سجاد محدث
سجاد محدث
خواندن ۱۱ دقیقه·۴ سال پیش

نقشه راه محصول

تعریف:

مفهوم نقشه راه را این چنین می توان تعریف کرد. یک نمای کلی درباره کلیه جنبه های محصول یا به تعریفی دیگر: طرح و تصویری که به مقیاسی کوچکتر روند و اوضاع گذشته، حال و آینده کسب و کار یا محصول را ترسیم کند. هرچند عموما نقشه راه برای آینده کسب و کار یا محصول در نظر گرفته می شود. نقشه راه شامل اطلاعات کلی از چشم انداز، برنامه ها، اهداف، موقعیت در بازار، امکانات جدید، منابع، جدول زمانی، تغییرات بنیادین و اصلی یک مجموعه یا محصول را در بر میگیرد. نقشه راه نشان می دهد که یک تیم توسعه در حال ساختن چیست؟ نقشه راه همچنین باید انتظارات روشنی را برای چگونگی توسعه محصول در ماه های آینده نشان دهد. مالک/ مدیر محصول نقشه راه را ایجاد می کند و باید روند توسعه موجود ، شرایط بازار ، محدودیت های مهندسی و گزاره ارزش های سازمان را مورد توجه قرار دهد.

نقشه راه محصول شامل ویژگی‌های محصول، فناوری و رسیدگی به مسائل کسب و کار است که نیاز به اعتبار سنجی خواهد داشت. این اعتبار سنجی می‌تواند در رابطه با فناوری، تجربه کاربر، بازار، ویژگی یا… باشد. سه‌گانه محصول به عنوان یک واحد عمل می‌کند و به صورت منظم با باقی گروه‌های محصول داخلی و خارجی جهت تایید اعتبار نقشه راه محصول همکاری می‌کند. هر کدام از این اعتبار سنجی‌ها کمک می‌کنید تا نقش این پروژه‌ها در محصول بزرگ‌تر و اهداف کسب و کار را درک نمایند.

نقشه راه محصول از فرمی مشابه نمودار گانت پیروی می کند. نوعی نمودار میله ای افقی که مدت زمان و زمان انجام تعدادی از وظایف یا اقدامات را در یک مکان نشان می دهد.

چرایی نوشتن نقشه راه

نقش راه کمک می کند تیم بتواند آینده ای از محصول و کسب و کار را در ذهن به تصویر بکشد. این تصویر سازی فرد را برای تغییرات کلیدی مجموعه آماده خواهد کرد. همچنین ترسیم نقشه راه کمک می کند تمام اجزای یک مجموعه وظایف، اهداف و شیوه عملکرد خود را در مسیری تعیین شده نگاه دارند و در صورت خارج شدن از این مسیر با بررسی منظم شاخص های عملکرد کلیدی تعریف شده انحراف از مسیر کشف و در جهت رفع آن تلاش گردد. مدیران و تمام اعضای تیم همواره می توانند موقعیت فعلی را با مسیر پیش بینی شده درنقشه راه تطبیق دهند. بزرگترین مزیت داشتن نقشه راه امکان تفکیک و شخصی‌سازی آن برای بخش بخش جزئیات کارهای اجرایی است.

انواع نقشه راه:

نقشه های راه دارای انواع مختلفی هستند که به صورت کلی به موارد اصلی آن ها اشاره می شود.

نقشه راه کسب و کار می تواند اجماعی از انواع دیگر نقشه راه نیز باشد که با جزيیات بیشتری مسیر هدف خود را نمایان می کند.

· نقشه راه کسب و کار

· نقشه راه محصول

· نقشه راه بازاریابی

· نقشه راه انتشار محصول

· نقشه راه توسعه

· نقشه راه استراتژی

· نقشه راه طراحی

· نقشه راه چند بعدی (ترکیبی)

لازم به ذکر است زین پس در صورت عدم قید نوع نقشه راه منظور نقشه راه محصول است.

پیشنیاز‌های ترسیم نقشه راه

  • مأموریت و چشم انداز شرکت

مأموریت و چشم انداز شرکت، نشان دهنده ارزش‌های اصلی شرکت است و توضیح می‌دهد که هدف این شرکت از راه اندازی کسب و کارش چیست. این بیانیه‌ها، پایه و مبنایی برای برنامه‌ریزی استراتژیک، استراتژی‌های بازاریابی، توسعه‌ی محصول و در نهایت توسعه خدمات مشتری هستند. البته هر مجموعه ای می تواند نگاهی مجزا نسبت به هر محصول داشته باشد و حتی در هر محصول نیز برای زیر محصولات یا فعالیت یک تیم خاص در یک زیر محصول نقشه راه ترسیم کنیم.

