سجاد مهیایی
سجاد مهیایی
خواندن ۳ دقیقه·۶ سال پیش

اختلال وسواس اجباری (مشت اول)

دانیل وسط دوره سوم مسابقات فوتبال آمریکایی بود. مسابقاتی که به هزار زحمت و هزار شانس واردش شده بود.دانیل تا الان مسابقه هه فقط گند کاشته بود و مطمئن بود که بقیه هم بهش امیدی ندارند... [باقی رو از متن کتاب می خونم:

همه چیز آروم بود. تمام ردیف تماشاچی‌ها هم ساکت بودند. ناگهان چشمم بهش افتاد.
سارا داشت از پشت ردیف تماشاچی‌ها فوتبال رو نگاه می‌کرد. کنار یک درخت، دراز کشیده بود و پاهاش رو تکیه داده بود. استرس بیشتری وجودمو گرفت. حتی سارا هم داشت مسابقه رو می دید! حالا مطمئن بودم که همه‌ی کسایی که میشناسم اینجا هستند.
سارا چیزی توی دستاش داشت؛ یک علامت. سمت من چرخید و علامت رو بالای سرش گرفت:
فوتبال مزخرفه
بی اختیار خنده‌ام گرفت. صدای خنده‌ام همراه یک انرژی عصبی سکوت رو شکست. سارا جوری با علامت اونجا نشسته بود که انگار یک روز کاملا عادی بود. چشمام بهش خیره بود.
«هات»
توپ به عقب پرتاب شد و مکس توپ رو گرفت. تا حالا بهش فکرم نکرده بودم. فوتبال فقط یک بازیه.

برگزیده ای از کتاب OCDaniel نوشته وزلی کینگ


دانیلِ داستان بدون نگرانی بازی رو ادامه میده و کاملا راحت مسابقه رو میبره. ولی اینبار میدونه که فقط توی یک بازی برنده شده، نه توی کل زندگیش.

زندگی در گذر است
زندگی در گذر است

اتفاقات اینقدر ارزش ندارند

این یکی از بهترین جملاتیه که برای من و امثال من (مبتلایان به OCD) جواب میده.

اختلال وسواس اجباری (OCD)، وسواس فکری یا همون وسواسی که هر روز اسمش رو میشنویم ازین قضیه میاد که فرد برای یک مسئله اهمیت زیادی قائل میشه. تفاوت یک آدم وسواسی با آدم عادی اینه که اتفاقاتی که آدم وسواس دار بهش اهمیت میده گاها برای بقیه مردم خیلی ناچیز و بی اهمیت اند.

مثلا یک فرد وسواسی به نظافت دست‌ها (وسواس نظافتی)، تکرار عددها (وسواس ترتیبی)، شک به اعتقادات (وسواس مذهبی) و موضوع دیگه ای اهمیت بالایی بده؛ به قدری که بقیه اتفاقات و زندگی براش بی اهمیت میشن.

توضیح OCD به نقل از کتاب Brain Lock اثر دکتر جفری شوارتز:

قربانیان اختلال وسواس اجباری به رفتارهای عجیب و خودآزاری روی میارند تا از حوادث فجیع فرضی جلوگیری کنند. اما در واقعیت هیچ رابطه‌ای بین رفتارهای آن‌ها و حوادثی که ترسش را دارند وجود ندارد.


مشکل OCD

اختلال وسواس اجباری (Obsessive Compulsive Disorder) مسئله ایه که صحبت راجع بهش واسه‌ی کسی که خودش دچارش باشه سخت‌تره؛ خودم رو میگم. همین الان که دارم این متن رو می‌نویسم وسواسم داره عود می‌کنه و بشدت به محیط اطرافم خودآگاه میشم.

سعی میکنم این غول رو توی پست‌های بعدی بیشتر براتون بشکافم.


حالا نوبت شماست

از تجربیاتتون بگید. تا حالا شده فکر کنید وسواس دارید یا از رفتاری که کردید متعجب شید؟

لیست زیر رو با دقت بخونید و با دوستاتون شیر کنید. شاید بتونه کمک کنه با خودتون یا کسانی که به این مشکل دچارند آشناتر شید.

افکار وسواسی متداول در مبتلایان به OCD:

  • ترسِ ابتلا به بیماری از طریق میکروب یا گرد و خاک، یا ترس بیمار کردن دیگران
  • ترسِ از دست دادن کنترل و آسیب رساندن به دیگران
  • تفکرات شدید جنسی یا خشونتی
  • تمرکز و دقت شدید در اصول و تفکرات مذهبی
  • ترسِ از دست دادن یا نداشتن اموال غیر ضروری
  • ترتیب و تقارن: این‌که همه چیز باید دقیقا سر جای خود باشد
  • خرافات؛ توجه بسیار زیاد به چیزی که بد یمن یا خوش یمن شناخته می‌شود


رفتار اجباری متداول در مبتلایان به OCD:

  • چک کردن دوباره یا چندباره چیزهای مختلف مثل قفل، ابزار یا کلید و سوییچ
  • چک کردن مداوم حال عزیزان و اطرافیان
  • شمارش، ضربه زدن دست و پا، تکرار عبارات خاص و یا انجام هر عملی برای کاهش اضطراب
  • صرف زمان زیادی برای نظافت یا شست و شو
  • مرتب کردن یا ترتیب دادن به همه چیز
  • انجام شدید و شرکت در عبادات و مراسمات مذهبی به دلیل ترس‌های دینی
  • جمع کردن آت و آشغال‌هایی مثل روزنامه قدیمی یا قوطی خالی مواد خوراکی
وسواسهیولادوستآشناocd
پسرکی به دنبال معنا
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید