ایرانی ها کاشان را به نقش اصیل فرش های زیبایش می شناسند؛ سبد سبد رنگ، نقش ترنج و گل که با سرپنجه زمخت کویر نشینان به ظرافت ساخته می شود. هر رج از فرش شادی و غم و اندوه در تاریخ این خاک را در دل خود پنهان دارد.
خاک کاشان پا خورده اسب سواران مغول در قرن هفتم است؛ که اگر خوب گوش کنی صدای شیون مردم هراسان را از دل کویر را هنوز هم می توانی بشنوی.
این جا تا چشم کار می کند یک دستی کویر است؛ زندگی در دل کویر آدم های این دیار را پاک و مهربان کرده است. اگر به کاشان آمدی شب را زیر فرش پرستاره کویر بمان. کافیست دستت را دراز کنی تا بغل بغل ستاره بچینی. شاید هم بخواهی کمی خنکی احساس خود را به شهر ببری!
به کاشان قدم بگذار و عطری را که نسیم از باغ های گل محمدی با خود آورده است در ریه هایت ذخیره کن. در کنار تمامی این زیبایی ها سری به خانه طباطبایی ها بزن و ببین چطور این خانه عروس خانه های تاریخی ایران شده است!
داستانی کوتاه از مالک خانه
حاج سید جعفر طباطبایی نطنزی؛ از تجار خوش نام و معروف فرش در کاشان بوده است. حاج جعفر مردی بلند نظر , سخاوتمند خوش برخورد و مهربان بود که پس از مرگ پدر به همراه برادرانش به توسعه تجارت خانه و تجارت فرش دست بافت مشغول شد.
رقص معماری و هنر در خانه طباطبایی ها
از آن جایی که حاج جعفر طباطبایی تاجر فرش بوده و علاقه خاصی به فرش های ایرانی داشته است؛ بنابراین دستور ساخت خانه ای زیبا با گچ بری هایی مشابه نقوش اصیل فرش ایرانی را می دهد و بنایی زیبا و پر نقش و نگار می سازد. معماری این خانه همانند دیگر خانههای متعلق به دوره قاجار به صورت کاملا درونگرا و اسلامی ساخته شده، به این شکل که به هیچوجه در فضای بیرونی نمیتوان محیط داخلی خانه را مشاهده کرد.
در میان تمامی محله های قدیمی و سنتی کاشان سری به محله سلطان امیر احمد بزن و به سبک گذشته از میان کوچههای باریک بگذر تا به خانه طباطبایی ها برسی. درب ورودی خانه نسبتا کوچک است و در نگاه اول به هیچ وجه انتظارش را نخواهی داشت که با بنایی بزرگ روبه رو شوی! بسان تمامی خانه های اعیانی و اشرافی آن روزگار خانه طباطباییها از سه بخش تشکیل شده است: بخش اندرونی، بخش بیرونی و بخشی خدمه
بخش اندرونی؛ سفری از تاریکی به روشنایی
با عبور از هشتی ورودی؛ مستقیم از پله ها پایین برو تا به حیاط وسیع و پر نورش برسی سفری از تاریکی به روشنایی! این بخش را اندرونی می نامند که شامل دو حیاط بهم پیوسته است. بخشی برای زندگی خانواده؛ که شامل دو حیاط با دو ورودی مجزا است. یکی از آن ها معروف به اندورنی دخترها است و گویا بخش زمستانی نشین بوده است. این بخش که بشدت آفتاب گیر است نور گیر زیادی دارد و دارای اتاق های به هم پیوسته با سقف های کوتاه است.
بخش بیرونی؛ مکانی به زیبایی بهشت
بخش بیرونی که در ضلع غربی خانه قرار گرفته؛ مجلل، وسیع و بسیار باشکوه طراحی شده است. اما چرا وسیع؟ بخش بیرونی محل برگذاری مراسم مختلف آیینی و مذهبی ( نوروز , تعزیه ) بوده است. این بخش قسمت های مختلفی دارد که هوش از سرت می برد! حیاط مرکزی آن با انواع مختلفی از گچ بری ها عظمت خاصی به خانه بخشیده است. گچ بری هایی با نقوش گل، مرغ، طاووس، هما و اسلیمی که همگی تداعی کننده بهشت جاویدان هستند.
شاه نشینی در فرش ایرانی
هر آن چه که از طرح های لچک و ترنج می خواهی ببینی در تالار شاه نشین پیش رویت قرار می گیرد. تالار شاه نشین, با ایوان سر پوشیده و سقف بلندش شاهکار آیینه کاری وگچ بری است. می دانستید این ساختمان گوشواره هم دارد؟
تعجب نکنید؛ اتاق های گوشواره یا لغاز ساختمانی کمی جلوتر از شاه نشین قرار دارد و به صورت دو اتاق با درب هایی مجزا است. انتخاب لفظ گوشواره به این فضا ها به خاطر تناسبی است که میان دو اتاق و تالار بزرگ شاه نشین برقرار کرده است که شبیه صورتی در میان و دو گوشواره در دو طرف آن است. از نگاه معماران سنتی لغاز یکی از موارد استحکام ساختمان و سازه های سنتی است.
شاه نشین که نامش خود گویای ابهت و عظمتش است؛ محلی برای نشستن بزرگان بوده است. پنجره های مشبک, که همانند توری نازک گچی که از خرده شیشه های ریز و یک لایه نازک گچ به دست امده است؛ در قسمت بالای درب ها قرار گرفته و یک نوع نور رنگارنگ همراه با زیبایی و برجستگی خاص را ایجاد می کند. گویا پارچه توری رنگی بر دیوارها جا خوش کرده است! سقف اتاق نیز پر از یزدی بندی همراه با نقاشی و ایینه کاری است. اما ایوان آیینه که در سقف خود طراحی منحصر به فردی از قالب های اصیل فرش ایرانی دارد با آن همه فانوس های آویخته از خود شاید مهم ترین قسمت شاه نشین باشد.
بخش خدمه
حیاط و عمارت ضلع غربی خانه در اختیار خدمه خانه بوده است و تزیینات گچ بری در آن وجود ندارد . حیاط خدمه شامل؛ مطبخ، اصطبل های بهاربند یا تابستانی و زمستان بند، سرداب خدمه و انبارهای سوخت و مواد غذایی است.