در روزهای اخیر کشور درگیر آشوبها و اغتشاشاتی بود که تلفات جانی و آسیبهای گسترده مالی را در پی داشت. اکنون آرامشی نسبی در جامعه حکمفرما شده است که اجازه میدهد غبارهای فتنه کنار زده شده و نور حقیقت نمایان شود. یکی از مسائلی که در ایام فتنه باید به آن توجه کرد موضعگیریهای خواص و جریانهای سیاسی است؛ در این مواقع میتوان تفاوت دلسوزان واقعی مردم و نظام را از مدعیان فهمید.
پس از فوت مهسا امینی، جریانها و افراد مختلفی با صدور بیانیه به موضعگیری پرداختند؛ برخی از سر دلسوزی نقدهایی مطرح کردند و برخی از سر عناد، با رسانههای معاند همراه شده و بنزین بر آتش اعتراضات ریختند.
رهبر انقلاب در سخنرانی خود در دانشگاه افسری و تربیت پلیس امام حسن مجتبی(علیهالسلام) با اشاره به مواضع برخی خواص در ابتدای این ماجرا فرمودند: «در اول کار برخی خواص بدون تحقیق و احتمالاً ناشی از دلسوزی، اطلاعیه و بیانیه دادند و اظهار نظر کردند. برخی از آنها اتهام را به سمت سازمان انتظامی بردند و برخی هم مجموعه نظام را متهم کردند. اکنون که دیدند قضیه چیست و نتیجه حرفهای آنان با برنامهریزی دشمن چه اتفاقاتی را در خیابانها رقم زده است، باید کار خود را جبران و صریحاً اعلام کنند با آنچه اتفاق افتاده و با برنامه دشمن خارجی، مخالفند.»
«مجمع روحانیون مبارز» یکی از نیروهای سیاسی بود که در همان ساعات ابتدایی بعد از فوت مهسا امینی و درست در زمانی که ابعاد ماجرا برای کسی روشن نشده بود تصمیم گرفت با قبول شایعات رسانههای بیگانه، بیانیه صادر کند و از فرارمغزها، مهاجرت نخبگان تا مشکلات اقتصادی و فوت مرحومه امینی را دستمایه تسویهحسابهای سیاسی خود قرار دهد.
البته مشی سیاسی مجمع روحانیون مبارز در طول این سالها نشان داده است که راهبرد آنها در شرایطی که سکان کشور به دست رقیبشان باشد، همین است.
برای مثال مجمع روحانیون که در سال ۸۸ با بیانیههای مختلف سعی بر دمیدن بیشتر بر آتش فتنه داشت اما در آشوبهای دی ماه ۹۶ به دلیل حضور حسن روحانی در راس قدرت به طور صریح مرزبندی خود با اغتشاشگران را اعلام کرد و نوشت: «حوادث تلخ روزهای اخیر در نقاط مختلف کشور نشان داد که عناصر فرصتطلب و عوامل آشوبگر با سوء استفاده از اجتماعات و اعتراضات آرام مردمی با ایجاد آشوب، ناامنی، تخریب اموال عمومی، اهانت به مقدسات دینی و ملی، و حتی قتل انسانهای بیگناه، اهداف پلید دشمنان را دنبال میکنند و در حقیقت با اینگونه اقدامات در مسیر ابراز و تحقق مطالبات واقعی مردم انحراف ایجاد کرده و موجب زیان مضاعف بر کشور و جامعه میگردند و لذا هوشیاری و مراقبت عموم ملت شریف ایران و تمامی دلسوزان و علاقمندان به پیشرفت، امنیت و آرامش کشور ضرورتی اجتنابناپذیر برای گذر از این دشواریهاست. بلافاصله پس از بروز اولین تجمعات و اعتراضات مردمی دشمنان قسم خورده و کینه توز ملت ایران و در رأس آنها آمریکا و عوامل زبون آنان همچون تروریستهای منافق و برخی مزدوران منطقهای آنان به حمایت و تشویق آشوبگران و اقدامات خشونت بار آنان پرداختند و عمق فریبکاری خود در ادعای دموکراسی و دلسوزی برای مردم ایران را به نمایش گذاشتند.»
