خودروهای کراس اوور کوچک یا همان هاچ بک هایی که جثه آنان رشد کرده و حالا بزرگ تر شده اند، طی سال های اخیر محبوبیت آنان به شدت افزایش پیدا کرده و قیمت مناسب در بازارهای جهانی و طراحی ظاهری آنان که ادای خودروهای شاسی بلند را در می آورد، باعث شده تا توجه عموم به خرید این دسته از وسایل نقلیه جلب شود.
با این مقدمه امروز به سراغ دو مورد از موفق ترین خودروهای کراس اوور سایز کوچک موجود در بازار کشور، یعنی خودروی رنو کپچر و خودروی سانگ یانگ تیوولی رفته ایم تا ببینیم این دو خودروی همکلاس چه چیزی برای اثبات برتری خود مقابل رقیب دارند.
حال وقت آن رسیده که تجربه ای کوتاه با این دو خودروی کراس اوور ریز نقش در بازار کشور داشته باشیم، البته قیمت این دو خودرو پیش از گرانی ها مناسب بود و اکنون قیمت آنان در بازار به قدری بالا رفته که نقش آنان را در بازار پررنگ تر کرده و تنها کسانی قادر به خرید آنان خواهند بود که از وضعیت مالی بسیار خوبی برخوردار هستند.
پیش از انجام هرکاری، پشت فرمان هر دو اتومبیل که می نشینید طراحی ارگونومی راننده مناسب به نظر می رسد و از نظر وضعیت قرارگیری امکانات و ادوات داخلی هم مشکل خاصی برای راننده بوجود نمی آورد. اما از نظر میدان دید به اطراف تفاوت هایی میان این دو خودروی کراس اوور دیده می شود.
پشت فرمان سانگ یانگ تیوولی بدلیل برآمدگی گلگیرها و پف بودن کاپوت موتور، ابعاد جلوی اتومبیل کاملا پیش روی شما دیده می شود و در نتیجه خیلی زود تسلط کافی برای مانورهای بهتر در این خودرو بدست خواهید آورد. اما این برجستگی قسمت جلو یک نکته منفی دارد و آن هم نبود دید کافی بر روی جدول ها و دست اندازهای خیابان است که گاهی اوقات از محدوده دید شما خارج می شود.
در مقابل خودروی رنو کپچر از آن دسته خودروهای کراس اوور است که بدلیل شیب زیاد کاپوت می بایست با کمی حوصله به ابعاد آن عادت کنید، ولی در عوض لچکی جلویی خودرو باعث شده تا به اطراف اندکی دید بهتر نسبت به خودروی سانگ یانگ تیوولی داشته باشید. در مورد قسمت عقب هم دو خودروی مذکور با ستون های پهنی که دارند، شما را مجبور به استفاده از سنسورها و دوربین خواهند کرد.
فرمان هر دو اتومبیل بسیار نرم و روان است و سرعت و کیفیت تعویض دنده ها قابل قبول هستند، اما نباید انتظار یک سواری کاملا آرام و بدون کوبش را از این دو خودروی کراس داشته باشید. البته اوضاع در خودروی رنو کپچر اندکی بهتر از سانگ یانگ تیوولی است و با توجه به کلاس بدنه و فاق لاستیک ها، می توانیم با مشکلات هر دو خودرو کنار آمد.
در خصوص پایداری و هندلینگ باتوجه به ارتفاع و توانایی های حرکتی، هر دو خودرو عملکرد تقریبا قابل قبولی دارند و هنگام ترمزگیری قابل اعتماد هستند.
اگر با دیدن ظاهر اسپرت این دو خودرو توقعتان از بخش فنی آن بالا رفته است، همین ابتدای کار باید گفت که هیچ کدام لذت و هیجان خاصی برای شما تدارک ندیده اند، اما اگر برچسب قیمتی آنان را کنار بگذاریم و به چشم اتومبیل های شهری و اقتصادی به آنان نگاه کنیم، می توان نگاه مهربانانه تری به این دو خودروی کراس اوور و مشخصات فنی آنان داشت.
در بررسی های ما و یا حتی بررسی منابع معتبری همچون Carsbite، پشت فرمان رنو کپچر تاخیر توربو به وضوح احساس می شود و این مورد در کنار تاخیر ابتدایی گیربکس دو کلاچه، شتاب اولیه را به شکل ناامید کننده ای ضعیف کرده است. همین موضوع باعث شد تا سانگ یانگ تیوولی در شروع اولیه به راحتی از خودروی رنو کپچر پیشی بگیرد و با واکنش پدال گاز سریع تر خود، کار را برای رنو کپچر دشوار کند.
ولی وقتی سرعت از حدود 30 کیلومتر فراتر می رود، ناگهان وضعیت رنو کپچر تغییر کرده و شروع ابتدایی ضعیف خود را در شتاب ثانویه جبران می کند و در سرعت های بالاتر از 100 کیلومتر می توان حتی از خودروی سانگ یانگ تیوولی جلو زد.
در بررسی های انجام شده توسط خودرو بانک، بخشی از عملکرد خوب رنو کپچر در سرعت های بالاتر را می توان وجود گیربکس دو کلاچه و پیشرانه توربوشارژر عنوان کرد، هرچند وجود این دو فاکتور باعث می شود تا هزینه های تعمیر و نگهداری رنو کپچر بالاتر از سانگ یانگ تیوولی باشد.
به طور کلی این دو ماشین از جمله خودروهای جوان پسند بازار هستند که خب در شرایط کنونی بازار کشور که قیمت ها سربه فلک کشیده، بعید می دانیم کمتر جوانی توانایی خرید این دو اتومبیل را داشته باشد، اما برای آنهایی که وضع مالی خوبی دارند می تواند گزینه های جذاب و جوان پسندی باشند.