استمزاج (سیاستکدهی/سیاستکده تألیف):
آشنایان میدانند که فعل در فارسی دو گونهی «بسیط» و «نابسیط» دارد که چند قسم است! هرچند ادعا شده در فارسی معاصر فعلهای مرکب از نوع نابسیط بیشترین بسامد را دارند، بباور بسیاری از فارسیپژوهان و زبانشناسان بکار بردن فعلهای بسیط برتری/رجحان دارد! گویا در دورانی این کاربرد چیره بود و حتا از اسمهای عربی فعلهای بسیط/سادهی فارسی ساخته میشد؛ مانند فهمیدن و رقصیدن!
آیا از واژهی «سیاست» میتوان مصدر فارسی «سیاسیدن» و «سیاستیدن» را ساخت و بکار برد!؟ (میتوان پرسید: چرا انگلیسیزبانان از واژهی policy چندان «مشتقات صرفی» (دربرابر «ترکیب»ی! البته، policyation را نساختهاند و بکار نمیرود؛ ولی policiation کاربردی کم و نارسمی (برای نمونه در Facebook و YouTube!) دارد؛ اما هنوز در فرهنگهای لغت معتبر نیامده و گفتنیست که ترجمان گوگل (Google Translate) آن را بفارسی «سیاستگذاری» ترجمه میکند و در جستجوی فضای مجازی بنظر میرسد در گویشهای انگلیسی مانند هندی بلکه آسیایی (نه انگلیسی معیار!) بیشتر بکار میرود!) نساخته و بکار نبردهاند!؟ (البته، کاربرد policy بعنوان فعل بطور نارسمی بتدریج افزوده میشود و اگرچه هنوز در فرهنگهای لغت معتبر نیامده؛ ولی درگاه Wiktionary آن را بدون ارجاع آورده است: "To regulate by laws; to reduce to order"!)
اکنون در فارسی فعلهای مرکب 1. سیاست گذاشتن/گذاردن، 2. سیاست گزاردن، 3. سیاست ساختن، 4. سیاست گزیدن، 5. سیاست پرداختن و 6. سیاست ورزیدن با بسامدهای گوناگون (بویژه دربرابر policymaking) بکار میرود که باید بررسید میانشان چه تفاوتهایی هست و کدامها سزاوارترند؛ اما در گذشته دو فعل «سیاست کردن» و «سیاست راندن» در معنای «کیفر دادن/مجازات کردن» کاربرد داشته! آیا اکنون میتوان از آنها در معنایی همانند فعلهای یادشده بهره برد!؟