صحرا
صحرا
خواندن ۵ دقیقه·۳ ماه پیش

خوابگاه: بله یا خیر؟

سلام.

چند ساعت دیگه مونده به اتمام انتخاب رشته.

این چند روزه جدای از ناراحتی برای رتبه ای که میتونست بهتر باشه و حالا که نیست یه سری انتخاب های رشته ی من به کل حذف میشه یا در معرض خطر قرار میگیره یه معضل خیلی مهم هم داشتم.

خوابگاه رفتن یا نرفتن

بذارین اول شرایطم رو براتون شرح بدم. من اولویت اولم روانشناسیه. بعد معماری. بعد هم مدیریت ها و مهندسی صنایع. با این رشته ها هم آشنایی کلی دارم و میدونم چه خبره و یه علایق نصفه و نیمه ای هم بهشون دارم ولی خب، اولین و دوست داشتنی ترین رشته ای که ترجیح میدم برم روانشناسیه.

ما خودمون شهرستان زندگی میکنیم اما تقریبا همه ی اقواممون تهرانن و منم از خدامه که روانشناسی های تهران قبول بشم ولی مسئله ای که هست اینه که رتبه ام شدیدا لب مرزیه و احتمال زیاد میدم که قبول نشم و ظرفیت قبل از اینکه به من برسه پ رشه. مسئله ی دوم روانشناسی ایه که شهر خودمون داره ولی جز دانشگاه های رده دوم و سوم حتی نیست و منم ترجیح میدم تهران قبول بشم اما شهر خودمون نه ( از این شهر لعنتی خوشم نمیاد :)

دانشگاه فردوسی مشهد که یه جورایی جز دانشگاه های گرید خوب برای روانشناسیه. دانشگاه مازندران و دانشگاه بین المللی قزوین هم هستن که شدیدا معمولین اما از روانشناسی شهر ما بهترن و من هم رتبه ام کاملا به اینا میخوره.

و در نهایت ما تقریبا هیچ آشنایی نداریم که خوابگاه رفته باشه. همه یا رتبه هاشون اونقدری خوب شده که شهرشون قبول شدن یا ترجیح دادن شهر خودشون بمونن و یه رشته پایین تر بخونن برای همین از هرکی پرسیدم مخالف خوابگاه بوده اما با دلایل که از این اون شنیدن بدون تجربه شخصی.

دلایل مخالفین این طور بوده:

1- هزینه ی نسبتا زیاد رفت و آمد بین شهری برای یه دانشجوی دختر و مسافت زیاد مشهد و مازندران با شهرم، خورد و خوراکی که کاملا از خانواده جدا میشه وقتی خوابگاهی هستی

2- تفاوت فرهنگی شدید احتمالی با هم اتاقی ها و اذیت شدن از این بابت و بیشتر از همه نبود آرامشی که یه هم اتاقی میتونه به ارمغان بیاره ( من مامانم نگران اینه که سالم برم و معتاد گل کشیده ی حشیشی کاااامل برگردم. هر چقدرم میگم توی خود دانشگاه این چیزا پره میگه ولی برای خوابگاه بدتره :) آیا واقعا همین طوره یا نه؟

3- من آدم درون گرایی هستم و چندماه اول ارتباط با دیگران خیلی برام سخته اما از طرفی آدم مستقلی هم هستم و دو سال اول راهنمایی رو دور از خانواده، خونه ی یکی از فامیل نزدیک توی شهر دیگه بودم و خیلی شده از خانواده ی اصلی ام جدا باشم و با فامیل های نزدیک باشم اما نمیدونم اونقدر مستقل هستم که به کل تنهای تنها باشم یا که نه؟


4- مخالفان رشته ی روانشناسی رو اونقدر با ارزش نمیدونن که براش تا شهری مثل مشهد یا مازندران برم و به نظرشون روانشناسی آزاد تهران میتونه گزینه ی خیلی بهتری باشه. اما من نمیخوام با شهریه ی دانشگاه آزاد خرج روی دوش خانواده ام بذارم.. اما مخالفان هزینه ی رفتن به یه شهر دیگه برای خانواده رو با هزینه ی دانشگاه آزاد یکی میدونن


5-مخالفا خیلی به نبود آرامش تاکید دارن. یه چیز دیگه هم مدام میگن و اونم اینه که در صورت به وجود اومدن یه مشکل جدی مثل مریض شدن شدید و پول احتیاج داشتن و چیزهای دیگه (بیشتر مریض شدن) توی شهر دیگه کاملا تنهایی و هیچ کسی کمکت نمیکنه ولی توی شهر خودت یا تهران همیشه یکی رو کنارت داری

تنها موافق خوابگاه رفتن هم خودمم به دلایل زیر:

1- من سفر رفتن، جابه جایی و این حس آزادی کامل و مستقل بودن تمام رو دوست دارم و به نظرم غربت اونقدرها هم برام آزاردهنده نیست.


2- علاوه بر اون تجربه هایی که خوابگاه برای آدم به وجود میاره رو دوست دارم و ارزشمند میدونمشون و به نظرم میتونه زندگی جذابی باشه. خیلی این سبک زندگی رو از نظر تجربه هایی که برام میاره مهم میدونم

3- زندگی کردن توی شهرهای دیگه ای مثل مازندران و حتی مشهد رو دوست دارم. آشنا شدن با فرهنگشون و همه ی اینا


4- مهم تر از همه اینکه روانشناسی رو خیلی بیشتر از مدیریت صنعتی دوست دارم و وقتی یه دانشگاهی مثل فردوسی میتونم برم چرا باید برم مدیریت صنعتی یه جای دیگه آخه؟ :|


من چون هیچ کدوم از مخالفا این دلایل رو بر اساس تجربه های شخصی نگفتن صرفا حرفاشون رو بر پایه شانس خودم می سنجم. ممکنه برم و همه ی اینا برام با شدیدترین مشکلات پیش بیاد و ممکنه هم کمترین حالتشون رو تجربه کنم. اما از طرفی میترسم که از زندگی خوابگاهی صرفا یه فانتزی ساخته باشم که به محض رفتن به اونجا بخوره توی ذوقم و طوری گیر کنم که نه راه پس داشته باشم نه راه پیش و بیشتر از همه نظر دوم و سوم مخالفا من رو خیلی به شک انداخته.

حالا با همه ی این تفاسیر، ازتون میخوام که لطف کنین و قدم سر چشم بنده بذارین و اگه تجربه ای در رابطه با زندگی خوابگاهی دارین رو برام بگین :) بیشتر در رابطه با نظرات مخالفا و اینکه دلایلشون دلایل درستی هست و چقدرش براتون پیش اومده و اینکه به نظرتون تصمیم رفتن به خوابگاه چقدر شما رو توی زندگیتون جلو انداخت یا نه اصلا کلی به خاطر این مسئله پسرفت کردین. خلاصه هر تجربه ای که داشتین رو لطف کنین و بگین. از جو خوابگاه ها، هزینه ی زندگی، غربت، دوری، اینکه آیا این تجربه ها ارزشمنده یا نه..


ارادتمند، یک صحرا
1403/6/17

خوابگاهسبک زندگیانتخاب رشتهحال خوبتو با من تقسیم کن
youth is wasted on the young
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید