در جهان اسلام هرچند برخی کتابها «من لایحضره الفقیه/الطبیب» نام گرفتهاند؛ اما نمیتوان گفت بمعنای امروزین کتاب 1. آموزشی و 2. خودآموز وجود داشته؛ چراکه «سنت علمی» در این تمدن بنحوی «استادمحوری» و «سلسله» است.
در این «نظام علم» متنهای درسی همان متنهای علمیست که عالمان در آنها بدایع آرای خود را آوردهاند که فراوان در وضع طبع/طبیعی (تاریخی) آموزش داده میشوند؛ چنانکه کفایهی آخوند خراسانی که ناظر برسائل شیخ انصاری است، پس از آن خوانده میشود.
این متنها خود «اصالت» دارند؛ ازاینرو موشکافانه و خطبخط نزد استاد خوانده میشوند؛ بویژه شاگرد با این سبک آموزش «مواجهه» با متنها را میآموزد و میآزماید.
سخن درازست؛ اما در یک کلام، در نظام علمی جهان اسلام اهتمام بمتنهای اصلی و اصیل (اصطلاحی که دو ددهه پیش برابر «کلاسیک» نهادم!) و بتعبیری دستاول و درجهیک اساس تعلیموتعلم بوده است.
سالهاست در رواج «متنخوانی» میکوشم و اخیر طرح «متن» را که میمش معرفی کتاب، نونش نقادی آن و تایش از ترجمه تا تحریر کتاب است، در خانهی اندیشهورزان آغاز کردهایم.
چندیست کتاب دوجلدی آموزشی (دقت شود!) «مبانی سیاستگذاری عمومی و تحلیل سیاستها»ی «واین پارسونز» را برگ میزنم و علاقهمند ترویج آن در زیستبوم اندیشهورزی و نظام اندیشگاهی هستم. پارسونز در مقدمهی آموزندهاش مرتبط با آنچه اشاره شد، مینگارد:
«برای داشتن یک راهبرد مطالعاتی تکمیلی درخصوص کتاب حاضر توصیه میکنم دانشجویان خود را با کارهای محوری نویسندگان بنیانگذار این حوزه ازجمله لاسول، سایمون، لیندبلوم، اتزیونی، درور و وایلداوسکی آشنا کنند و در این راه کار را با کتاب «جهتگیری سیاستها» اثر لاسول (1951) و برخی بازبینیهای جدیدتر درخصوص کارهای او ازجمله نوشتهی تورگرسون (1985) آغاز کنند. پس از آن، به جای آنکه کتابهایی درمورد سایمون بخوانند، اصل کتاب وی را با عنوان «رفتار اداری» (1976) مطالعه کنند. دو متن کلیدی دیگر، کتابهای لیندبلوم درخصوص «فرایند سیاستگذاری» و «تحقیق و تغییر» است. هنوز بهترین مقدمه برای کار کتاب اتزیونی با عنوان «جامعهی فعال» است (1968)؛ هرچند که نوشتههای جدیدتر او اندیشههایش را در عرصهای گستردهتر مطرح میکند. کتاب «سیاستگذاری دوبارهآزمودهشده» اثر درور (1989) یک شروع عالی برای مطالعهی کارهای درور است. سرانجام، کتاب وایلداوسکی درخصوص هنر و فن راست گفتن به قدرت (1979) نوشتهای بسیار مهم و بنیادین است.
برای فهم سیاستگذاری عمومی راه دیگری جز مطالعهی نوشتهها و متونی که این حوزه را شکل دادهاند، وجود ندارد و دانشجویان در مطالعهی این کتاب یا هر نوشتهی دیگری نباید آن را چیزی بیش از یک مقدمه برای کارهای بزرگ و اصلی این حوزه تلقی کنند. دانشجویان با مطالعهی نوشتههای اساسی این رشته، ...»
عبارت «راهبرد مطالعاتی» تأملبرانگیز است؛ چنانکه ترکیبهای «کارهای محوری»، «اصل کتاب وی»، «متن کلیدی»، «نوشتهای بسیار مهم و بنیادین»، «کارهای بزرگ و اصلی» و «نوشتههای اساسی» روشنگر است.