همه افراد دارای طلسم های احساس ناراحتی هستند، اما افسردگی چیزی فراتر از صرف چند روز غمگینی یا ناراحتی است. افسردگی می تواند شما را برای هفته ها یا ماه ها به طور مداوم احساس غمگینی و افسردگی کند.در حالی که برخی از مردم بر این باورند که افسردگی یک مشکل بهداشتی بی اهمیت است یا نه، اما در واقع یک وضعیت واقعی است که از هر 10 نفر یک نفر را در طول زندگی تحت تاثیر قرار می دهد. این بر افراد در هر جنسیت و سن - از جمله کودکان تأثیر می گذارد. مطالعات نشان می دهد که حدود 4 درصد از کودکان در بریتانیا بین سنین 5 تا 16 سال افسرده یا مضطرب هستند. با حمایت و درمان مناسب، اکثر افراد به طور کامل از افسردگی بهبود می یابند.
افسردگی دارای طیف وسیعی از علائم مختلف است و می تواند هر فردی را متفاوت تحت تاثیر قرار دهد. علائم شامل احساس گریه بسیار، احساس ناامیدی و غمگینی و از دست دادن علاقه به چیزهایی است که قبلاً از آنها لذت می بردید. همچنین برای افراد مبتلا به افسردگی، علائم اضطراب رایج است.
علائم فیزیکی در افسردگی نیز رخ می دهد - این علائم می تواند شامل احساس خستگی دائم، بد خوابی، از دست دادن میل جنسی، از دست دادن اشتها و احساس درد باشد.
اگر علائم خفیف باشند، ممکن است به سادگی خلق و خوی ضعیفی را تجربه کنید. احساس استرس، غمگینی یا مضطرب شدن در زمانهای سخت زندگی معمول است و خلق و خوی پایین میتواند پس از مدت کوتاهی بهتر شود، نه اینکه نشانهای از افسردگی باشد.
علائم افسردگی از فردی به فرد دیگر می تواند بسیار متفاوت باشد. با این حال، به عنوان یک قاعده کلی، اگر شما افسرده هستید، احساس ناامیدی، غمگینی و بی علاقگی به چیزهایی می کنید که قبلاً باعث خوشحالی شما می شد.
علائم افسردگی به قدری بد هستند که در کار، زندگی اجتماعی و زندگی خانوادگی تداخل داشته باشند و می توانند هفته ها یا ماه ها ادامه داشته باشند.
پزشکان افسردگی را به یکی از سه روش توصیف می کنند که بستگی به شدت آن دارد:
افسردگی خفیف - تأثیری بر زندگی روزمره دارد
افسردگی متوسط - تأثیر قابل توجهی بر زندگی روزمره شما دارد
افسردگی شدید - این باعث می شود که زندگی روزمره خود را تقریبا غیرممکن کنید
برخی از افراد مبتلا به افسردگی شدید ممکن است علائم افسردگی روانی را داشته باشند.
در زیر لیستی از علائم افسردگی آمده است - بعید است که یک نفر همه آنها را داشته باشد.
علائم افسردگی روانی عبارتند از:
غم و اندوه مداوم یا بد خلقی
از دست دادن علاقه به چیزها
از دست دادن انگیزه
از زندگی لذت نبردن
احساس گریه کردن
احساس گناه
احساس اضطراب
احساس تحریک پذیری
تصمیم گیری برایشان سخت است
احساس عدم تحمل افراد دیگر
احساس درماندگی
احساس ناامیدی
عزت نفس پایین
احساس نگرانی
فکر خودکشی
فکر کردن به آسیب رساندن به خود
علائم فیزیکی عبارتند از:
صحبت کردن یا حرکت کندتر از حد معمول
درد و رنجی که قابل توضیح نیست
از دست دادن یا گاهی افزایش اشتها یا وزن
یبوست
از دست دادن علاقه به رابطه جنسی
اختلال در خواب (مثلاً مشکل در به خواب رفتن یا خیلی زود بیدار شدن)
از دست دادن انرژی
تغییرات در چرخه قاعدگی شما (زمانی از ماه که پریود می شوید)
علائم اجتماعی نیز شایع است. این شامل:
از صحبت کردن یا گذراندن وقت با دوستان خود اجتناب کنید
شرکت در فعالیت های اجتماعی کمتر
نادیده گرفتن علایق و سرگرمی ها
عملکرد ضعیف در محل کار
مشکلات خانواده یا زندگی خانگی
همیشه نمی توان فوراً تشخیص داد که علائم افسردگی را دارید - می تواند شروع شود و به تدریج پیشرفت کند. بسیاری از مردم متوجه نمی شوند که بیمار هستند و سعی می کنند علائم خود را ادامه دهند و با آن کنار بیایند. گاهی اوقات لازم است یکی از دوستان یا اعضای خانواده متوجه شود که مشکلی وجود دارد.
افسردگی و غم و اندوه دارای بسیاری از ویژگی های مشابه هستند و تشخیص آنها از هم می تواند سخت باشد. با این حال، آنها از بسیاری جهات مهم متفاوت هستند. افسردگی یک بیماری است - غم و اندوه یک پاسخ کاملا طبیعی به از دست دادن است.
اگر غمگین هستید، ممکن است احساس غم و اندوه و از دست دادن خود را بیابید و بروید، اما هنوز هم ممکن است از چیزهای زندگی لذت ببرید و به آینده نگاه کنید.
افراد مبتلا به افسردگی دائماً احساس غمگینی می کنند، برایشان مشکل است که نسبت به آینده مثبت باشند و از هیچ چیز لذت نمی برند.
انواع مختلفی از افسردگی وجود دارد و برخی شرایط وجود دارد که افسردگی یک علامت است. این شرایط عبارتند از:
اختلال دوقطبی - افراد مبتلا به اختلال دوقطبی، که به عنوان "افسردگی شیدایی" نیز شناخته می شود، دوره هایی از افسردگی را تجربه می کنند که علائم آن شبیه افسردگی بالینی است. آنها همچنین مراحلی را طی می کنند که خلق و خوی بیش از حد بالایی دارند (معروف به "شیدایی"). حملات شیدایی می تواند شامل رفتارهای مضر مانند رابطه جنسی ناامن، ولگردی و قمار باشد.
اختلال عاطفی فصلی (SAD) همچنین "افسردگی زمستانی" نامیده می شود. این افسردگی است که مربوط به آب و هوا است، معمولاً زمستان، بنابراین فصلی اتفاق می افتد.
افسردگی پس از زایمان برای برخی از زنان پس از بچه دار شدن اتفاق می افتد. این بیماری مانند سایر انواع افسردگی با داروهای ضد افسردگی و گفتار درمانی درمان می شود.
افسردگی یک علت واحد ندارد - می تواند طیف وسیعی از محرک ها را داشته باشد و دلایل مختلفی وجود دارد که یک فرد می تواند به این بیماری مبتلا شود. برخی از افراد پس از یک رویداد استرس زا در زندگی، مانند سوگ یا طلاق، تحت تاثیر قرار می گیرند. سایر افراد افسردگی مرتبط با بیماری، از دست دادن شغل یا نگرانی های مالی را تجربه می کنند.
دلایل مختلف می توانند ترکیب شوند و باعث افسردگی شوند. اگر پس از از دست دادن شغل یا مشکلات سلامتی احساس ضعف می کنید و سپس چیزی آسیب زا مانند سوگ را تجربه می کنید، می توانید به افسردگی مبتلا شوید.
شایع است که در مورد افسردگی ناشی از یک "مارپیچ رو به پایین" بشنویم - یک چیز باعث ایجاد مشکلات دیگری می شود که ترکیب آنها باعث افسردگی می شود. به عنوان مثال، از دست دادن شغل خود می تواند شما را غمگین کند، بنابراین زمان کمتری را با خانواده و دوستان می گذرانید و شاید الکل بیشتری بنوشید. همه این موارد باعث می شود احساس بدتری داشته باشید، که باعث افسردگی می شود.
مطالعاتی وجود دارد که نشان می دهد افراد با افزایش سن بیشتر در معرض افسردگی قرار می گیرند. همچنین شواهدی وجود دارد که نشان می دهد افسردگی برای افرادی که شرایط اقتصادی و اجتماعی آنها دشوار است، شایع تر است.
شرایط طولانی مدت یا تهدید کننده زندگی مانند سرطان یا بیماری عروق کرونر قلب می تواند شما را در معرض خطر ابتلا به افسردگی قرار دهد.
بسیاری از مردم نمی دانند که آسیب های سر می تواند باعث افسردگی شود و آسیب شدید به سر می تواند منجر به مشکلات عاطفی و تغییرات خلقی شود.
کم کاری تیروئید (کم کاری تیروئید) می تواند در نتیجه مشکلات سیستم ایمنی رخ دهد. همچنین ممکن است، هرچند نادر، آسیب جزئی سر به غده هیپوفیز آسیب برساند. این غده ای به اندازه یک نخود است که در پایه مغز قرار دارد و هورمون هایی تولید می کند که تیروئید را تحریک می کند. آسیب به غده هیپوفیز می تواند علائمی از جمله خستگی شدید و عدم علاقه به رابطه جنسی را ایجاد کند که می تواند باعث ایجاد افسردگی در افراد شود.
وقتی صحبت از افسردگی به میان می آید، «غرق کردن غم ها» در واقع ایده بدی است. الکل به عنوان یک "افسرده کننده قوی" طبقه بندی می شود که می تواند افسردگی را بدتر کند و نوشیدن یا مصرف مواد مخدر برای مقابله با آن می تواند با تأثیر منفی بر سایر بخش های زندگی شما منجر به مارپیچ نزولی شود.
شواهدی وجود دارد که نشان میدهد حشیش میتواند باعث افسردگی، بهویژه در نوجوانان شود، حتی اگر به آرامش شما کمک کند.
مواردی وجود دارد که می تواند منجر به ابتلا به افسردگی شود. رویدادهای استرس زا - تغییرات بزرگ در زندگی شما، مانند سوگ، پایان یک رابطه یا از دست دادن شغل، می تواند دشوار باشد. هنگامی که این اتفاقات رخ می دهد، مهم است که به جای تلاش برای مقابله با مشکلات به تنهایی، به دیدن دوستان و خانواده خود ادامه دهید - این خطر ابتلا به افسردگی را افزایش می دهد.
زایمان - بارداری و زایمان می تواند برخی از افراد را در برابر افسردگی آسیب پذیر کند. افسردگی پس از زایمان می تواند در نتیجه تغییرات فیزیکی، تغییرات هورمونی و مسئولیت مراقبت از نوزاد جدید رخ دهد.
تنهایی – اگر در تماس نباشید یا وقت خود را با خانواده و دوستان سپری نکنید، خطر افسردگی شما بیشتر می شود.
شخصیت – برخی از ویژگی های شخصیتی می توانند شما را در معرض خطر ابتلا به افسردگی قرار دهند. اینها شامل عزت نفس پایین یا عادت به انتقاد بیش از حد از خود است. این ویژگیهای شخصیتی میتوانند از ژنهای شما ناشی شوند که از والدین خود دریافت میکنید، یا میتوانند در نتیجه تجربیات اولیه زندگی شما باشند.
سابقه خانوادگی – اگر یکی از اعضای خانواده، مانند خواهر یا برادر یا والدین، قبلاً آن را تجربه کرده باشد، احتمال ابتلای فردی به افسردگی بیشتر است.
هیچ آزمایش فیزیکی برای افسردگی وجود ندارد.
اگر علائم افسردگی را بیشتر از روز، هر روز، بیش از دو هفته تجربه می کنید، باید به پزشک عمومی خود مراجعه کنید. این به ویژه مهم است اگر:
علائم افسردگی دارید که بهتر نمی شوند
شما افکار آسیب رساندن به خود یا خودکشی دارید
کار، روابط با دوستان و خانواده یا علایق شما تحت تأثیر خلق و خوی شما قرار می گیرد
تصور اینکه هر چیزی می تواند به آنها کمک کند برای افراد مبتلا به افسردگی دشوار است - اما هر چه زودتر به دنبال کمک باشید، علائم زودتر بهتر می شوند.
پزشک عمومی شما ممکن است شما را معاینه کند و آزمایش خون یا ادرار انجام دهد تا مطمئن شود که بیماری دیگری مانند کم کاری تیروئید باعث علائم افسردگی شما نمی شود.
وقتی پزشک عمومی خود را می بینید، آنها سعی می کنند با پرسیدن سوالاتی متوجه شوند که آیا افسردگی دارید یا خیر. اینها احتمالاً در مورد سلامتی شما، احساس شما و تأثیرات روحی و جسمی شما هستند.
گفتن علائم و تأثیری که بر شما میگذارد به پزشک کمک میکند تا تشخیص دهد که آیا افسردگی دارید یا خیر و این وضعیت چقدر شدید است. مهم است که تا حد امکان باز باشید.
مکالمه شما با پزشک عمومی شما محرمانه خواهد بود. این قانون تنها در صورتی می تواند شکسته شود که پزشک عمومی شما فکر کند خطر قابل توجهی برای آسیب رساندن به شما یا دیگران وجود دارد و گفتن این موضوع به یکی از اعضای خانواده یا مراقب این خطر را کاهش می دهد.
اولین جایی که باید به آن مراجعه کنید پزشک عمومی شما است - آنها به درمان های محلی برای افسردگی که در NHS در دسترس هستند به شما مراجعه می کنند.
همچنین ممکن است بسته به جایی که زندگی میکنید، این گزینه را داشته باشید که خود ارجاع دهید، بنابراین اگر ترجیح میدهید با پزشک عمومی خود صحبت نکنید، میتوانید مستقیماً به یک درمانگر حرفهای مراجعه کنید.
صحبت از درمان های افسردگی
تعدادی از درمان های گفتاری برای افسردگی وجود دارد.
CBT به شما کمک می کند افکار و رفتار خود و تأثیری که بر شما دارند را درک کنید. بخشی از آن تشخیص این است که رویدادهای گذشته ممکن است در تبدیل شدن شما به کسی که هستید نقش داشته باشند، اما تمرکز اصلی تغییر احساس، رفتار و تفکر شما در حال حاضر است.
شما می توانید از CBT برای یادگیری نحوه غلبه بر افکار منفی استفاده کنید – برای مثال، این می تواند به شما کمک کند تا با احساس ناامیدی مقابله کنید.
اکثر افراد یک دوره شش تا هشت جلسه CBT دارند که بیش از 10 تا 12 هفته طول می کشد. جلسات یک به یک، بین شما و یک مشاور آموزش دیده CBT است. همچنین ممکن است CBT گروهی به شما پیشنهاد شود
این نوع CBT با استفاده از کامپیوتر به جای حضوری با مشاور انجام می شود. این باید توسط یک متخصص مراقبت های بهداشتی پشتیبانی شود - پزشک عمومی شما ممکن است آن را تجویز کند، و ممکن است مجبور شوید برای دسترسی به آن از رایانه در جراحی پزشک عمومی استفاده کنید. CCBT شامل یک سری جلسات هفتگی است.
IPT بر روابط شما با افراد اطرافتان و مشکلاتی که ممکن است با آنها داشته باشید متمرکز است. اینها می تواند شامل مشکلات ارتباطی یا برخورد با سوگ باشد.
شواهدی وجود دارد که نشان می دهد IPT می تواند به اندازه CBT یا دارو برای افسردگی موثر باشد، اما تحقیقات بیشتری باید انجام شود.
این به عنوان روان درمانی روانکاوی نیز شناخته می شود. شما با یک درمانگر کار خواهید کرد که شما را تشویق می کند هر آنچه را که فکر می کنید بگویید. این به شما کمک می کند تا الگوها و معانی پنهانی را در کلمات و رفتار خود بیابید که می تواند به افسردگی شما کمک کند.
مشاوره نوعی درمان است که اگر به طور کلی از سلامت روانی خوبی برخوردار باشید، اما برای مقابله با بحرانی که در حال حاضر در زندگی شما در جریان است به کمک نیاز دارید، بسیار خوب عمل می کند. اینها می تواند شامل خشم، سوگ، ناباروری، مشکلات روابط، از دست دادن شغل و بیماری جدی باشد.
در NHS، مشاوره معمولاً طی شش تا 12 جلسه، هر جلسه یک ساعت انجام میشود. جلسات محرمانه است.
یک مشاور به شما کمک می کند تا به آنچه در زندگی شما می گذرد فکر کنید و راه های جدیدی برای مقابله با مشکلات پیدا کنید. آنها توصیه های عملی ارائه می دهند، از شما حمایت می کنند و به شما در یافتن راه حل کمک می کنند، اما به شما نمی گویند که چه کاری انجام دهید.
داروهای ضد افسردگی داروهایی هستند که علائم افسردگی را درمان می کنند. تقریبا 30 نوع مختلف از داروهای ضد افسردگی وجود دارد که می توان برای شما تجویز کرد.
اکثر افرادی که افسردگی متوسط یا شدید دارند با مصرف داروهای ضد افسردگی متوجه بهبودی می شوند، اما این در مورد همه صدق نمی کند. یک نوع از داروهای ضد افسردگی ممکن است برای شما کارساز نباشد، اما نوع دیگری می تواند. ممکن است دو یا چند درمان مختلف طول بکشد تا درمان مناسب خود را پیدا کنید.
عوارض جانبی بین افراد مختلف و داروهای ضد افسردگی مختلف متفاوت است، اما انواع مختلف داروهای ضد افسردگی همگی به خوبی یکدیگر را نشان می دهند.
اگر برای شما داروهای ضدافسردگی تجویز شده است، باید در ابتدای شروع مصرف دارو، به طور منظم به پزشک عمومی یا پرستار متخصص خود مراجعه کنید – هر هفته یا دو هفته به مدت حداقل چهار هفته. این به این دلیل است که ارائه دهنده درمان شما می تواند نحوه عملکرد داروهای ضد افسردگی را ببیند.
اگر دارو برای شما موثر است، باید حداقل چهار تا شش ماه پس از کاهش علائم افسردگی، مصرف آنها را با همان دوز ادامه دهید. افرادی که در گذشته افسردگی داشته اند ممکن است مجبور شوند تا پنج سال و شاید بیشتر از داروهای ضد افسردگی استفاده کنند.
داروهای ضد افسردگی اعتیادآور نیستند. با این حال، اگر مصرف آنها را به طور ناگهانی قطع کنید یا یک دوز را فراموش کنید، ممکن است علائم ترک داشته باشید. در زیر می توانید در مورد علائم ترک بیشتر بخوانید.
مهارکننده های انتخابی بازجذب سروتونین (SSRIs)
اگر پزشک عمومی شما فکر می کند که از مصرف یک داروی ضد افسردگی سود می برید، معمولاً یک نوع مدرن به نام مهارکننده انتخابی بازجذب سروتونین (SSRI) برای شما تجویز می شود. نمونه هایی از داروهای ضد افسردگی رایج SSRI عبارتند از: سروکسات (پاروکستین)، پروزاک (فلوکستین) و سیپرامیل (سیتالوپرام).
