یکی از ویژگیهای ثابت در خاطرات آقای هاشمی این است که دیگران مدام از او تعریف و تمجید میکنند و او هم در تعریف و تمجید از فرزندانش کم نمیگذارد؛ یا این خود اوست که از آنها تعریف میکند یا دیگران پیش او میآیند و از فرزندانش تمجید میکنند.
مثلا همین خاطرات ۳۰ تیر ۷۸ که بیژن زنگنه آمده و گفته پسرش «بهترین» کارشناس گاز است: «آقای [بیژن نامدار] زنگنه، وزیر نفت آمد و گفت، در بخشی از طرحهای نفت در مذاکره سرمایهگذاران خارجی، پیشرفت داشتهاند و در بخشی دیگر نداشتهاند. خواست کمک کنم که عملیات نفت در قالب شرکت انجام شود تا امکان مانور بیشتر باشد. گفت، مهدی، بهترین کارشناس گاز است؛ برای صدورگاز با لوله و یا به صورت گاز مایع، تلاش میکنند.»
یا در بخشی دیگر از خاطرات سال ۷۴ از تعریف سفیر وقت ایران در روسیه از تاثیرات سفر مهدی نوشته است: «آقای [مهدی] صفری، سفیرمان در روسیه آمد. از سرعت پیشرفت اعتماد و همکاری با روسیه گفت و از اصرار روسها برای فروختن سیستم پیشرفته ضد موشک اس-۳۰۰ و از تأثیر زیاد سفر مهدی و هیأت همراه گفت.»
در مواردی هم پدر از هوش فرزند در تدبیر کارها تعجب میکند. در خاطرات سال ۷۴ هاشمی اینطور نوشته شده: «مهدی [هاشمی، مدیرعامل شرکت مهندسی و ساخت تأسیسات دریایی] آمد. گزارش آوردکه کارشناسان نفت با نظریه او در مورد محل پالایش گازهای پارس جنوبی موافقت کردهاند. مهدی، مدتی پیش نظر داد که میتوانیم گاز پارس جنوبی را به پالایشگاه کنگان بیاوریم و بالاخره از ساخت پالایشگاه جدید، صرفهجویی زیادی داشته باشیم. آن روز وزارت نفت موافق نبود؛ اگر کاملاً پذیرفته شود، با همین اعتبار موجود، به جای یک فاز، دو فاز را میتوانیم انجام دهیم. “از هوش مهدی تعجب کردم.»
جدا از تعریفها و تمجیدها البته هاشمی در جریان کارها و فعالیتهای مستقیم فرزندانش قرار داشت و البته از کمکی هم فروگذار نمیکرد؛ مرحوم هاشمی در بخشی از خاطرات سال ۷۴ نوشته است: «با محسن و مهدی، درباره مسایل انرژی هستهای و صنایع نفت و گاز مذاکراتی داشتیم. محسن خواست که وام حساب ۲۱۰ برای ساخت مصلای تهران را ببخشمکه بیشتر کار بکنند.»
راه یافتن مهدی به صنایع نفتی ایران هم جالب است که در خاطرات دیده میشود. هاشمی در خاطرات ۱۷ ابان ۷۱ نوشته که از «وزیر نفت وقت خواستم که یک کاری برای مهدی پیدا کند که مزاحم درسش هم نباشد». از قضا خروجی این جلسه این شد که مهدی عضو هیات مدیره سکوهای پارس جنوبی شد که در آن زمان البته مهدی تنها ۲۳ سال داشت.
عباس عبدی از فعالان اصلاح طلب بعدها در گفت وگویی با تائید این موضوع گفت که:” این اصلا برای آقای هاشمی چیز عجیبی نبوده و به صراحت این را در خاطراتشان نوشته اند که به وزیر نفت گفتم کاری برای مهدی پیدا کند که مزاحم درسش نباشد. مساله این است که کسانی که با موقعیت و رانت پدر می آیند از موقعیت برخوردارند اما آن ویژگی ها را ندارند.”
البته گره و مخالفتی هم اگر در کار بود به گوش پدر می رسید و او هم تا جائیکه می توانسته کمک می کرده. او ۱۰ تیر ۱۳۷۸ نوشته: «شب مهدی، مدیرعامل شرکت تأسیسات دریایی آمد. از آقایان [بیژن نامدار زنگنه، وزیر نفت و بهزاد نبوی که مانع واگذاری کارهای بزرگ به شرکت تأسیسات دریایی می شوند، شکایت دارد و می گوید، کارها را به شرکت های خارجی می دهند.»
در بخشی از خاطره ۱ مرداد سال ۷۸هم از پیدانشدن سرمایه گذار برای فازهای بعدی پارس جنوبی صحبت است: «عصر با فؤاد- فرزند مهدی- سرگرم بودم. در استخر، تمرین شنا می کرد. مقداری وقت صرف تنظیم کتابخانه شد. با مهدی، درباره طرحها توسعه نفت و گاز مذاکره کردیم. گفت برای فازهای بعدی پارس جنوبی، تاکنون سرمایه گذاری پیدا نشده است.»
فرهیختگان