تقریبا چهار ماه پیش من سعید کربلایی، به همراه همکارم آقای قاسم یوسفی، تصمیم گرفتیم مسیر متفاوتی را در یادگیری و رشد فردی آغاز کنیم: مطالعه کتاب «عادتهای اتمی» اثر جیمز کلیر و ارائه آن به جمعی از دانشجویان در قالب جلسات هفتگی.
هدف ما تنها خواندن یک کتاب نبود، بلکه ایجاد یک حرکت جمعی برای آشنایی با قدرت عادتهای کوچک و اثرات بزرگ آنها در زندگی بود.
در دنیای امروز، بسیاری از تغییرات بزرگ از دل تغییرات کوچک و مستمر شکل میگیرند. ما معتقد بودیم که با مطالعه گروهی این کتاب و انتقال محتوای آن به دیگران، میتوانیم نه تنها در زندگی شخصی خودمان بلکه در محیط پیرامونمان نیز جرقهای برای تغییر روشن کنیم.
علاوه بر این، ارائه هفتگی باعث میشد که خودمان هم عمیقتر به مفاهیم فکر کنیم و مهارتهای ارتباطی و سخنوریمان تقویت شود.البته محرک اصلی ما برای شروع این پروژه درس مهارت های نرم شغلی بود و دلیل اصلی شروع ما نیز بود.
پروژه به مدت ۳۰ روز ادامه داشت و در مجموع چهار جلسه ارائه برگزار شد. در هر جلسه، دو فصل از کتاب مرور و تحلیل میشد. سعی کردیم ارائهها را تعاملی و کاربردی طراحی کنیم تا مخاطبان صرفاً شنونده نباشند بلکه در بحثها و تمرینها نیز مشارکت کنند.
رشد فردی و تغییر نگرش: بسیاری از دانشجویان پس از جلسات، اقدام به اصلاح برخی عادتهای خود کردند.
تقویت مهارتهای ارتباطی: برای ما، آمادگی برای ارائه و پاسخ به سوالات حضار، تجربهای ارزشمند در حوزه سخنرانی و مدیریت جمع بود.
ایجاد فضای یادگیری جمعی: گروه کوچکی از دانشجویان بهطور منظم در جلسات حضور پیدا کردند و این خود یک هسته فعال یادگیری را شکل داد.
پایداری در شرایط سخت: با وجود شرایط دشوار کشور و محدودیتها، موفق شدیم پروژه را تا پایان ادامه دهیم.
جلب رضایت حضار برای شرکت: در ابتدای کار، برخی دانشجویان نسبت به این جلسات تردید داشتند. تلاش کردیم با ایجاد فضای دوستانه، مثالهای واقعی و کاربردی، و مشارکت دادن حضار، این چالش را برطرف کنیم.
کمبود زمان: هم ما و هم حضار درگیر درسها، کارها و مسئولیتهای شخصی بودیم. پایبندی به برنامه از پیش تعیینشده، کلید عبور از این مانع بود.
مشکلات ناشی از شرایط جنگ: گاهی ناامنیها و فضای پرتنش کشور باعث تعویق برخی جلسات شد. این تجربه نشان داد که حتی در شرایط دشوار، حفظ استمرار و تعهد به مسیر، ارزشمند است.
«شما تا سطح اهدافتان رشد نمیکنید، بلکه تا سطح سیستمهایتان سقوط میکنید.» – این جمله به ما یادآوری کرد که مهمتر از آرزوهای بزرگ، ساختن سیستمهای پایدار برای رسیدن به آنهاست.
«عادتهای کوچک، شواهدی از هویت جدید شما هستند.» – هر جلسهای که برگزار کردیم، گامی کوچک اما مستحکم در مسیر هویت یادگیرنده و آموزندهمان بود.
«بهبود ۱ درصدی روزانه، در بلندمدت تفاوتی عظیم ایجاد میکند.» – حتی وقتی شرایط سخت بود، تلاش کردیم هر روز یک قدم کوچک برداریم.
پروژه سیروزه «عادتهای اتمی» برای ما تنها یک فعالیت آموزشی نبود، بلکه تجربهای عمیق از پایداری، همکاری و اثرگذاری در جمع بود. با وجود چالشهای زمانی و شرایط ویژه کشور، موفق شدیم تا پایان مسیر پیش برویم و باور داریم که این تجربه، الهامبخش ما و دیگران برای شروع تغییرات کوچک اما ماندگار خواهد بود.
در پایین چند تصویر از جلسات برگزار شده میبینیم


