غلامرضاصالح کار
غلامرضاصالح کار
خواندن ۳ دقیقه·۴ سال پیش

معرفی کتاب جایی که عاشق بودیم اثر جنیفر نیون

کتاب جایی که عاشق بودیم، رمانی نوشته ی جنیفر نیون است که نخستین بار در سال 2015 به انتشار رسید. تئودور فینچ، شیفته و مسحور مرگ است و مدام به روش هایی برای خودکشی می اندیشد. اما هر بار، اتفاقی خوب، هرقدر هم که کوچک باشد، او را از انجام این کار منصرف می کند. وایولت مارکی، به امید آینده زندگی می کند و به شدت منتظر تمام شدن درسش است تا بالاخره بتواند از شهرش و اندوه دردناک ناشی از مرگ اخیر خواهرش رهایی یابد. زمانی که فینچ و وایولت، یکدیگر را بر لبه ی ساختمانی ملاقات می کنند، معلوم نیست که کدام یک، ناجیِ آن دیگری خواهد شد. و زمانی که این دو برای انجام پروژه ای برای یافتن شگفتی های محل زندگی شان، تیمی را تشکیل می دهند، هم فینچ و هم وایولت، موفق به کشف چیزهای بسیار مهمتری می شوند: فینچ، تنها با وایولت است که می تواند خودش باشد—پسری عجیب، بامزه و پرانرژی که آنقدرها هم ناآشنا و غیرقابل ارتباط نیست. و وایولت، تنها با فینچ است که می تواند شمارش روزها را کنار بگذارد و آن ها را واقعاً زندگی کند. اما در ادامه ی داستان و با بزرگتر شدن دنیای وایولت، جهان فینج، کوچک و کوچکتر می شود.

یک کتاب دوست داشتنی
یک کتاب دوست داشتنی

قسمت هایی از کتاب جایی که عاشق بودیم

مشکل مردم اینه که بیشتر وقتا فرانوش می کنن که این چیزای کوچیک هستن که اهمیت دارن. همه درگیر منتظر بودن و مکان انتظارن... اگه ما یه لحظه فکر می کردیم و به یاد می آوردیم که چیزی مث برج پورینا وجود داره که می شه اون رو از این زاویه دید، همه خوشحال تر بودیم.
او اکسیژن، کربن، هیدروژن، نیتروژن، کلسیم و فسفر است. همان عناصری که در همه ی ماست، ولی نمی توانم به این فکر نکنم که او خیلی بیشتر از این هاست و عناصری دارد که هیچکس تا به حال حتی اسمشان را نشنیده است. عناصری که باعث می شود او از همه خاص تر باشد.
عوامل حواس پرتی زیاد است. سعی می کنم فرای سروصدا با رایان صحبت کنم، ولی او بیشتر حواسش به من است. موفق شده ام هفده سال و هشت ماه و دو هفته و یک روز را بدون این که پسری بتواند زیادی به من نزدیک شود، بگذرانم. به او می گویم که عاشق دیدن منظره ام و بعد در را با هل باز می کنم و بیرون می ایستم. ما با ماشین ها و فرای آن ها، مزارع ذرت احاطه شده ایم. هیچ منظره ای به جز این ها نیست. سرم را عقب می برم و ناگهان مجذوب ستاره ها می شوم. رایان دستپاچه پشت سرم می آید و من تظاهر می کنم که صور فلکی را می شناسم. به آن ها اشاره می کنم و درباره ی هر کدام داستانی می سازم.

نکوداشت های کتاب جایی که عاشق بودیم

An intense, gripping novel.

رمانی پرمایه و جذاب.

Goodreads

A charming love story about this unlikely and endearing pair of broken teenagers.

یک داستان عاشقانه ی دلربا درباره ی این دو نوجوان آسیب دیده ی کم نظیر و دوست داشتنی.

? New York Times Book Review

Many teen novels touch on similar themes, but few do it so memorably.

بسیاری از رمان های نوجوان به موضوعاتی مشابه می پردازند، اما تعداد کمی از آن ها این کار را این چنین به یاد ماندنی انجام می دهند.

? Kirkus Reviews



معلم ریاضی هستم و علاقمند به نوشتن تو حوزه ی خودم
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید