲۴ ساعت اخیر برمیآید، به نظر میرسد دیگر باید حدس و گمان درباره احیای برجام را کنار گذاشت و حصول توافق را تقریبا قطعی دانست. » این روزنامه در ادامه نوشت: «رسانههای رادیکال و مخالف برجام پیشاپیش به استقبال احیای توافق هستهای رفته بودند … این جریان، با دسترسی اطلاعاتی، پیشاپیش از پاسخ مثبت دولت رئیسی برای احیای برجام آگاه بودند و سعی کردند با این دست عبارات و تیترزنیها، ضمن توجیه خود، فضای سیاسی و رسانهای همسو را برای حصول قریبالوقوع توافق آماده کنند.»
خط هماهنگ جراید زنجیرهای درحالیست که هنوز اتفاقی نیافتاده و صرفاً تهران جواب نهایی را فرستاده است. تا همین جا نیز ایران برخلاف نظر اتحادیه اروپا عمل کرده است. ضلع اروپایی مذاکرات به صورت چکشی از ایران خواسته بود که جواب خود را به صورت بله یا نه ارسال کند: یا قبول کن یا رد کن. امّا ایران مسیر سوم را باز کرد و نظر خود را اعلام به سمع طرف غربی رساند.
راهبرد دولت رئیسی در مواجهه با خسارت محض برجام
برجام خسارتی محض برای ایران بود. دولت آمریکا از ساده لوحی دولت روحانی (خوشبینانهترین حالت) نهایت بهره را برد و تواست برنامه هستهای را زمینگیر کند، بدون اینکه نفعی از رفع تحریمها به ایران برساند. روزی که آمریکا از برجام خارج شد، دولت روحانی تمام اهرمهای هستهای ایران نظیر آب سنگین اراک را از میان برده بود. واشنگتن آسوده خاطر بود که دولت وقت عزم و امکان پاسخ فوری را ندارد.
اکنون رئیسی وارث ویرانهای است که روحانی برایش به یادگار گذاشته است. وارث دلاری است که در سال ۹۲ سه هزار تومان بود و روحانی آن را به ۳۰ هزار تومان رساند. وارث تعهد هستهای است که ایران زیر بار آن رفت و هیچ نفعی از آن نبرد. اکنون راهبرد دولت رئیسی درباره برجام روشن است: «ایران نسیه منافع اقتصادی خود را در ازای عقبگرد هستهای مندرج در برجام نقد کند.» مذاکرات به نتیجه مطلوب رسید که چه بهتر؛ در غیر این صورت معیشت مردم همچون سالهای ۱۳۹۴ – ۱۴۰۰ گروگان برجام نخواهد ماند.
وزیر خارجه کشورمان روز دوشنبه در همین رابطه گفت: «در حوزه حجم تبادل تجاری با همسایگان و غیرهمسایگان از حوزه آسیا، آمریکای لاتین و تا اروپا و آفریقا از ۳۷ درصد تا ۵۷۰ درصد حجم تبادل تجاری ما افزایش یافته است. شعار دولت این است که توافق هستهای را وزارت خارجه که مسؤول است دنبال کند ولی دولت کشور را به برجام گره نخواهد زد، برنامه توسعه پایدار اقتصادی را دولت دنبال کند، حتی اگر فردا برجام به نتیجه رسید و حتی اگر برجام خوب و به درستی کار کرد، باز تحریمهای ثانویه برداشته شده و تحریمهای اولیه پابرجاست. سیاست توسعه اقتصادی پایدار بر سیاست بی اثر کردن تحریمها را در حوزه تحریمهای اولیه را باید بتوانیم دنبال کنیم.»
جبهه انقلاب ذوقی برای احیا برجام ندارد اما…
اما مسئله، نقد کردن تعهداتی است که طرف غربی داده است و همه امتیازاتی که مابهازای این تعهدات از ایران خواسته بود پیشپیش در همان سال اول اجرای برجام از دولت روحانی ستانده است. آنچه دادیم و آنچه نسیه تعهد کردند قطعا هیچ توازنی نداشت اما هرچه بود و هرچه شد بلاخره ایران تعهداتش را عمل کرد و طرف مقابل تعهداتش را به انجام نرساند.
سیاسیون اصلاحات و رسانههای وابسته به این جریان، هم زمانی که برجام در دولت روحانی امضا شد با حمایت از این خسارت محض به منافع ملی ایران ضربه زدند و هم اکنون با تمسخر نقد کردن تمام تعهدات برجام نمیخواهند مردم از همان منافع نامتوازن برجام بهرهمند شوند.