بسم الله الرّحمن الرّحیم
خب اینجا اصلا قرار نیست چیزی در مورد کامپیوتر (رایانه) بشنوید (چون من خودم هیچ چیزی بلد نیستم)، بلکه اینجا قرار است یک ریزنکتهای برای اصلاح بهتر دیگران یادآور بشوم:
از بدیهیترین نکات یک اختلاف نظر این است که دو طرف تصویر واحدی از چیز، کس و یا موضوعی که دارند سرش دعوا میکنند، ندارند. اگر هر دو طرف فرد ثالثی را دقیقا مثل هم بشناسند، خیلی کم محتمل است که اختلاف نظری پیش بیاید.
در این هنگام افراد شروع میکنند به تعریف کردن تصویر ذهنی خودشان از موضوع، این تعریف کردن بیشتر از اینکه اساسی و جامع باشد، ناظر به گزارههای پراکندهای است که از موضوع در ذهن دارند. این اتّفاق در گزارههای کلّی سیاسی بسیار بیشتر رخ میدهد.
برای رفع این اشکال، پیش از آغاز یورش، باید فهمید و فهماند که طرف مقابل دقیقاً چگونه با فرد/موضوع مواجه شده، اگر فرد مقابل بفهمد که ناقص و نامنسجم در مورد فرد/موضوع اطلاعات دارد، در برابر گزارههای شما کمتر سپر به دست میگیرد. میتوان با طرح پرسشهای آرام، فرد را سست کرد.
مثال:
الف: فلانی بازم حرف مفت زد.
ب: چطور؟
الف: بهمان بازیگرو متّهم کرد به نشر اکاذیب
ب: خب شاید واقعا حق داره.
الف: کجا حق داره؟ چند بار دیگه هم دیدم که به جای حل مشکل مردم، فقط تکذیبیه میده.
ب: کجاها؟
الف: سر فلان و بهمان قضیه هم اینا رو گفت.
ب: دیگه ازش چی شنیدی. اصلا اوّلین بار کی اسمشو شنیدی.
الف: فکر کنم دو سه تا خبر دیگه هم از همین خبرگزاری ازش خوندم. اوّلین بار هم ۲ سال پیش بود. همین بود که سر فلان ماجرا گند زد.
ب: چه عجیب! من چیزای دیگهای در موردش شنیدم.
الف: چطور؟
ب:....
(مقصود، عملکرد طرف ب است)
خدانگهدارتان (نخست از فنته، دوّم از گناه، سوم از بلا)