پس از انتخابات ۱۳۹۶ انتشار بیانیههای جمعی در قبال رخدادهای صنفی و غیر سینمایی توسط جمعی از سینماگران تبدیل به یک رویه مرسوم شد. در اغلب بیانیههای منتشر شده اسامی مشترکی وجود داشت.
این نوع خاص از انتشار بیانیههای اغلب سیاسی طی شش سال به شدت افزایش یافته است و افراد مشخصی در هر موضوع خاص سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و سینمایی اقدام به انتشار بیانیههایی با رویکرد اغلب مخالف میکنند.
آخرین مورد از این روند خاص امضاء بیانیهای سیاسی در مورد سند راهبردی همکاری ۲۵ ساله ایران و چنین بود.
فیلمسازان امضاء کننده بیانیه در مخالفت با همکاریهای راهبردی ۲۵ ساله ایران و چین در بیانیه هدفشان این سند را «فاقد وجاهت و مشروعیت» اعلام کردند. در این بیانیه سیاستهای جمهوری اسلامی در چهار دهه گذشته «پنهانکارانه» توصیف شد و امضاء کنندگان به صراحت اعلام کردند مفاد قرارداداز ما مردم ایران پنهان شده است و در راستای منافع ملی نیست.
این بیانیه به امضای جعفر پناهی، محمد رسولاف، کیومرث پوراحمد، علی مصفا، مصطفی آلاحمد، سعید ابراهیمیفر، محسن استادعلی، مجید برزگر، عزیزالله حمیدنژاد، علیرضا رئیسیان، محمدعلی سجادی، مهوش شیخالاسلامی، محمد شیروانی، ناصر صفاریان، عبدالرضا کاهانی، خسرو معصومی، فرهاد مهرانفر و مجتبی میرطهماسب رسید.
اما بیانیه «تفنگت را زمین بگذار» چند روز پس از حوادث تلخ آبادان با فروریختن سازه متروپل منتشر شد. اینبار هم مثل تجربههای قبل هسته ثابت بیانیهنویسان اقدام به نگارش بیانیهای با سوءگیری خاص درباره حافظان میدانی امنیت کشور کرد.
با اینکه برخی امضاء کنندگان در نوبه قبل، یعنی بیانیهای در مخالفت با قرار داد ایران و چین، از امضاء خود اظهار پشیمانی کردند، اما در امضاء بیانیه «تفنگت را زمین بگذار» مشارکت دارند. در این بیانیه در کنشی لجبازانه به بهانه وقایع آبادان، شرایط این شهر طوری توصیف شده که گویی حافظان امنیت در مقابل مردم شریف و عزادار آبان از سلاح و تیر مستقیم استفاده میکند.
در بخشی از متن این بیانیه که در فضای مجازی منتشر شده آمده است: «فوج خروشان مردم ستمدیده از جای جای ایران، فریاد همراهی و همدلی با مردم دردمند آبادان، سردادهاند. اکنون که خشم عمومی از فساد، دزدی، ناکارآمدی، سرکوب و خفقان، امواج همبستهای از اعتراضات مردمی را بهدنبال داشته است، از همه افرادی که در یگانهای نظامی تبدیل به عامل سرکوب مردم شدهاند، میخواهیم سلاحهای خود را زمین گذاشته و به آغوش ملت بازگردند. »
اما نکته جالب در میان اسامی امضا کنندگان بیانیه “تفنگت را زمین بگذار” این است اغلب این افراد از سینماگران جریان اصلی نیستند و امضاء کنندگان، بیشتر چهرههای فرعی سینما و فعالانی هستند که از جریان اصلی سینما به دلیل عدم قوت آثارشان کنار گذاشته شدند یا آثار متاخر آنان در گیشه سینما شکست سختی خورده و یا آخرین اثرشان مورد تمسخر منتقدان و رسانههای داخلی قرار گرفته است.
برخی از این اسامی که به عنوان امضاکننده این بیانیه منتشر شده، بدین شرح است:
آناهید آباد – حمیدرضا آشتیانیپور – هادی آفریده – حسن آقاکریمی – مصطفا آلاحمد – سعید ابراهیمیفر – محمد احمدی – آرش اسحاقی – مهدی اسدی – سعید اسدی- اشکان اشکانی – مهناز افضلی – همایون امامی محسن استادعلی- محمد جعفر باقرینیا – عبدالله باکیده – حسن برزیده – بابک بهداد – بهنام بهزادی – آزاده بیزارگیتی – فرزاد پاک- جعفر پناهی – امین پوربرقی – نادره ترکمانی – یاسمن تورنگ – محمد جعفری — سیروس حسنپور – میلاد خالقیمنش – مصطفی خرقهپوش – پوران درخشنده – ابولحسن داوودی – رضا دُرمیشیان – شهرام درویش – فرید دغاغله – علیرضا رئیسیان – جمیل رستمی – محمد رسولاف – ناهید رضایی – سحر رضوی – غزاله رضوی – علی زمانی عصمتی – مونا زندی – مینا ساداتی – سامان سالور – رضا سبحانی – رضوان سرمد – غزاله سلطانی – اردشیر شلیله – مصطفی شیری – امین صدرایی – ناصر صفاریان – بهتاش صناعیها – داوود عباسی – رضا عبیات – محمد عرب – پدرام علیزاده – مهدی فردقادری – سهیلا فرزاد – اسماعیل فلاحپور – کاوه فرنام- علی محمد قاسمی – حمیدرضا قطبی – رهبر قنبری – مهدی کرمپور – مهدی گنجی – محمد متوسلانی – آذر محرابی – علی مصفا – خسرو معصومی – مریم مقدم – کاظم ملایی – انسیه ملکی – آذر مهرابی – فرهاد مهرانفر – اسمائیل منصف – همیلا موید – مجتبا میرتهماسب – تهمینه میلانی – اسماعیل میهندوست – مهدی نادری – رایا نصیری – محسن نظریخاکشور – بهزاد نعلبندی – اصغر نعیمی – مهرداد نیکنام – مرتضی هرندی – مریم یاوری چهرههایی هستند که حتی فروشگاههای خرده فروشی و سوپر مارکتهای محل زندگی آنان این افراد را به نام فیلمساز نمیشناسد و یا شهرت آنان به عنوان فیلمساز فراموش شده است.
این طیف فراموش شده برای اینکه آوازه و شهرت خود را به عنوان سینماگر احیا کنند در امضاء این بیانیه مشارکت داشتهاند.
البته افراد محترمی در این لیست حضور دارند که در گفتوگو با مشرق اذعان داشتند متن اولیه بیانیه را مطالعه نکردهاند و قرار بوده بیانیهای با موضوع همدردی با مردم آبادان منتشر شود و بیانیه «تفنگت را زمین بگذار» با قرار اولیه طراحان این بیانیه بسیار متفاوت است.
برخی از امضاء کنندگان بنا به دلایلی حاضر به بازپسگیری امضاء خود نبودند و آنچه به عنوان دلیل پس نگرفتن امضاء ارائه میکنند این است که توسط مخاطبان فضای مجازی مورد تهاجم قرار میگیرند. اما سه نفر از لیست اولیه در گفتوگو با خبرگزاریها نکات جالبی را مطرح کردهاند.
داریوش یاری یکی از نخستین افرادی بود که از این بیانیه اعلام برائت کرد و نسبت به بخش انتهایی بیانیه که به جمله «تفنگت را زمین بگذار» واکنش جدّی نشان داد گفت: “بیانیهای منتشر شده که در آن نوشته است نیروهای مسلح اسلحههایشان را زمین بگذارند. من این را باور ندارم که نیروهای مسلح در برابر «مردم» ایستاده باشند و در نتیجه این بخش از بیانیه را قبول ندارم. ” باور ندارم نیروهای مسلح کشورم در مقابل مردماند که حالا بخواهم اسلحههایشان را زمین بگذارند. درخواست و توقعم از نیروهای نظامی و انتظامی این است که متهم و مجرم را پیدا کنند و با هرکسی که بهدلیلی با بیاخلاقی و بیتعهدی مرتکب این فاجعه شده است و نظام و مردم دارند تاوان آن را میدهند، برخورد کنند.
عبدالله باکیده دیگر فیلمساز گفت: واقعیت ماجرا این است من برای مردم آبادان و همدردی با آنها امضا کردم، من فقط خواستم همدردی کرده باشم نه این متن و بیانیه! من و خیلیهای دیگر معترضیم. امضا جمع کردن و بیانیه دادن کار بدی نیست اما متأسفانه سوءبرداشت شد.
«سیروس حسن پور» نیز در گفتوگو با خبرگزاری های رسمی کشور اذعان داشت که امضای این بیانیه جنبه همدلی داشته است نه سوگیری سیاسی و امنیتی.
اما ظهر روز چهارشنبه با انتشار تکذیب برخی سینماگران هسته فعال نگارش بیانیه اقدام به جمعآوری امضاء های بیشتری کرد تا تعداد افرادی که در آن مشارکت داشتند وجاهت این بیانیه را حفظ کنند.
اما نکته دیگری وجود دارد که این بیانیههای مستمر توسط چه افرادی تهیه و منتشر میشود. آنطور که خبرگزاری تسنیم گزارش میدهد در نگارش این بیانیه ها اخیر مصطفی آلاحمد و محمد رسولاف نقشی جدی داشتهاند.
