سجاد یوسفی
سجاد یوسفی
خواندن ۷ دقیقه·۶ سال پیش

تجربه کار دانشجویی در سایت دانشکده

نمی دونم سال های اول دانشگاه شما چجوری گذشته اما برای من که زیاد دنبال درس نبودم، بیشتر به خوشی میگذشت. صبح میرفتم دانشگاه سر کلاس یا چرت می زدم یا حواسم جای دیگه بود. بین کلاس ها با بچه ها مسخره بازی می کردیم. دوباره کلاس. سلف دانشگاه. کلاس و مسخره بازی.

ترم اول خوب بود چون همه با هم بودیم. اما وقتی دو تا درس بیفتی برنامه کمی عوض میشه. دیگه تایم همه کلاس های دوستات با تو یکی نیست.

حالا چند انتخاب داری برای تایم های خالی که کلاس نداری:

  • حضور تو اکیپ پسرهای سیگاری.
  • رفتن به کتابخونه.
  • خواب تو نمازخونه.
  • نشستن تو حیاط و به بهونه چایی خوردن سر صحبت باز کردن
  • یا رفتن به سایت دانشکده و اینترنت بازی. (برای محیط دانشکده ما که همین انتخاب ها بیشتر نبود!)

اگه سیگاری نباشی که انتخاب اول منتفیه. کتابخونه هم بعد چند ماه تکراری میشه. خواب تو نمازخونه هم سخته رو اون زمین خشک. نشستن دور حوض و ... که آدمش نبودم. و این شد که بعد ترم یک بیشتر تایم های خالی رو تو سایت دانشکده میگذروندم.

تو سایت دانشکده، تو زمان هایی که تو یاهو 360 بودی، اصلا متوجه گذشت زمان نمی شدی.کنارش هم یه دانلودی می کردیم. شاید الان بگید خوب خونه هم میشه بود چرا بری دانشگاه؟ باید عرض کنم که اولا مسیر رفت و برگشت طولانی بود و 4 ساعت بین کلاس ها نمی شد رفت خونه. و نکته مهم تر اینکه سال 86 - 87 اینترنت یک مگابیتی دانشگاه یه رویا بود وقتی خونه دیال آپ داشتی!

شادی روح یاهو 360، صلوات!!!

با بسته شدن یاهو 360 با فیسبوک ارتباط نگرفتم. حقیقتش وقتی یه پست خیلی خوب گذاشتم و فقط یه دونه لایک شدم فهمیدم فیسبوک زمین بازی من و امثال من نیست! برای گذروندن وقتم دانلود می کردم. هر لینک مستقیمی که پیدا می کردم میرفتم برای دانلود. فیلم، بازی و نرم افزار. فرقی نمی کرد. دوست داشتم فقط دانلود کنم. پر شدن نوار سبز دانلود منیجر هیپنوتیزمم می کرد. چند تا سیستمه به صورت پارالل دانلود می کردم. اکثر دانلودها رو هم بعد اتمام بدون استفاده پاک می کردم!

درس هم جلو میرفت. اما محیط سایت دانشکده از محیط کلاس ها برام جذاب تر بود.

سال سوم بودیم که یکی از دوستام که اونم مثله من دقیقا همین بیماری دانلود رو داشت، گفت ما که صبح تا غروب تو سایت دانشکده هستیم. خوب بیا اینجا همکار دانشجو بشیم. اولش نخواستم قبول کنم. بعد گفت ببین میتونیم مشکلات سایت رو رفع کنیم. انقدر سیستم هایی که بالا نمیان تو سایت نباشه (نصف سیستم ها سر شل شدن کابل یا نصب ویندوز یا نداشتن موس و کیبورد کار نمی کرد) ، آنتی ویروس بریزیم رو سیستم ها و انقدر دنبال پد موس نباشیم. مشکلاتی که گفت منو خیلی اذیت می کرد. اما این که گفت می تونیم دسترسی ادمین به همه سیستم ها و اکانت های دیگه داشته باشیم منو جذب کرد!

شروع کار دانشجویی

خلاصه رفتیم فرم رو پر کردیم. مسئول سایت هم اومد مثلا راهکارهای حل مشکلات رو بهمون بگه که خودمون چهار تا نکته هم بهش یاد دادیم (مغازه کامپیوتری کار کرده بودم). اونم از خدا خواسته رفت تو دفترش و در رو بست.

بعدا فهمیدیم هم زمان که اینجا ساعت کاری پر می کنه، کار طراحی سایت دورکاری هم می کرد و خرید و فروش قطعات و آنتی ویروس رو هم انجام می داد و واسه همین بود وقت نداشت سیستم ها رو درست کنه.

نصب آنتی ویروس

مهم ترین مشکل سیستم های سایت ویروس بود. کل سیستم ها یه آنتی ویروس سیمانتک تحت شبکه داشت که سیستم ها رو خیلی کند می کرد. در عین حال ویروس اونو پاک میکرد ولی اون ورژن سیمانتک که نصب شده بود به ویروس ها نمی تونست بگه بالای چشمتون ابروس!

به مسئول سایت گفتیم که آنتی ویروسه مشکل داره. کلا زیر بار نرفت که سیستم ها ویروس دارن و گفت سی میلیون پولشو دادیم و از این حرف ها. من و دوستم هم سری به نشانه تو راست میگی تکون دادیم و رفتیم رو چند تا سیستم سیمانتک رو پاک کردیم و eset ریختیم. اغراق نکنم رو سیستم بیشتر از 200 تا فایل آلوده بود. بعد پاک کردن و ریستارت انگار سیستم تازه گفت آخیش!

هر یه ماه یه بار هم به صورت آفلاین eset های کرک شده سیستم ها رو آپدیت میکردیم. مشکل ویروس حل شده بود.

ادغام سیستم ها

یکی از مشکلات دیگه سیستم ها ضعیف بودن مشخصاتشون بود. سیستمی که رم 256 داشت چه انتظاری ازش میشد داشت. ما هم دو دو تا چهار تا گفتیم 10 تا سیستم متوسط بهتر از 20 تا سیستم ضعیفه. رم های نصف سیستم ها رو برداشتیم و گذاشتیم رو سیستم های دیگه.

مسئول سایت که تکاپو ما رو دید. گفت سخت افزارهایی که میخواین رو بگین تا درخواست بدم. ما هم لیست کردیم و بعد یه هفته قطعات اومد. نمی دونستیم باید خوشحال باشیم یا سرمون رو بکوبیم به دیوار که وقتی بودجه هست چرا زودتر خودش این کار رو نکرده بود.

خرید پد موس

شاید از نظر شما وجود داشتن یا نداشتن پد موس تاثیری روی کار کردن با سیستم نداره. اما وقتی نصف سیستم ها موسشون توپی باشه و بقیه موس ارزون اونوقت به اهمیت پد موس پی می برید.

واسه اون خودمون نامه نگاری کردیم. وقتی پد موس ها با لوگو دانشکده علوم ریاضی شهید بهشتی برامون اومد داشت گریه مون می گرفت و باهشون عکس یادگاری گرفتیم. این داستان هم حل شد.

اتاق کار

سایت دانشکده یه اتاق برای تعمیرات سخت افزاری داشت. اوایل یه سرباز کارمند بود که کارها رو انجام می داد. وقتی سربازیش تموم شد. اتاق رو دادن به ما. چند ماه اول بنا به تجربه اتاق انجمن علمی، در رو باید باز میزاشتیم بعد که دیدن بخاری از ما بلند نمیشه، دیگه بستن در مسئله ای نبود!

قبلا اسمبل زیاد کرده بودم اما خوب cpu رو همیشه یکی دیگه جا میزد. سر همین هم سه تا پایه فن cpu شکوندیم. اوایل هم خمیر سیلیکونی بین cpu و فن رو فکر می کردیم کثیفیه و پاک می کردیم!

حقوق کار دانشجویی

دنبال حقوق نبودم. بعد اصرار دوستم فرم پر کردیم. فکر کنم زدیم 60 ساعت. مسئول سایت هم مثلا مرام گذاشت و کردش 80 ساعت و نتیجش شد برای 80 ساعت 20 هزار تومان! واسه تقریب به ذهن تو یه ماه حداقل 40 50 کار مثل نصب ویندوز با نرم افزارهاش یا اسمبل قطعات یا عیب یابی سیستم انجام میدادیم و اگه یه دونشو بیرون انجام میدادیم می شد 10 هزار تومان حداقل!

تنهایی و جذب نیروی جدید!

دوست و همکارم درسش زودتر از من تموم شد. من تنها شده بودم. کار خیلی مونده بود. مسئول سایت پیشنهاد داد برای جلسه معارفه ورودی های جدید برم صحبت کنم و نیرو جدید جذب کنم.

جلسه معارفه تو یه کلاس خیلی بزرگ بود. 80 90 نفر از ورودی های جدید رشته های علوم کامپیوتر، ریاضی و آمار نشسته بودن.

بعد توضیح این که برای آشنایی با محیط کاری، داشتن مهارت جانبی و تلف نشدن وقتتون دانشگاه و یه سری توضیحات دیگه می تونید همکار دانشجو بشید، سه نفر کلا متقاضی شدن. دو تا پسر که کلا یه جلسه بیشتر نیومده بودن و یه دختر کارشناسی ارشد کامپیوتر. تو فرمش زده بود مسلط به سخت افزار. منم با همین ذهنیت کیس رو دادم دستش گفتم قطعاتشو بیار بیرون. ناخن های بلند و کار شدش برام سوال درست کرده بود که چجوری میخواد کار کنه با این شرایط. دیدم دست به کار نمیشه گفتم شاید استرس داره. گفتم میشه رم رو بدین. دیدم نگاه میکنه. کابل IDE ، کابل ساتا، ... . هر چی می گفتم نمیدونست چیه. بعد گفتم مگه نزده بودید تسلط به سخت افزار و اونم گفت اره مسلطم. عکس هاشو دیده بودم!

خلاصه این که دیدم نه بک گراندی داره و نه آینده ای نداره و فقط دنبال وقت تلف کردنه. منم فرستادم ویندوز نصب کنه و آنتی ویروس آپدیت کنه که همونام هم براش جدید بود!

جمع بندی

اما هدفم از این مقاله چی بود:

اول اینکه :

از کار دانشجویی پولی در نمیاد.

دوم اینکه

کار دانشجویی در هر صورت از ول گشتن تو دانشگاه بهتره!

سوم اینکه

سعی کنید از امکاناتی که تو دانشگاه به رایگان در دسترستون هست برای یادگیری استفاده کنید و نه دانلود!

مثلا امکان استفاده و کار کردن و تمرین با سرور های سیسکو یا شبکه کردن ان سیستم یا ... که جای دیگه یا پیدا نمیشه یا ارزون نیست!

چهارم اینکه

تو رزومتون دروغ ننویسید. خیلی زود لو میرید!

و در آخر

خواهرم حجابت، برادرم نگاهت! و مسواک هم فراموش نشه!


سجاد یوسفیکار دانشجوییتجربه شخصیدانشگاه شهید بهشتی
یه عاشق نوشتن که دوست داره از نوشتن پول هم در بیاره. تو چند تا وب سایت کار کردم که معروف ترینشون موبونیوز میشه. تا حدودی آشنا به سئو و مارکتینگ
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید