هنوز ازدواج خویشاوندی در ایران بسیار مطلوب بوده و یک الگوی ازدواج پایدار محسوب میشود، شیوه ازدواجی که ممکن است به دلایل گوناگون در آینده نیز ادامه داشته باشد اما با وجود رایج بودن ازدواجهای خویشاوندی در ایران، این امر به میزان بالای ناهنجاریهای مادرزادی و بیماریهای ژنتیکی و همچنین به سقط جنین و مردهزایی منجر میشود.
سقط جنین ناخواسته و مردهزایی دو اصطلاح کلی مرگ و جنین است که در زمانهای متفاوتی از دوران بارداری اتفاق میافتد. برای اینکه مرگ جنین سقط یا مردهزایی نامیده شود، تعریف پذیرفته شدهای وجود ندارد اما براساس تعریف سازمان سلامت جهان مردهزایی برای مرگ جنین در سه ماهه سوم بارداری استفاده میشود.
تلفات جنینی علل بسیاری دارد، اما مشخصا عوامل ژنتیکی شایعتر هستند. هرچه سقط در ماههای اول بارداری رخ دهد احتمال تاثیر عوامل ژنتیکی بیشتر خواهد بود.
سقط جنین سه ماهه اول ۵۰ تا ۸۰ درصد به علت اختلالات کروموزمی صورت میگیرد که البته علتهای دیگری نیز با هم ترکیب میشوند، در نتیجه این موارد تکعلتی نیستند.
به همین ترتیب نسبت تلفات ناشی از ناهنجاریهای کروموزومی در اوایل بارداری کاهش مییابد، اما علتهای ژنتیکی دیگر برای مثال جهشهای ژنتیکی لزوما کاهش پیدا نمیکند.
در این میان ازدواج خویشاوندی خطر اختلالات ژنتیکی مغلوب اتوزومی را افزایش میدهد. در متون ژنتیک انسانی یک زوج زمانی خویشاوند محسوب میشوند که حداقل دارای یک نیای مشترک باشند.
فرخی از دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه اصفهان پژوهشی در این زمینه انجام داده و به ارزیابی رابطه بین ازدواجهای خویشاوندی و سقط جنین ناخواسته و مردهزایی در شهر اصفهان پرداخته است.
در این تحقیق از روش تحقیق کمی کمک گرفته شده و دادهها به صورت پیمایشی و با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته، گردآوری شده و جامعه آماری تمامی زنان شاغل ازدواجکرده ۱۵ تا ۵۰ ساله عضو خانوارهای ساکن شهر اصفهان در سال ۱۳۹۳ بوده است که در داخل خانوار شناسایی و با آنها مصاحبه شده است.
روش نمونهگیری در این پژوهش روش خوشهای چند مرحلهای برمبنای فهرست حوزههای سرشماری نفوذ و مسکن ۱۳۹۰ بوده است.
براین اساس حداقل تعداد نمونه برابر با ۵۸۷ خانوار محاسبه شد که در نهایت از ۶۰۸ زن مصاحبه به عمل آمد. روش آماری مورد استفاده در این تحقیق آزمون T و رگرسیون لوجستیک بود که با استفاده از نرمافزار STATA انجام شد.
طبق بررسیهای صورت گرفته در نهایت مشخص شد میزان سقط جنین ناخواسته و مردهزایی در ازدواجهای خویشاوندی بیشتر از ازدواجهای غیرخویشاوندی بوده است به گونهای که از ۴۸۴ ازدواج غیرخویشاوند ۵۰ زن (۱۰.۳۳ درصد) و از ۱۲۴ ازدواج خویشاوندی ۲۲ زن (۱۷.۷۴ درصد) سقط جنین ناخواسته یا مردهزایی داشتهاند.
برهمین اساس ازدواج خویشاوندی با سقط جنین ناخواسته و مردهزایی رابطه مثبت معنادار داشته و نسبت برتری آن بیانگر آن است که ازدواجهای زنانی که ازدواج غیرخویشاوندی داشتهاند ۹۴.۳ درصد کمتر دچار سقط جنین ناخواسته یا مردهزایی شدهاند.
البته سن نیز رابطه مثبت معناداری با سقط جنین ناخواسته و مردهزایی داشته که با افزایش یک سال سن سقط جنین ناخواسته و مردهزایی نیز ۱۸.۷ درصد افزایش پیدا میکند.
رابطه تعداد فرزندان با سقط جنین ناخواسته و مردهزایی منفی و معنادار بوده و با افزایش تعداد فرزندان سقط جنین ناخواسته و مردهزایی ۷۶.۷ درصد کاهش یافت.رابطه تحصیلات با سقط جنین ناخواسته و مردهزایی اگرچه منفی بود اما معنادار نشد.
براین اساس در نهایت طبق این تحقیق مشخص شد که ازدواج خویشاوندی در سقط جنین ناخواسته و مردهزایی موثر است. همچنین عوامل غیرژنتیکی مانند سن و تعداد فرزندان اگرچه تاثیری کمتری نسبت به نوع ازدواج دارند، اما باز تاثیر آنها قابل توجه است.
اما براساس مطالعات صورت گرفته ۳۰.۵۶ درصد از زنانی که دارای سابقه سقط جنین ناخواسته یا مردهزایی بودهاند، ازدواج خویشاوندی داشتهاند.
توضیح زنان دارای این سابقه برحسب گروه سنی حاکی از آن است که بیشتر آنها در گروه سنی ۳۰تا ۳۴ سال بودهاند. بیش از نیمی از سقطها یا مردهزاییها برای زنان بدون فرزند اتفاق افتاده و توزیع برحسب تحصیلات نشان میدهد بیشتر زنان دارای سابقه سقط یا مردهزایی دارای تحصیلات لیسانس هستند.
میزان کل ازدواجهای خویشاوندی در نمونه مورد مطالعه ۲۰.۳۹ درصد بوده است. به عبارت دیگر از ۶۰۸ زن ۱۲۴ نفر ازدواج خویشاوندی داشتهاند.نظرات خود را در قسمت دیدگاه ارسال نمایید.