رادیو بهرهوری، عنوان پادکستی بود که از طریق یکی از آشنایان به دست من رسید. پادکستی ساده و بی آلایش که تاکنون حدود 80 اپیزود منتشر کرده است و محتوای آن مربوط به مباحثی در حوزه بهرهوری است. گوینده این پادکست، رضا جوشن، حدود بیست سال است که در زمینه آموزش بهرهوری با سرفصلهای متعدد و متنوع با سازمانها، ادارات و شرکتهای بسیاری کار کرده است و این روزها در تلاش است مفهوم بهرهوری را از معنای سازمانی و صنعتی آن جدا کرده و به زندگی شخصی افراد نیز تعمیم دهد.
چرا درباره رادیو بهرهوری نوشتم؟
آنچه سبب شد در اولین یادداشتم در سایت ویرگول، به موضوع رادیو بهرهوری بپردازم؛ آخرین اپیزود این پادکست بود که در میانه خردادماه 1399 و با عنوان «در زندگی خود چه میفروشیم؟» منتشر شد. این قسمت که حدودا 15 دقیقه است؛ به مطلبی اشاره کرده که مرا به فکر فرو برد. اینکه ما در هر لحظه از زندگی، در حال فروش هستیم. فروش در این اپیزود، نه فقط در معنای دقیق فروش محصول یا خدمات، که به معنای فروش حال و تفکر شخصی نیز به کار رفته است و چنان مطرح میکند که اگر در جایی از زندگی حال خوشی نداریم؛ ممکن است به این علت باشد که درباره آنچه در حال فروشش هستیم؛ دچار معظل شدهایم و احتمالا آنچه ارائه میکنیم؛ کمتر از آن چیزی است که برایمان قابل دریافت است. شما نیز این اپیزود را بشنوید و زندگیتان را زیر و رو کنید. احتمالا نقطهای زندگیتان را مییابید که در آن بخشی از روح خود را به بهایی کم ارزش فروختهاید.
ویژگی پادکستهایی مانند رادیو بهرهوری در این است که در عین سادگی محتوا، مفهومی بزرگ را به شما منتقل میکند. این دست پادکستها که بدون تبلیغات گسترده و فارغ از ضبط استودیویی و تدوینهای آنچنانی منتشر میشود؛ میتوانند منجر به ایجاد نگرشی تازه به زندگی شود که تغییرات بزرگی را در زندگی به شما هدیه میکند.
به عنوان یک شنونده نیمه حرفهای پادکست، این چندمین باری است که پس از شنیدن یک اپیزود از رادیویی کمتر شنیده شده، به این نتیجه رسیدهام که از عناوین متفاوت پادکستها نباید گذشت.