«به نظر من پیک کرونا پایان یافته است. مقابله با این بیماری از ۱۴ ماه تا الان سهلتر و آسانتر شده است.»
این دو جمله، حرفهای کیست؟ حرفهای وزیر بهداشت اسرائیل، کشوری با بیش از 50 درصد واکسیناسیون کرونا نیست. حرفهای وزیر دپارتمان سلامت انگلستان هم نیست که اکنون آمار کرونا در آن کشور بعد از روزهایی سخت به زیر 20 فوتی رسیده است. سخنان مسئولان بهداشتی استرالیا هم نیست که بیش از 5 ماه است که تعداد مبتلایان در این کشور زیر 20 و فوتی هم نداشته اند و در کل 925 فوتی بیماری کووید 19 در این کشور ثبت شده است. نخست وزیر نیوزیلند؟ نه نه این هم اشتباه است!
بله! این سخنان حسن روحانی در هفت فروردین 1400 است. آنهم در ایرانی که ماههاست تعداد مبتلایان آن به زیر 5000 نرسیده و میزان مرگ و میر هم همچنان بالای 60 نفر بالا مانده. تازه اگر آمار واقعی را لحاظ نکنیم. این سخنان رئیس جمهور کشوری است که میزان واکسیناسون در آن، حتی در میان کشورهای منطقه هم به جوکی بیمزه میماند.
بدیهی است که کرونا ابعاد مختلف و پیچیدهای دارد، اما بیشک ابعاد اجتماعی این بیماری غیرقابل انکار و مشهود است. در میان ابعاد اجتماعی، مسئله سیاست گذاری پیام اجتماعی به منظور اطلاع رسانی یکی از مهمترین نکات است. به باور من، دولت و البته حاکمیت در زمینه پیام رسانی کرونا، چیزی فرای فاجعه عمل کرده است. اگر ابعاد سیاستی کرونا را بشکانیم، بیشک حاکمیت (و نه فقط دولت) بدترین نمره را در درسِ پیام رسانی خواهد گرفت.
پیام رسانی امری شدیدا پیچیده است و علوم ارتباطات بسیار به آن پرداخته. من نیز متخصص علوم ارتباطات نیستم و فقط از منظر سیاستگذاری سلامت -چیزی که خواندهام و تز ارشد من نیز در همین باب است- به این موضوع میپردازم. درثانی در این یادداشت سعی میکنم تنها ایرادهای بسیار گُلدرشت حاکمیت در پیام رسانی را بیان کنم.
نخست باید دانست که پیام رسانی در همه دولتهای دنیا به عنوان یکی از ابزارهای سیاستی مهم بیان میشود و مطالعات زیادی بر روی آن انجام شده است. مثلا یکی از مهمترین نکات اختصاص پیام متناسب به گیرنده آن است. یکی از شعارهای کرونا از همان ابتدا واژه مدافعان سلامت بوده است. واژهای برگرفته شده از واژه شناخته شده مدافعان حرم. سوال اینجاست آیا این شعار، شعار مناسبی است؟ من در زیبایی این شعار و ارزشهای دینی و ملی آن شکی ندارم. اما ایا مخاطبان هدف این شعار همه مردم ایران اند؟ آیا آن دسته از مردم ایران که دل خوشی از مدافعان حرم و سیاستهای ایران در سوریه ندارند، هم مخاطبان این هدف اند؟ و یا آنها با دیدن این شعار، مدافعان سلامت را هم چیزی مانند مدافعان حرم قلمداد کرده و رفتارهایشان را متناسب با این شعار تنظیم میکنند؟ یا شعار بعدی، کرونا را شکست میدهیم، این شعار چی؟ این شعار بیشتر شعاری ملی و شبیه شعارهای ورزشی است. مخاطبان این شعار چه کسانی باید باشند؟ مشکل اینجاست که ما نه مخاطب پیام را میشناسیم و مطالعه عمیقی بر روی آن انجام دادهایم و نه طراحی پیام سرمان میشود. درحالی که در کشورهای دیگر دنیا، پیامی که به یک سیاه پوست فرستاده میشود با پیامی که به یک ارتدوکس سفید پوست فرستاده میشود کاملا متنفاوت است.
حال بیایید از زاویه دیگر نگاه کنیم. مثلا همین شعار «در خانه بمانید». شعاری کُپی شده از کشورهای دیگر. آیا مفهوم خانه، همان مفهوم هوم در انگلیسی را میرساند؟ هوم در انگلیسی یعنی جایی که مال شماست و شما در آن زندگی میکنید و با هاوس فرق دارد. اما در زبان فارسی خانه بیشتر معنای هاوس را میرساند. یعنی جایی که سقف و سرپناه دارد. از طرفی مفهوم اجتماعی خانه در کشورهای انگلیسی فرق دارد. در خانه بمانید در این زبان یعنی در خانه خودتان بماند. نه در خانه دوست و همسایه و غیره. اگر فکر میکنید مردم ما از شعار در خانه بمانید همان چیزی را میفهمند که یک آمریکایی و استرالیایی میفهمد، سخت در اشتباه هستید.
مثالها زیاد اند. اما یکی از مهمترین آنها همین شعار فاصله را رعایت کنید، است. مردم درخاورمیانه، عموما نزدیک هم میایستند و وقتی به آنها میگویید فاصله را رعایت کنید، درکشان از فاصله کاملا متفاوت از یک شهروند المانی است که بدون هیچ شعاری از هم 1 متر فاصله دارند. وقتی به یک ایرانی میگویید فاصله را رعایت کند، فکر میکند 1 متر یعنی خیلی فاصله، در حالی که دست کم باید بین یک و نیم الی دو متر فاصله داشته باشد. عکس این یادداشت مربوط به استرالیاست. ببینید مفهموم فاصله را چه شکلی و به شکل بومی دارند به مردم خود اطلاع میدهد: به اندازه یک کروکودیل فاصله بگیرید!
نکته آخر، مسئله واکسن است. من درباره سیاستهای واکسن حاکمیت حرفی نمیزنم و فکر کنم درستی اساس این سیاستها یا نادرستی آن بر یک مخاطب عاقل و بالغ مبرهن باشد. اما سیاستهای پیامرسانی واکسن همچنان بد و ایراد دار است. از لحظه اعلام سیاستها که اعلام شد به دلیل این که خود کشورهای آمریکایی و انگلیسی درگیر هستند، چرا باید واکسن آنها را بگیریم- در حالی که آن زمان حتی یک واکسن آمریکایی و انگلیسی هم به شکل عمومی تزریق نشده بود- تا اکنون که هنوز برنامه واکسیناسیون با پیامی شفاف به مردم اعلام نشده و مردم سرگردان اند.
حال میخواهم توجه شما را به یک نمونه موفق پیام رسانی واکسن جلب کنم: این پیام مسئول بهداشت انگلستان است: «قطاری که منتظرش بودید، دارد وارد ایستگاه میشود. همانند همیشه اول باید به سالمندان و افراد ناتوان اجازه سوار شدن بدهید. ممکن است در قطار اول جا نشوید، برای همین صبر کنید تا قطارهای بعدی برسند.»
در زیبایی این پیام هرچه بگویم کم گفتهام. این مسئول بهداشت انگلستان از استعاره قطار که برای مردم انگلستان بسیار ملموس است برای رساندن اولویت بندی این واکسن استفاده کرده است. باید دقت کنیم که پیام باید متناسب با مردم، محلها و اقوام بیان شود. مثلا اگر ما از استعاره قطار استفاده کنیم، شاید فقط برای تهرانیها خوب باشد که زیاد سوار مترو میشوند، البته اول باید با پیام رسانی این را جا بیندازیم که اول باید سالمندان و افراد ناتوان سوار شوند نه مثل الان که حتی در دوران کرونا، جوانان به کهنسالان در مترو تهران رحم نمیکنند!
راستی! کسی فهمید آخرش معنای این شعار دولت روحانی و وزارت بهداشت او چیست: فاصله گذاری هوشمند اجتماعی!!!؟ یکی بگوید یا ابوالفضل!!