  • اهداف و جهت گیری‌های شرکت

بخشی از اهداف شرکت ممکن است در مأموریت و چشم انداز آورده شوند، اما اهداف خاص و جزئی نیز باید تعریف شوند. بدیهی است که اولین گام در تعیین یک مسیر برای رشد، تعریف هدف اصلی‌ است که شرکت می‌خواهد برای رسیدن به آن تلاش کند.

روش های متنوعی برای تبدیل اهداف به برنامه های قابل پیاده سازی وجود دارد. اما در اینجا باید توجه داشت که اهداف باید تحت دوره های مختلف مکتوب و برای پیاده سازی تنظیم گردند.

« اهداف پنج ساله٬ سه ساله٬ سالیانه٬ شش ماهه٬ فصلی » این بازه ها در زمان بندی اهداف مرسوم تر هستند که تحت سندی دیگر باید به ویژگی های محتوایی و جزییات هر کدام پرداخت.

  • بک لاگ محصول

داستان ها و خطاهای محصول نمایانگر حجم و میزان وظایف تیم است. بدون اطلاع از این داده نمی توان مسیر مناسبی را ترسیم کرد. بک لاگ محصول شامل تمامی کار های در دست اقدام تیم ها٬ برای انجام و حتی مواردی است که محتمل بر انجام است. به این ترتیب بک لاگ تبدیل به داده هایی می شود که تمام جوانب تیم را در خود دارد. البته زمانی که در مورد کارهایی صحبت میکنیم که محتمل بر انجام است باید گفت منظور مواردی است که ممکن است به طور مثال بر اساس نیاز بازار در شش ماه آینده تغییری ایجاد شود و نقشه راه باید بتواند خود را با آن سازگار کند. این سازگاری نباید به معنای تغییر های اساسی در نقشه راه باشد. پس در این صورت تنها پیش بینی تجربی و تعیین کارهایی که ممکن است انجام شود آن هم با اولویت بندی و تشخیص های درست می تواند راهگشای عدم تغیر کلی نقشه راه شود.

  • تحلیل SWOT

(قوت ها – ضعف ها – فرصت ها – تهدید ها) ابزاری کارآمد برای شناسایی شرایط محیطی و توانایی های درونی سازمان است. SWOT را می توان برای یک محصول، کسب و کار، کمپین تبلیغاتی یا حتی فیچر نوشت.

قوت ها: قوت های سازمان همان منابع و توانایی هایی است که در اختیار دارد و می تواند از آنها به منظور ایجاد یک مزیت رقابتی استفاده کند.

ضعف ها: عدم وجود بعضی از توانایی های کلیدی در سازمان می تواند به عنوان ضعف تلقی شود.

فرصت ها: شناسایی و بررسی دقیق محیط خارجی می تواند فرصت های جدیدی را برای مدیران شرکت نمایان سازد و همین فرصت ها می توانند آغازگر مسیر جدیدی برای رشد و توسعه باشند.

تهدید ها: تغییر در متغیر های خارجی و محیطی می تواند تهدید هایی را برای شرکت در پی داشته باشد.

  • منابع

هر سازمانی از جهات مختلف به منابع مختلفی وابسته است. تعداد نیرو ها، نحوه چیدمان آن ها، منابع مالی، زمان، انرژی، دانش، اطلاعات، مهارت، مشتریان، برند و ... همگی بخشی از منابع یک سازمان هستند که باید پیش از تعیین هدف و چشم انداز تحقیقات مناسبی در جهت اطلاع یافتن از هر کدام از موارد ذکر شده انجام شود.

اگر بخواهیم به طور عملیاتی صحبت کنیم باید در نظر گرفت که مواردی که در بالا گفته شد بعضا به طور مستقیم و یا غیر مستقیم در نقشه راه آورده می شوند. به طور مثال اهداف و چشم انداز شرکت در تهیه بک لاگ موثر است اما به طور مستقیم وارد نقشه راه نمی شود.