فیلمسازان شکستخورده و رانده شده از جریان اصلی سینما چطور سیاسی شدند؟
برای اینکه اهداف تهیه و نشر این بیانیهها آشکارتر شود غیر از مورد نه چندان مهم رسولاف کافیست که مورد ویژه «مصطفی آل آحمد» را دقیقتر بررسی کنیم. “آل احمد” که بنا بر گزارش منتشر شده در نگارش این بیانیه نقش داشته، پرسوناژ و کارکرد هنری – سینمایی خود را با فیلم شکست خورده «پوسته» از دست داد و سرمایهگذاران دولتی و خصوصی دیگر حاضر به همکاری با او نیستند.
او سعی میکند موقعیت هنری خود را با مشارکت در نگارش و امضاء بیانیههایی که رویکرد صریح مخالفخوانی دارند، احیا کند. تا با استفاده از این روش بتواند موقعیت حقوقی خود را به عنوان فیلمساز معترض حفظ کند.
با این حال آل احمد فیلمساز خنثی و نه چندان جدی به شمار میرود.
بنا بر شنیدهها برخی از اعضای صنفی کانونهای مهم سینما از سر دلسوزی، برای اینکه او وارد چنین ماجراجوییها نشود و بتواند درآمدی داشته باشد او را در هسته نویسندگان پیشنویس اساسنامه تازه “خانه سینما” گنجاندهاند که بنا بر شنیدهها نتایج این همکاری توام با خشنودی و رضایت نبوده است. قرار است پیشنویس مذکور از منظر حقوقی دوباره اصلاح شود. طبیعی است که عواید حاصل از همکاری با خانه سینما توسط وزارت ارشاد به عنوان ارگان تخصیص دهنده بودجه تامین میشود.
محمد رسولاف در کنار جعفر پناهی با پمپاژ اخبار نادرست رسانهها در محافل بینالمللی به عنوان فیلمساز «دربند» شناخته میشود و با این حال هیچکدام از آثار او تا قبل از سال ۱۳۸۸ و زمان دستگیریاش قابلیت نمایش در سینماهای سراسر کشور را نداشت و به دلیل مخاطب نداشتن آثارش به تدریج تبدیل به فیلمسازی سیاسی شد و تلاش میکند تا نامش در کنار جعفر پناهی مطرح شود.
?
تلاش برای شعلهورتر کردن دامنه بیانیه تفنگت را زمین بگذار
پس از انصراف برخی از افرادی که نامشان با عنوان امضاءکننده در این بیانیه درج شد، با توجه به جایگاه نه چندان هنری و سینمایی امضاء کنندگان، در دور اول انتشار این بیانیه، تلاش هسته اولیه تهیه کنندگان این بیانیه منجر به امضای این بیانیه توسط چهرههای مشهورتری شد و مسعود کیمیایی، پگاه آهنگرانی، هانیه توسلی، ترانه علیدوستی، نازنین فراهانی و مرضیه وفامهر، مانی حقیقی، مسعود کرامتی، کیارش اسدیزاده و به جمع امضاء کنندگان این بیانیه پیوستند.
?
در مقابل بیانیهنویسها چه باید کرد؟
به صورت طبیعی توجه هر نهاد ناظری به این بیانیه و موارد پیشین زمینه سریالی شدن این مسئله را فراهم میآورد، حتی موضعگیری سلبی گل درشت رسانهای در مقابل چنین روندی مدبرانه نخواهد بود. در واقع هر گونه مواجه با اسامی منتشر کنندگان این بیانیه چه طیف سوخته و فراموش شده سینما و چه طیف فعال در جریان اصلی حوزههای نمایشی باید به وزارت ارشاد و سازمان سینمایی واگذار شود.
با توجه به موضعگیری صریح و هوشمندانه وزیر ارشاد و ریاست سازمان سینمایی در مورد جشنواره کن، هر تصمیمگیری درباره جمعیت بیانیهنویسان سینمایی در حیطه وزارت ارشاد و نهاد نظارتی ساترا باید بررسی شود. برخی از امضاء کنندگان حتی از فعالان منتخب صنفی هستند که در حال حاضر با سازمان سینمایی همکاری میکنند و حراست ارشاد باید روش همکاری خود را به حالت تنظیم کارخانه بازگرداند.
این ماجراجوییهای در قالب بیانیه به ذات سینما و تولیدات سینمایی لطمات جبران ناپذیری میزند.
اگر الگوی مدیریتی دوره حمید خاکبازان در دوران عزت اله ضرغامی در حوزه نظارت بر سینما بار دیگر تکرار شود، بزودی شاهد پایان دوره نگارش بیانیههای سیاسی توسط سینماگران خواهیم بود.
هر کنشی از سوی سینماگران در قالب بیانیه که تفسیر اخلال و یا نسبت دادن اتهام به سایر نهادهای غیرسینمایی باشد، باید در ارائه هر گونه مجوز ساخت و نمایش تاثیر داشته باشد و در قبال هر کنشگریهای غیر مرتبط سینمایی از جنس بیانیه «تفنگت را زمین بگذار» اقدام سینماییتری صورت پذیرد. برخورد سایر نهادهای ناظر آرزوی برخی از امضاکنندگان است.