ویرگول
ورودثبت نام
آقا نوری!
آقا نوری!
خواندن ۵ دقیقه·۴ سال پیش

مستر آجو جواب می دهد!(اپیزود دوم)

آنچه گذشت:

روی مبل نشسته بودم و از اوضاع ویرگول بسیار شاکی بودم و سعی کردم مستر آجو تماس بگیرم اما نشد.
https://virgool.io/@ferdosi/%D9%85%D8%B3%D8%AA%D8%B1-%D8%A2%D8%AC%D9%88-%D8%AC%D9%88%D8%A7%D8%A8-%D9%85%DB%8C-%D8%AF%D9%87%D8%AF-jvol0clkdjvy

متاسفانه من نتوانستم به ایشان زنگ بزنم و از این رو بسیار ناراحت تشریف داشتم.از آنجا که بنده بچه ای سریش و سرتق بودم سعی کردم از طریق واتساپ با او تا تماس حاصل نمایم تا مشکلات قسمت قبل پیش نیاید اما مستر آفلاین بودند و بسته اینترنت نداشتند.

دیگر چاره ای نبود جز این که از طریق دود به ایشان تکست دهم.

 من در حال تایپ
من در حال تایپ

-سلام.

...is typing

+سلام.اصل بده!

-مستر،حالا دیگه کاربراتم نمیشناسی؟عجیب تر اینکه رفیقتم نمی شناسی!

+کاربر؟کابرای کجا؟

-اع.ویرگول دیگه!

+ویرگول دیگه کجاس؟

-ویرگول دیگه.استارتاپی که خودت یکی از راه اندازانش بودی.

+وایسا فک کنم.اع راس میگیا.ویرگول،یادش بخیر.خیلی وقته بش سر نزدم.

-خسته نباشی پهلوان.مارو همینطوری اونجا ویلون و سیلون کردی،جواب تلفن که نمیدی،حتی سر هم نمی زنی؟

-?.اینا چیه دیگه می فرستی؟

+دارم حلقه ای میدم

-داداش قراره با من ارتباط برقرار کنی نه با دود!

+چی تنته؟

-آقا...خانواده نشسته!

+ببخشید.حالا چی کار داشتی

-کار که والا یه سری انتقاداتی نسبت به استار تاپت داشتم.

+من که نمی فهمم در مورد چی میخوای بگی،ولی بگو.

-راستشو بخوای نمی دونم از کجا شروع کنم.

+از آخرش بگو که خودتم باشی!

-اع.همین الان گفتی که خبر نداری از کجا فهمیدی من تازه اومدم؟

+خب راستش اگه ویرگول رو ترک کنم جیره م قط میشه،در جریان هستی که؟

-بیشتر توضیح بده.

+خب میدونی این یه رازه و کسی نباید از اون با خبر بشه و چون تو رو امین خودم میدونم بهت میگم.من که ویرگولو زدم فک نمی کردم همچین استقبالی بشه.گفتم اینم یه استارتاپیه که تهش معلوم نی چه بلایی سرش بیاد،اینم شکست میخوره دیگه.اما دیدم نه،از این خبرا نیس.دیدیم جمعیت ریخته تو ویرگول یه عالمه.و خب به طبع هر جایی که اجتماعی وجود داشته باشه،افرادی هستند که دوست دارند بیشتر از حد معمول دیده شوند و حاضرند برای این کار هر بهایی که ممکنه بپردازند.متوجهی که؟

-بله مستر

+خب اگه فکر اقتصادی داشته باشی،عمرا از این پتانسیل خفن عبور کنی.

+خب ببین مستر من با همه جاش موافقم.اما یه جاشو متوجه نمیشم،شما حتی حاضری برا این که یه مطلب بی خود رو بولد کنی پول بگیرید؟

-شم اقتصادی نداری پسرم.دقت کن.ما پولمون رو می گیریم.هدفمون پوله،وقتی هدف اینه تو به بقیش چی کار داری؟پولتو بگیرو کارتو بکن.

+چی شد؟ینی هدف شما از ساخت ویرگول پول بوده؟

-ببین پول که نه ولی...

*بچه انقد شلوغ نکن بگیر بکپ سر جات دیگه اه.هوی.مگه ترمز نداری؟انقد تو خونه ندو سرت میخوره یه جایی بد بخت میشیم.

پیام من با مستر قطع شد بود.دود بخاری هیزمی خانه ای،ارتباط من با مستر را به هم زده بود.از اینکه نتوانسته بودم با مستر مثل بچه آدم حرف بزنم ناراحت بودم.نمی دانستم آیا راه دیگری برای ارتباط با مستر وجود دارد یا نه که دودم زنگ خورد.شماره عجیب و غریب روی دودها افتاده بود.تاکه جواب دادم صدای آشنایی به گوشم خورد.مستر بود.

-سلام مستر.با چی زنگ زدی؟

+خونه یه دود ماهواره ای داشتم با اون زنگ زدم.

-بابا ایول.پیشرفته کی بودی تو؟

+خواهش می کنم.خب کجا بودیم؟آها.من ویرگولو وقتی ساختم،همون اول هدفم پول سازی نبودکه.اصن فکر نمی کردم بگیره.ولی گرفتو منم بلد بودم از این پتانسیلش خوب استفاده کنم.

-ببین.من متوجه عرائض شما شدم مستر.اما مشکل من با محتوای این پیاماس.یه بار یه مطلب بی خوده،یه بار زرده،الانم که کلا کلید کردی رو استارتاپ و برنامه نویسی.بهتر نبود محتواش رو هم یه نگا می نداختی؟

+الان استار تاپ و برنامه نویسی چشه؟

-نمی گم یه چیش هس.ولی دیگه به حدی رسیده هر کی از اینا میذاره تو ویرگول موفقه.الان من بابام برنامه نویسه یا والده ام؟خب برای همچین شخصی خب قطعا خسته کننده میشه

+به من چه؟ برو یاد بگیر.

-هلاک منطقتم.حالا اینا رو وللش یه پیشنهاد توپ دارم.

+آفرین.میدونی که رو نظرات مردم حساسم و سعی می کنم هیچ کدومو گوش ندم و بشون عمل نکنم!

-واقعا ممنونم ولی من برا اینکه دلم آروم بشه میگم

+به گوشم

-فرار از زندان رو دیدی؟

+آره بابا.از طرفدارای دو آتیششم.اصن این سریالو می بینم،عشق می کنم.

-فصل سه شو یادته؟بذار برات بگم.پلیسا زندانی هارو خیلی اذیت می کردن.یه روز این زندانیای سونا قاطی کردن زدن دهن زندان بانا رو سرویس کردن.اونا هم از زندان فرار کردن و فقط دورادور زندان رو نظارت می کردن.همین عامل باعث شد اونا خودشون تمدن جدیدی بسازنو...دیگه بقیش

+خب منظور؟

-بیا یه کاری کن.یه مردونگی کن.مثل پلیسا از ویرگول بکش کنار و فقط دورادور نظارت کن.بعد بین خودمون هم یه لچرو انتخاب می کنیم که هم فعال باشه،هم یه سروسامونی بده.وگرنه یه آشوبی می کنیم که دیگه واویلا

+اع؟حالا این وسط تو چی میخوای بشی؟

-سامی

+خوش اشتها هم که هستی!

-تازه کجاشو دیدی؟یهو دیدی برات پای مرغ هم انداختیم!

+بروبابا عمرا زور منو داشته باشی،خودتو به کشتن میدی بد بخت!

-حالا می بینی

- تو بگو نظرت؟

+ببین.لب مطلبت اینه که میخوای ریاست ویرگولو ازم بگیری و به یکی بهتر بدی؟

-یه جورایی

+آخ آخ آخ

-چی شد؟

+سرم درد گرفت یهو.الان حالم درست نیست.بعدا باهات دود می گیرم.

-اع کجا می خوای بری؟بازم مارو پیچوندی؟

+نببا.میرم میام.ولی نگفتی آخر چی تنته؟

-آقا...برو برو

+بای

-بای

و از آن روز به بعد،هفته هاست تماس نگرفته و جواب دود مارا هم نمی دهد.عنوان پست مستر آجو جواب می دهد بود،که باید می شد جواب نمی دهد.هیییییع

یقین دارم کسی ظرف دعا را جابه جا کرده
"تو" را من آرزو کردم، کسی دیگر "تو" را دارد!

(اینم برای تلطیف فضا)



سلام دوستان

گفتین اپیزود دوم بزنم که زدم.ولی اگه خراب شد ببخشید.امیدوارم خوشتون اومده باشه.

نوکرم

یاعلی

مستر آجو جواب می دهدمسابقه دست اندازحال خوبتو با من تقسیم کن
از زیر و رو شدن زندگیت نترس! شاید زیرش ته دیگ سیب زمینی باشه:)))))))))
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید