برای خود فردی که بی حجاب است، بی حجابی باعث می شود که از ارزش های انسانی خالی بشود. کسی که با بی حجابی می خواهد خود را مطرح کند، درواقع با جسمش می خواهد خودش را نشان دهد، به این معناست که این آدم فاقد ارزشهای اسلامی و انسانی است. این آدم اگر ارزش قابل ارائه انسانی مانند تخصص، عقلانیت، تفکر و دانش داشت، دیگر نیازی نبود که جسمش را عرضه کند تا مورد توجه قرار بگیرد. دختری که بی حجاب است درواقع به طور علنی دارد این را فریاد می زند که من هیچ ارزش انسانی قابل عرضه ای ندارم و فقط جسم قابل عرضه دارم، لطفا به جسم من توجه کنید. این موضوع مصداق آیه کریمه قرآن است که می فرماید بعضی از انسان ها آنقدر تنزل پیدا می کنند که مانند حیوانات و بلکه پایین تر و پست تر آن ها می شوند.
بدترین توهین هم به یک زن این است که مردم نه به عنوان یک انسان بلکه به عنوان یک سوژه جنسی به آن نگاه کنند.
دستگاه های فرهنگی خود مروج بی حجابی در جامعه هستند
عواملی که سبب شده بی حجابی در جامعه ما گسترش یابد، چیست؟ ریشه های بدحجابی در کجاست؟
بدحجابی یا همون بی حجابی در جامعه ما به علل گوناگون گسترش یافته است. یکی اینکه بی حجابی اصلا در جامعه ما تبیین نشده است. مضرات و پیامدهای منفی بی حجابی گفته نشده است. سازوکارهای جامعه به سمتی نرفتند که افراد را به حجاب تشویق کنند بلکه بیشتر افراد را به بی حجابی سوق داده اند. فشار های بین المللی هم هست . ما در تهاجم فرهنگی و پس از آن ناتوی فرهنگی و سپس در جنگ نرم با موج لجام گسیخته ای از تبلیغات و تحرکات خارج از مرز ها روبرو هستیم که جوانان کشور ما را بمباران می کنند و جوانان کشورمان را به بی حجابی و برهنگی تشویق می کنند.
کم کاری شدید مسئولین فرهنگی کشور و رسانه ها هم هست که در مورد حجاب اطلاع رسانی دقیق، هنرمندانه و عالمانه نکردند. در خصوص بی حجابی و مضرات آن اطلاع رسانی هنرمندانه و کارشناسانه صورت نگرفته است و نتیجه آن این شده است که در یک همکاری نانوشته اما واقعی میان مسئولین غافل و بی تعهد داخلی و دشمن خارجی بخش قابل توجهی از جوانان ما قربانی بی حجابی شده اند.
نقش کدام یک از دستگاه های کشور را در این زمینه بیشتر می دانید. آیا مدارس و سازمان های تربیتی پایه در این زمینه می توانند بیشتر نقش آفرینی کنند یا دیگر عوامل نیز در سطوح دیگر باید در این زمینه کوشا باشند؟
همه دستگاه های کشور حتی دستگاه هایی که ممکن است به ظاهر ارتباطی با فرهنگ نداشته باشند، در خصوص مساله ای به نام پوشش درگیر هستند. یعنی از دستگاه هایی مثل وزارت صنعت و معدن و بازرگانی گرفته تا نیروی انتظامی تا دستگاه ههای فرهنگی اعم از آموزش و پرورش، دانشگاه ها و صدا و سیما و رسانه ها و حتی وزارت راه و شهرسازی همه اینها یا به طور مستقیم و یا غیر مستقیم درگیر این موضوع هستند .
خوب با این وجود باید یک نهاد هماهنگ کننده در این زمینه باشد تا همه دستگاه ها به طور هماهنگ در این حوزه حرکت کنند.
بله . در این مورد یک مصوبه را شورای انقلاب فرهنگی در سال 83 آماده کرد که متاسفانه هنوز که هنوزه این مصوبه را آقای رئیس جمهور ابلاغ نکرده است. مصوبه ای که برای اولین بار 26 دستگاه در جمهوری اسلامی را ملزم می کرد که نسبت به تروج حجاب اقدام کنند که اگر این مصوبه از طریق رئیس جمهور در سال 84 پیگیری و ابلاغ شده بود، وضع ما با واقعیت امروز خیلی فرق می کرد. متاسفانه این فرصت هفت ساله را آقای احمدی نژاد ضایع کرد و نه تنها این فرصت ضایع شد، بلکه زیر مجموعه های ایشان به ترویج بی حجابی در جامعه کمک کردند به همان صورتی که در دولت اصلاحات و سازندگی به گسترش بی حجابی در جامعه کمک شد.
به همین خاطر همه نظام درگیر این موضوع است. فقط دستگاه های فرهنگی و آموزشی نیستند. همگی دستگاه ها باید کار کنند تا ما بتوانیم پوشش مطابق با سبک زندگی دینی خودمان اصلاح کنیم.
محرومیت های اجتماعی جایگزین مجازات های نقدی در مقابله با بی حجابی شود.
بحث مدگرایی که امروز در بخش هایی از مراکز فرهنگی بدان اشاره می شود تا چه اندازه می تواند در تشویق جوانان به حجاب کمک کند. آیا ما به طور کل مساله ای به نام مد اسلامی داریم که بتوان بر روی آن از این حیث سرمایه گذاری کرد؟
مدگرایی اصلا با فرهنگ دینی ما سازگار نیست. فرهنگ دینی ما می گوید که مصرف باید در حد معقول و در چارچوب مبانی دینی باشد. مدگرایی به طور کل مصرف گرایی را ترویج می کند. مدگرایی در واقع نیاز واقعی را حذف می کند و نیاز کاذب را جایگزین می کند و یک بخشی از سبک زندگی غربی است. به همین خاطر ما نمی توانیم حجاب را در حوزه مد قرار بدهیم . البته حجاب به عنوان یک گزینه دینی یک منطقه الفراغی هم دارد؛ یعنی واقعیت زندگی مرد در حجاب از طرف دین به رسمیت شناخته شده است. به هر حال زنی که در یک منطقه سردسیر زندگی می کند باید با زنی که در یک منطقه گرمسیر زندگی می کند، پوشش متفاوتی داشته باشد. اسلام ضوابط و چارچوب های خودش را بیان کرده است. یک زمانی در ایران 200 سال پیش تقریبا همه زنان ایرانی محجبه بودند اما حجاب زن گیلانی با حجاب زن مازندرانی و بوشهری متفاوت بود اما همگی محجبه بودند و هر کدام از این زن ها ویژگی های اجتماعی و بومی خودشان را در حجاب داشتند. این نکته اشکالی ندارد اما این با مدگرایی خیلی فرق می کند.
خوب مساله ای که در اینجا مطرح می شود بحث برخورد با بدحجابی و از طرف دیگر تشویق برای حجاب است در این زمینه باید به چه صورت عمل کرد. کما اینکه در این زمینه انتقادات فروانی هم به طور مثال از نحوه برخورد با بدحجاب ها در جامعه از سوی نیروی انتظامی می شود . نظر شما در این رابطه چیست؟
ما برای اینکه پوشش جامعه را اصلاح بکنیم هم باید پوشش مورد نظر دین را ترویج بکنیم و هم باید جامعه را به سمت حجاب و پوشش دینی تشویق بکنیم که این مساله از طرفی با آگاهی دادن و کار فرهنگی و هنری با الگو سازی بایستی همراه باشد و هم اینکه در نقطه مقابل باید بدانیم که در جامعه ما به عنوان یک جامعه دینی عدم رعایت پوشش شرعی چه از سوی زنان و چه از سوی مردان و عدم رعایت عفت عمومی یک اقدام ضد امنیتی است. قبلا هم عرض کردم که بی حجابی در جامعه هم موجب روپاشی خانواده ها و متعاقب آن جامعه می شود و هم سست شدن پایه های اعتقادی نظام و فروریختن نظام را در پی خواهد داشت و همین موضوع سبب می شود که بی حجابی را داخل در مسائل امنیتی ببینیم. به همین خاطر طبق قانون زن یا مردی که حجاب پوشش دینی و عفت عمومی را رعایت نکند باید مجازات بشود، زیرا جرم مرتکب شده است. طبیعی است که این به عنوان قانون در جامعه ما وجود دارد. مجازات های فعلی اصلا بازدارنده نیستند. باید به طور جدی در این زمینه فکری صورت گیرید و مجازات های محرومیت های اجتماعی جایگزین مجازات های نقدی بشود. زیرا جریمه نقدی و شلاق خیلی مجازات های کاریکاتوری هستند و مجازات های غیر قابل اجرایی هستند. اما در کنارش ما باید جامعه را به سمت پوشش مناسب و حجاب از طریق روشی هایی مانند اقناع فرهنگی، هنری و عمومی تشویق کنیم.