آنها به افزایش سطح یک ماده شیمیایی طبیعی در مغز شما به نام سروتونین کمک می کنند که تصور می شود یک ماده شیمیایی "خوش خلقی" است.
SSRI ها به خوبی داروهای ضد افسردگی قدیمی تر عمل می کنند و عوارض جانبی کمتری دارند.
با این حال، آنها می توانند باعث تهوع و سردرد و همچنین خشکی دهان و مشکلات جنسی شوند. با این حال، همه این اثرات منفی معمولا با گذشت زمان بهبود می یابند.
برخی از SSRI ها برای کودکان زیر 18 سال مناسب نیستند. تحقیقات نشان می دهد که در صورت مصرف افراد زیر 18 سال، خطر آسیب رساندن به خود و رفتار خودکشی افزایش می یابد. فلوکستین تنها SSRI است که می تواند برای افراد زیر 18 سال تجویز شود، و حتی در آن زمان تنها زمانی که پزشک متخصص اجازه داده باشد.
داروهای ضد افسردگی سه حلقه ای (TCAs)
این گروه از داروهای ضد افسردگی برای درمان افسردگی متوسط تا شدید استفاده می شود.
TCA ها که شامل ایمی پرامیل (ایمی پرامین) و آمی تریپتیلین می شود، مدت طولانی تری نسبت به SSRI ها وجود داشته اند.
آنها با افزایش سطح مواد شیمیایی سروتونین و نورآدرنالین در مغز شما کار می کنند. این هر دو به بهبود خلق و خوی شما کمک می کنند.
آنها به طور کلی کاملاً ایمن هستند، اما اگر از TCA استفاده می کنید، سیگار کشیدن حشیش ایده بدی است زیرا می تواند باعث ضربان سریع قلب شما شود.
عوارض جانبی TCA ها ممکن است شامل خشکی دهان، تاری دید، یبوست، مشکلات دفع ادرار، تعریق، سبکی سر و خواب آلودگی بیش از حد باشد، اما از فردی به فرد دیگر متفاوت است.
عوارض جانبی معمولاً پس از هفت تا 10 روز کاهش می یابد، زیرا بدن شما به دارو عادت می کند.
سایر داروهای ضد افسردگی
داروهای ضد افسردگی جدید، مانند Efexor (ونلافاکسین)، سیمبالتا یا ینترو (دولوکستین) و زیسپین سولتاب (میرتازاپین)، به روشی کمی متفاوت از SSRI ها و TCA ها عمل می کنند.
ونلافاکسین و دولوکستین به عنوان SNRI (مهارکننده های بازجذب سروتونین- نورآدرنالین) شناخته می شوند. مانند TCA ها، سطح سروتونین و نورآدرنالین را در مغز شما تغییر می دهند.
مطالعات نشان داده اند که SNRI می تواند موثرتر از SSRI باشد، اگرچه به طور معمول تجویز نمی شود زیرا می تواند منجر به افزایش فشار خون شود.
علائم ترک
داروهای ضدافسردگی مانند داروهای غیرقانونی و سیگار اعتیادآور نیستند، اما زمانی که مصرف آنها را قطع میکنید ممکن است برخی علائم ترک را داشته باشید، از جمله:
ناراحتی معده
علائم شبیه آنفولانزا
اضطراب
سرگیجه
رویاهای واضح در شب
احساساتی در بدن که شبیه شوک الکتریکی است
در بیشتر موارد، این علائم کاملاً خفیف هستند و بیش از یک یا دو هفته طول نمیکشند، اما گاهی اوقات میتوانند کاملاً شدید باشند. به نظر می رسد احتمال بروز آنها با پاروکستین (Seroxat) و ونلافاکسین (Efexor) بیشتر باشد.
علائم ترک خیلی زود پس از قطع قرص رخ می دهد، بنابراین به راحتی می توان علائم عود افسردگی را که بعد از چند هفته رخ می دهد جدا کرد.