نیلوفر سهرائی
نیلوفر سهرائی
خواندن ۳ دقیقه·۳ سال پیش

مصاحبه ی آدام گرانت با استرپرل در رابطه با روابط کاری(بخش دوم)

( آ.گ : آدام گرانت ، ا.پ:استر پرل )

منبع: پادکست worklife

استر پرل: و سوالی که تو می خواستی بپرسی این است که آیا این قدرت به پیشرفت سیستم کمک می کند ، آنچه را که لازم است انجام دهد، رابطه هر چه باشد ، آیا این قدرت دارد موجب آزار و سواستفاده می‌گردد؟، که اینها باعث عدم اعتماد می‌گردد و نشانه ی آن می‌باشد.

آیا تو با این تصور موافقی که اعتماد چیزی ذاتی‌ست؟ درواقع اینکه ذات و اساس رابطه اعتماد است.

آ.گ: بله ، البته که موافقم، چیزی وجود دارد که کمی عجیب است که در مورد تعریف قدرت از نظر وابستگی وجود دارد. یک سنت جامعه شناختی قوی وجود دارد که می گوید: "ببینید ، قدرت در یک رابطه این است که من چقدر به شما وابسته هستم یا چقدر شما به من وابسته هستید." بنابراین با این تعریف CEO کم قدرت ترین فرد در سازمان می‌گردد، زیرا مدیر عامل برای انجام کارهای خود کاملاً به بقیه وابسته است وگرنه سازمان شکست می خورد. اما تاکنون به لحاظ سنتی ما به این شکل نگاه و قضاوت نمی‌کنیم.

ا.پ: ما از نظر سنتی اشتباه نگاه می کنیم.

پادکست worklife
پادکست worklife


آ.گ: ممکنه، اما آیا شما می‌گویید که CEO(مدیرعامل) کم قدرت ترین فرد در سازمان است به لحاظ اینکه به اکثر افراد ِ سازمان و اینکه آنها کارها را انجام دهند وابسته است؟

ا.پ: نه در واقع من فکر می‌کنم این موضوع انقدر تک‌بعدی نیست که این یا آن باشد و درواقع هر دو بعد را دارد. آ.گ: شما همیشه این پارادوکس هارو عنوان می‌کنید و این من رو دیوانه می‌کنه :)

ا.پ: شما می خواهید ساده کنید و من می خواهم پیچیدگی را حفظ کنم ، البته این تفاوت بین روانشناس بالینی و روانشناس سازمانی هم هست :))) (اشاره به اینکه استر پرل روانشناس بالینی و آدام گرانت روانشناس سازمانی‌ست)

آ.گ: اما حق با شماست. و من می خواهم کمتر ساده گیر باشم. بنابراین بگذارید سعی کنم پیچیده کنم و بگویم ، وقتی از نظر روانشناختی به قدرت فکر می کنم ، از نظر نفوذ نیز به آن فکر می کنم ، یعنی کنترل منابع. بنابراین یکی از دلایل قدرتمند بودن مدیر عامل این است که مدیرعامل بر منابعی که بسیاری از افراد در سطوح پایین سازمان ارزش و تمایل دارند ، کنترل دارد.

ا.پ: بله بله درست است.

پادکست worklife
پادکست worklife

آ.گ: و بنابراین ، بله ، من می گویم مدیر عامل از برخی جهات وابسته است ، اما شبکه کنترل منابع بیش از این وابستگی ها است. و بنابراین مدیر عامل همچنان قدرتمند است. وقتی به اینها فکر می کنی -

ا.پ: اما اگر مردم عملکردی نداشته باشند ، اگر مردم تصمیم به اعتصاب بگیرند ، اگر مردم اعتصاب کنند، اگر مردم تصمیم بگیرند پروژه بزرگ را تضعیف کنند ، آیا این به آنها قدرت نمی دهد؟

آ.گ: مطمئناً می تواند گرچه مدیر عامل می تواند با گفتن اینكه "من این افراد را اخراج می كنم یا پرداخت آنها را متوقف می كنم ، یا آنهارا جایگزین می‌کنم" قدرت را پس بگیرد. و بنابراین این پویایی ها پیچیده می شوند. کجا خط می کشید و در مجموع چه کسی قدرت بیشتری دارد یا برای شما مهم نیست؟ آیا حاضرید چندین لایه را بردارید؟

ا.پ: من درواقع بیشتر به موضوع نگاه می‌کنم که چه کسی در این موضوع قدرت دارد.

آ.گ: خب پس با این حساب الآن در بین ما چه کسی قدرت را دارد؟ :)))

ا.پ: در این لحظه بین ما در حال تغییر و جابه‌جا شدن است.(یعنی گاهی استر و گاهی آدام گرانت قدرت دارند)

آ.گ: چطور؟

ا.پ: می دانید ، مثل اینکه ما این مکالمه را انجام داده ایم ، شما مثل پینگ پنگ به آن نگاه می‌کنید ، من مثل بیلیارد ، اوکی؟ زمانیکه مثل پینگ پنگ نگاه می‌کنید، نگاهتان به گونه ای است که در آن سعی می کنید غافلگیر شوید و درست کنید - به این شکل. ولی بیلیارد به این شکل است که، می دانید ، این توپ باید در سوراخ فرو رود و آن توپی‌ است که من باید برای رفتن آن یک ضربه بزنم. و این بدان معنی است که شما باید بتوانید چند بعدی فکر کنید. و وقتی به قدرت فکر می کنم، به وابستگی متقابل قطعات و بعضی چیزها نگاه می کنم ، می گویم: "قدرت برای چه؟" و آیا این قدرت برای کاریست یا قدرت بر کسی‌ست؟


ادامه دارد ...

سلام من نیلوفرم دانشجوی رشته مهندسی صنایع غذایی . علاقه مند به رشته ی خودم. در حال کارآموزی در کارخونه لبنیات و یادگیریِ بیشتر.
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید