در روزهای اخیر برخی از فعالین و رسانه های اصلاح طلب همصدا با رسانه های معاند، حضور مسئولین و مقامات در مناطق سیل زده را مورد هجمه قرار داده و «لباس گِلی و خاکی» مسئولین را نشانه ریاکاری قلمداد کرده اند.
طیفی که این عملیات رسانه ای را تدارک دیده است، همان جریانی است که پیش از این با تعریف و تمجید از مدیران نجومی بگیر، آنها را ذخائر نظام جا زده و برخی وزیران و مدیران ناکارآمد را نیز «ژنرال» می نامید.
و اما درباره فضاسازی بخشی از جریان اصلاح طلب علیه حضور میدانی و مدیریت جهادی مسئولین در مناطق سیل زده گفتنی هایی است که در ادامه به اختصار به آن می پردازیم:
۱: مسئله اصلی این طیف، مقایسه عملکردها توسط افکارعمومی است. قطعا مردم در شرایط فعلی عملکرد مدیران فعلی دولت و شهرداری را با اشخاصی همچون روحانی، محمدعلی نجفی، جهانگیری، آخوندی و دیگر مقام های دولت سابق مقایسه می کنند و این مقایسه و نتایج آن اصلا برای جریان اصلاح طلب خوشایند نیست.
۲: پس این جریان سیاسی، پیش دستی کرده و برای اثرگذاری بر این روند، اصل ماجرا را هدف قرار داده و با عوض کردن جای معروف و منکر، مدیریت اشرافی و «بُریده از مردم» را بزک و مدیریت جهادی و «مردم داری مسئولین و مقامات» را مذمت کرده و آن را ریاکاری جلوه می دهد.
۳: این طیف سیاسی در دولت قبل وقتی معاون اول رئیس جمهور با کفش وارد چادر زلزله زدگان شد، اصلا اعتراضی نکرده و فریاد وامصیبتا سر نداد. در مقطعی که رئیس جمهور سابق در میان معرکه وقوع سیل در سفر تفریحی در جزیره کیش حضور داشت و اصلا برنامه خود را تغییر نداده و از همانجا تلفنی امور را پیگیری می کرد نیز صدایی از جریان اصلاح طلب بلند نشد.
۴: همچنین وقتی «محمدعلی نجفی» شهردار اسبق تهران در زمان وقوع بارش های گسترده در تهران، در سفر تفریحی به سر می برد، هیچکدام از فعالین و رسانه های اصلاح طلب لب به اعتراض نگشودند، نجفی پس از بارش شدید برف به مردم توصیه کرد که خودتان درخت ها را بتکانید!
۵: مدیر مطلوب از نگاه بخشی از جریان اصلاح طلب، مدیری است که داخل ماشین شاسی بلند از کارخانه بازدید کرده و به هیچ عنوان به صورت چهره به چهره با کارگران و دیگر اقشار زحمتکش مواجه نشود. مدیر مطلوب مدیری است که به صورت چشمی از داخل ماشین شیشه دودی و از مسیر خط ویژه، با نگاه به چهره مردم، نظرسنجی کرده و شرایط جامعه را برآورد کند.
۶: مدیر شایسته از نگاه جریان اصلاح طلب، مدیری است که به پیرمرد مراجعه کننده بگوید «خودت بمال»! و به کشاورز زحمتکش بگوید «سبوس بخور»! و میکروفون خبرنگار زن را پرتاب کرده منتقدان و کارشناسان را بزدل خطاب کرده و آنان را به جهنم حواله دهد.
۷: مدیر مطلوب از نگاه جریان اصلاح طلب مدیری است که فساد صندوق ذخیره فرهنگیان و فساد هفت تپه و رشت الکتریک را در کارنامه خود ثبت کرده باشد.
۸: جریان تندروی اصلاح طلب عادت دارند که به لباس گِلی و خاکی طعنه و کنایه زده و آن را مورد تمسخر قرار دهند. اینها همان طیفی هستند که پیش از این به رزمندگان هشت سال دفاع مقدس توهین کرده و به شهدای غواص بی حرمتی کردند و مدافعان حرم و سربازان غیور حاج قاسم را آماج توهین، تخریب و تمسخر قرار دادند.
۹: شلوار گِلی زاکانی و دیگر مقام ها و مسئولین، برای جریان اشرافی و غربگرا و بُریده از مردم، زنگ خطر است. زنگ خطری که بیش از پیش از رسوایی روزافزون این جریان حکایت می کند. پس این طیف راه حل را در پاک کردن صورت مسئله و عوض کردن جای معروف و منکر می بیند.
۱۰: دولت سیزدهم و شهرداری تهران با تلاش شبانه روزی در پی بهبود اوضاع و سر و سامان دادن به میراث نامطلوبی است که «دولتِ اصلاح طلبان» و «شهرداری اصلاح طلبان» بر جای گذاشته است. یکی از مصادیق این تلاش شبانه روزی، حضور میدانی و مدیریت جهادی است.
بخش قابل توجهی از جریان اصلاح طلب، طیفی بریده از مردم و قائل به سبک زندگی اشرافی و غربگرا است. اما این طیف در انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ پاسخ قابل تأملی از مردم دریافت کرد. نامزد اصلی این جریان در سراسر کشور فقط حدود ۲ میلیون و چهارصد هزار رای کسب کرد.
شواهد و قرائن حاکی از آن است که طیف تندرو اصلاح طلب درخصوص عملکرد رئیس جمهور و هیات دولت و همچنین عملکرد شهرداری تهران احساس خطر کرده است. چرا!؟ به این دلیل که افکارعمومی عملکردها و اقدامات را مقایسه می کند و به تفاوت ها پی می برد و اینجاست که متوجه می شود که کدام جریان یدطولایی در پوپولیسم(مردم فریبی) داشت و دیگران را به این اقدام متهم می کند.
