یکی از معضلاتی که در سال های اخیر گریبان گیر جامعه ما شده، رواج پدیده سگ گردانی و نگهداری سگ توسط برخی افراد است. در اینجا محل بحث ما سگ های گله، نگهبانی و شکار نیست که از نظر شرعی و عقلایی منعی در استفاده و خرید و فروش آنها نیست و از قدیم الأیام انسان ها همواره برای رفع نیازهای خود از این سگ ها استفاده کرده اند؛ بلکه محل بحث، نگهداری و گرداندن سگ ها در سطح شهرها و فضاهای عمومی شهری است که امروزه حالت تجملی به خود گرفته و یک فرهنگ وارداتی محسوب می شود.
بیشتر بخوانید : سگ بازهای بی فرهنگ و ضربه به امنیت روانی و آرامش مردم/ آقایان مسئول! قوانین بازدارنده نیست +تصاویر
در این زمینه به طور خلاصه چند نکته وجود دارد:
یک: بدون تردید، سگ از نظر بهداشتی موجب انتقال ویروس ها و باکتری های بیماری زا به انسان ها می شود. علاوه بر آن، مدفوع و ادرار سگ نیز می تواند زمینه انتقال بیماری به انسان را فراهم کند. نگه داشتن آن با بهانه واکسن زدن و شستشو نیز، توجیه قابل قبولی برای در امان ماندن از این خطرات نیست.
برخی افراد ممکن است نسبت به این قضیه بی تفاوت باشند، اما باید پرسید که افراد دیگر چه گناهی کرده اند که در پیاده روها، معابر، پارک ها، فضاهای بسته مثل آپارتمان ها و … باید چوب بی تفاوتی این افراد را بخورند؟
دو: اگر کسی برای توجیه سگ گردانی و فراگیرشدن نگهداری از سگ در فضای شهری بگوید: « من اختیار خودم را دارم» و به آزار و اذیتی که متوجه سایر شهروندان است (مثل ایجاد رعب و وحشت، ایجاد آلودگی صوتی، احتمال حمله و آسیب جسمی به شهروندان، در معرض بیماری قرار دادن سایر افراد و … ) توجه نکند، در آن صورت چرا همین توجیه را در مورد نگهداری پنج رأس گوسفند – که اتفاقاً نه تنها مانند سگ نجس نیست بلکه استفاده های فراوانی هم به انسان می رساند – یا مثلاً فراگیر شدن نگهداری از مار و … در فضای بسته شهری نمی گوییم؟!
مثلاً از فردا تبلیغ کنیم که همه افراد می توانند در آپارتمان ها چند رأس گوسفند داشته باشند و روزها می توانند گوسفندان خود را به پارک ها ببرند؛ همه می توانند مارهای خود را با یک شرایطی به پیاده روها و پارک ها ببرند! آیا سنگ روی سنگ بند می شود؟ اگر اینجا غیر معقول و خنده دار است به همان دلیل، آنجا هم غیر معقول و خنده دار است!
سه: اگر کسی به هر دلیلی مایل به نگهداری سگ است، به خودش مربوط است؛ اما این تا زمانی است که در حریم شخصی و چهار دیواری خود تصمیم می گیرد. این موضوع در زندگی شهری قواعد خاص خود را دارد. زندگی شهری یک زندگی در هم تنیده شده است و مانند زندگی در جنگل و بیابان و روستا نیست. فضای عمومی غیر از چهار دیواری شخصی است. البته مخفی نیست که حتی در چهاردیواری آپارتمان هم حقوقی وجود دارد که ما باید رعایت کنیم.
چهار: برخی ادعا می کنند که ما با نگهداری سگ ها در حقیقت به یک حیوان کمک می کنیم تا آب و غذا داشته باشد و کاری خیرخواهانه انجام می دهیم. اما باید در نظر داشت که اولاً نظام خلقت به گونه ای است که هیچ حیوانی به همین سادگی بی آب و غذا نمی ماند. از طرفی، این حس خیرخواهی، در حقیقت اگر موجب آزار و اذیت سایر انسان ها و یا حتی آزار خود حیوان شود، خود، نقض غرض است. زیرا حیوانات مانند بعضی از ما انسان ها تمایلی به زندگی در فضای آلوده، بسته و شلوغ شهری ندارند و بهترین جا برای زندگی آنها، فضای باز و طبیعت است.
پنج: در کنار عدم برخورد جدی با پدیده سگ گردانی و نگهداری سگ در فضای شهری، شاید یکی از عللی که در افزایش این ناهنجاری در سطح جامعه بی تأثیر نبوده، علنی بودن تبلیغات مربوط به خرید و فروش و همچنین در دسترس بودن خدمات مربوط به این حیوان است.
جالب است که براساس برخی گزارش ها، از ارز 4200 تومانی برای واردات غذای سگ نیز استفاده شده است! فروردین ماه سال 99 عادل آذر، رئیس سابق دیوان محاسبات هنگام قرائت گزارش تفریغ بودجه سال ۱۳۹۷ کل کشور این گونه بیان می کند: «بررسی اقلام تامین ارز بانک مرکزی نشان میدهد در شرایطی که بخش صنعت بیشترین نیاز را برای تامین مواد اولیه و تجهیزات داشته و کشور دست به گریبان تامین ارز کالاهای اساسی به ویژه دارو و غذا بوده در سال ۹۷ معادل دو میلیارد و ۷۰۶ میلیون دلار ارز به نرخ دولتی ۴۲۰۰ تومان به واردات کالاهای غیراساسی از قبیل نخ دندان، غذای سگ و گربه، عروسک و اسباب بازی، درب قوطی، درپوش، لامپ، چوب بستنی و موارد دیگر اختصاص یافته که بعضا دارای تولید مشابه داخلی بودند».
شش: عده ای که در اقلیت هستند موجب رعب وحشت و آزار و اذیت سایر افراد جامعه شده اند؛ در کنار سلب آرامش و امنیت روانی جامعه و یا نادیده گرفتن بهداشت عمومی، گزارش های قابل تأملی در مورد حمله سگ ها و آسیب های وارد آمده بر حمله شدگان وجود دارد. با این حال، مردم روز به روز شاهد بیشتر شدن این پدیده شوم هستند و از فضای مشترک در آپارتمان ها گرفته تا معابر، پیاده روها، پارک ها و سایر مکان های عمومی و وسایل نقلیه، آلوده به این پدیده شده اند. مردم نیز در این شرایط واقعاً نمی دانند باید چه کار کنند؟ بسیاری از آنها نسبت به این موضوع اعتراض دارند اما به دلیل دردسرهای مراجعه به دادگاه، شکایت و … عملاً قید پیگیری این موضوع از طرق قانونی را می زنند. از طرفی، از عوارض شرایط نامناسب فعلی نیز در امان نیستند.
در عوض، این وظیفه مسئولین است تا به دغدغه ها و خواسته های مردم اهمیت دهند. قطعاً در این زمینه ها نمی شود به نصب تابلو در پارک ها، برخوردهای جزئی و یا برخوردها و جریمه هایی که غیر بازدارنده بودن آنها مشخص شده است، اکتفا کرد. بنابراین می طلبد که در جهت تأمین امنیت روانی و آرامش شهروندان، قدم های اساسی در این زمینه برداشته شود.