اکنون اما پس از دو هفته از اغتشاشات که هدفی جز تجزیه ایران در پس اهداف آن نبوده و در شرایطی که به آیات قرآن کریم، پرچم مقدس اباعبدالله و ایران جسارت شده و شعارهای تند و ساختارشکنانه بر زبان فتنهگران جاری شده، مجمع روحانیون مبارز همچنان سکوت پیشه کرده و این لکه ننگ همراهی با فتنه را از دامان خود پاک نمیکند. باید از اعضای مجمع پرسید که به راستی روحانیون مبارز قرار است با چه کسانی به مبارزه بپردازند؟
سید محمد خاتمی، چهره شاخص جریان اصلاحات که با رسانههای بیگانه همراه شد و خیلی زود به اتفاقات رخ داده در رابطه با فوت مهسا امینی واکنش نشان داد اما پس از روشن شدن ماجرا سیاست سکوت را در پیش گرفته است.
حساب رسمی توییتر سید محمد خاتمی، رئیس دولت اصلاحات، در همان لحظات آغازین ماجرای فوت مهسا امینی نوشت: «باز هم فاجعهای ناگوار که درد آن تا مغز استخوان را میسوزاند! طبق اخبار، دختر خانمی با ادعای پوشش نامناسب بازداشت و در جریان بازداشت و انتقال دچار جراحات و عارضه قلبی و مغزی میشود! آیا این فاجعه و رویدادهای پرتکرار مشابه آن کافی نیست که برای خدا، برای آبروی اسلام و رعایت انتظارات بهحق مردم و حال بدی که در تنگناهای معیشتی و مواجهه با انواع فسادهای ویرانگر و ناکارآمدیها دارند از این شیوه و رفتارهای خلاف قانون، منطق و شرع دست برداشته شود و بیش از این زمینه مشوه شدن چهره اسلام و نظام را فراهم نیاورند و با پدیدآورندگان این حوادث برخورد مناسب صورت گیرد؟!
سید محمد خاتمی درحالی با استناد به اخبار، از مجروح شدن مهسا امینی سخن میگوید که بررسیهای متعددی کذب بودن این گزاره را تایید میکند. خبر کذبی که مبنای سخنان خاتمی بوده و از کانالی جز کانال رسانههای معاند به او نرسیده است.
رئیس جریان اصلاحات در یادداشت خود از عبارت «باز هم فاجعهای ناگوار که درد آن تا مغز استخوان را میسوزاند» استفاده کرد ولی باید از او پرسید که آیا کشیدن چادر از سر ناموس مردم، آتش زدن قرآن، سوزاندن پرچم اباعبدالله و پرچم مقدس ایران که توسط معاندین انجام شد قلب او را نسوزاند؟
سید حسن خمینی یکی دیگر از افرادی است که در ابتدای فوت مهسا امینی با واکنشی که ناشی از بیاطلاعی بود، نیروهای انتظامی را مقصر جلوه داده و در تمام مدت آشوبها و اغتشاشات این روزها سیاست سکوت در پیش گرفت اما پس از سخنان رهبری مرزبندی صریح خود با آشوبگران را اعلام کرد.
مجمع مدرسین حوزه اما یکی دیگر از جریانهایی بود که خیلی زود احساس تکلیف کرد که در رابطه با فوت مهسا امینی بیانیه صادر کند و حتی دبیرکل این مجمع در ادبیاتی عجیب مردم را به حضور در خیابانها دعوت کرد و گفت: مردم طلبکار هستند و باید صدایشان را بلند کرده و از حقشان دفاع کنند.
مجمع مدرسین اما هنوز هیچ واکنشی به اتفاقات اخیر کشور نداشته است و حتی پس از دعوت رهبرانقلاب به موضعگیری سکوت خود را نشکستهاند.
آیت الله بیات زنجانی، یکی از چهرههای شاخص حوزه علمیه است که خیلی زود واکنشی تند به مارجرای مهسا امینی نشان داد و با هجمه بر جمهوری اسلامی و نیروی انتظامی به عنوان خادم ملت سعی در مخدوش کردن چهره حاکمیت داشت. وی تاکنون هیچ واکنشی نسبت به اتفاقات تلخ روزهای اخیر از جمله شهادت نیروهای انتظامی به شیوه داعشیها نشان نداده است.
حالا پس از سخنان رهبر معظم انقلاب حجت بر تمام خواص تمام شده است و سکوت آنان درحالی که ابعاد فتنه تجزیهطلبی بیش از پیش مشخص است، چیزی جز همراهی آنان با معاندین نظام را در اذهان متبادر نخواهد کرد.