بعضی از مواردی که به طور مستقیم به آن ها برای نقشه راه نیاز داریم. شامل:

  • اهداف و تسک های سطح بالا (کلی نگرایانه - Epic)
  • وظایف سطح پایین و برنامه زمانی آن ها (نگاه جزئی - فیچر ها، استوری ها، تسک ها، ایشو ها، باگ ها)
  • اولویت های موارد بالا
  • نقاط عطف کلیدی - Key milestones
  • وابستگی تسک ها (پیشنیاز - موازی و ...)


چه کسی مسئول نوشتن نقشه راه است؟

مالک یا مدیر محصول کسی است که می تواند نقشه راه محصول را تهیه کند. البته این دو نقش به نوعی مولف نقشه راه هستند. یعنی بخشی از داده هایی که برای نوشتن نقشه راه نیاز هست از لیدر تکنیکال و نماینده مدیریت جمع آوری می گردد و مالک / مدیر محصول نسبت به ادغام این داده ها با ایشو ها استوری ها و... عمل می کند.

نقشه راه در چه بازه های زمانی ای به روز می شود؟

همانطور که در بخش اهداف سازمان صحبت شد انواع مختلفی از بازه ها برای نقشه راه در نظر گرفته می شود. عموم این بازه ها به دو بخش اساسی تقسیم می شوند. بخش اول بازه زمانی بلند مدت که شامل سه برنامه:

یک ساله – سه ساله و پنج ساله می شود. البته گاها از بازه های یک – دو و سه ساله نیز استفاده می شود. بخش دوم بازه های زمانی کوتاه مدت است. یک ماهه - سه ماهه - شش ماهه و یک ساله.

نقشه راه چه کمکی به کسب و کار می کند؟

وقتی صحبت از تیم و کار تیمی می شود یکی از بزرگترین مسائل دید صحیح و درست همه ی اعضای تیم و سازمان است. گروه کوه نوردی ای را فرض کنید که در هنگام فتح یک کوه هر کدام تنها اجازه ی دیدن بخشی از کوه و مسیر راه داشته باشد. طبعا هر کدام از هم پیمایان تنها میتواند بر اساس میزان دید خود از مسیر اعلام نظر کند. در این صورت است که اشتباه ها و گسل های کار تیمی به سراغ آنان می رود.

وظیفه اصلی نقشه راه نمایش مسیر به صورت یکسان به همه ی اعضای تیم با یک زبان است. تیم باید این امکان را داشته باشد که همواره مشاهده کند در کجا قرار دارد٬ چه مسیری را طی کرده است و چه مسیری پیشرو دارد. این داده ها گمراهی و شک را از تیم دور میکند. همچنین ذی نفعان با مشاهده مسیر تیم می توانند چالش های مختلفی که سر راه تیم وجود دارد اما در کنترل اعضای تیم نیست را مرتفع کنند.

نقشه راه توانایی برنامه ریزی بر منابع سازمان را نیز به مدیران می دهد.

به طور خلاصه اگر بخواهیم به این پرسش پاسخ دهیم که چرا نقشه های راه موثر و مهم هستند باید به موارد زیر اشاره کنیم:

· امکان اولویت بندی فیچر ها و تسک ها

· رهگیری میزان پیشرفت در رسیدن به اهداف

· ایجاد هماهنگی در بین تیم ها

· ایجاد اجماع و تفاهم در تیم ها

· ایجاد شفافیت درون و برون سازمانی

ابزار های پیاده سازی نقشه راه کدامند؟

با توجه به اینکه اغلب برنامه های کنترل پروژه مجموعه بر روی جیرا هست پس جهت سهولت در استفاده و عدم نیاز به بارگزاری خیلی از تسک ها پیشنهاد، استفاده از پلاگین های نقشه راه جیراست. البته سایت های دیگری نیز مانند

در این زمینه وجود دارند که از امکانات و قدرت خوبی برخوردار هستند.

همچنین توجه به این نکته که اغلب مجموعه های بالا امکان ورود اطلاعات از جیرا را دارا هستند نیز ضروری به نظر می رسد.

بررسی ابزارهای شاخص

هنگام بررسی ابزار های تهیه نقشه راه باید به چند سوال بیاندیشیم.

  • چه کسی نقشه راه را کنترل و به روز خواهد کرد؟
  • نقشه راه چه چیزی را نشان خواهد داد؟
  • چه کسانی به نقشه راه دسترسی خواهند داشت؟

عموما نقشه راه توسط مدیر محصول کنترل و به روز می شود. البته در تیم های بزرگ چندین نفر می توانند ابعاد مختلف نقشه راه را بررسی، به روز و نگهداری کنند. همچنان که در شرایط مختلف و بر اساس نوع نقشه راه انتخابی حتی تیم های مختلف نیز امکان تغییر بر بخش هایی از نقشه راه را خواهند داشت. همینطور امکان تهیه نقشه های موازی از مواردی است که برای انتخاب یک ابزار مناسب حائز اهمیت است.

روش ساخت نقشه راه محصول:

همانطور که در بالا اشاره شد ، نقشه راه محصول معمولاً به صورت نمودار گانت ارائه می شود. نمودار گانت نوعی نمودار میله ای افقی است که فعالیت ها ، وظایف یا اهداف را در امتداد محور y و تاریخ ها را در امتداد محور x نمایش می دهد. هر میله در نمودار یک کار را نشان می دهد و از تاریخ شروع کار تا تاریخ پایان کار (از چپ به راست) طول می کشد تا مدت زمان و زمان انجام کار را نشان دهد.

به طور خلاصه نقشه راه طی 4 مرحله ساخته می شود:

1. برای هر فیچر/ تسک / باگ/ استوری یک نوار (میله/ نمودار) ایجاد می کنیم.

2. میله ها را بر اساس تیم/ اپیک و... دسته بندی می کنیم.

3. میله ها را بر اساس فیچر پشته می کنیم.

4. میله ها را بر اساس زمان یا اولویت مرتب می کنیم.

1. ایجاد یک نوار (میله/ نمودار) برای هر فیچر/ تسک / باگ/ استوری

با تعیین جدول زمانی از چپ به راست ، ایجاد تقسیم بندی بر اساس روز ، هفته ، ماه یا سه ماهه ، شروع می کنیم. سپس ، برای هر کار برنامه ریزی شده یک نوار اضافه می کنیم. هر میله را در تاریخ شروع کار مورد انتظار شروع می کنیم و آن را تا آخرین مهلت کار رسم می کنیم ( بر اساس تخمین زمانی). لازم است مطمئن شویم که اندازه هر میله با سایر تسک ها سازگاری دارد.

2.دسته بندی میله ها بر اساس تیم / اپیک و...

در این مرحله، برخی گروه بندی های بصری را در تسک ها ایجاد می کنیم. از گروه بندی تسک ها که به عنوان “swimlanes” یاد می شود، برای افزودن سلسله مراتب و بهبود خوانایی نمودارهای گانت و نقشه راه ها استفاده می شود. گروه بندی تسک ها به محصول و اهداف بستگی دارد. اگر بخواهیم فعالیت های چندین تیم را در یک نقشه راه هماهنگ کنیم، وظایف باید براساس تیم گروه بندی شوند. اگر نقشه راه بر اهداف سطح بالای محصول متمرکز شده باشد ، می توان وظایف را با ابتکار عمل گروه بندی کرد. صرف نظر از معیارهای گروه بندی ، بهتر است فضای خالی ای را بین گروه ها قرار دهیم تا در یک نگاه قابل مشاهده باشند.

3. پشته کردن میله ها بر اساس فیچر

تسک های متوالی/ موازی که بخشی از همان گروه هستند باید در همان ردیف هم ظاهر شوند. این امر به کاهش فضای هدر رفته و دلالت بر وابستگی بین وظایف کمک می کند.

4. مرتب سازی میله ها بر اساس زمان یا اولویت

حال با قرار گرفتن میله ها در جایگاه مورد نظر، می توانیم در صورت نیاز آنها را مرتب کنیم. از آنجا که ما به طور طبیعی از چپ به راست و از بالا به پایین می خوانیم(تمام ابزار های نقشه راه انگلیسی هستند و چشم ما نیز به آن عادت دارد.)، بهتر است که تسک های اولویت دار را به قسمت بالاتر نزدیک کنیم.

این چهار مرحله ذکر شده گام هایی ابتدایی اما مهم برای ترسیم نقشه راه به شمار می روند.

لازم است به این مورد هم اشاره کرد که موارد بالا برای ترسیم نقشه راه محصول بیان شد. اگر ما قصد ترسیم نقشه راه کلی گرایانه تر یا به عنوان مثال نقشه راه استراتژی را داریم بهتر است از جزئیات پرهیز کنیم و از نقشه های راه ساده تر بهره بگیریم.


roadmapرودمپنقشه راهنقشه راه محصولمحصول
مدیر محصول، طراح تجربه کاربری
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید