همان انسان دوستانی که میلیونها میلیون خرج مبارزه با ایدز و یا آموزش صلحطلبی و پرهیز از خشونت میکنند، از طریق بورس بازیهای مالی زندگی هزاران تن را تباه کردهاند و بدین ترتیب شرایط لازم برای سربازکردن همان خشونتی را پدید آوردهاند که با آن مبارزه میکنند. __ اسلاوی ژیژک، "پنج نگاه زیر چشمی به خشونت"
ایلان ماسک ثروتمندترین مرد جهان، اینروزها تأثیرگذارترین چهره دنیای رمزارزهاست. او با مشارکت فعال در شبکههای اجتماعی و اظهارنظرهای خود در کسری از زمان، باعث افزایش و یا کاهش قیمت دوج کوین، رمز ارز محبوب خود، و حتی سایر رمزارزها میشود. او در ماه های اخیر تلاش زیادی برای افزایش قیمت دوج کرده است. رمزارزی که به اصطلاح از خانواده میم کوینهاست و قرار نیست هیچ نوآوری خاصی داشته باشد. رمزارزی که به عنوان یک شوخی توسط آقای ماسک جدی گرفته شد و توانست میلیاردها دلار سرمایه مردم جهان را به خود جذب کند.
دوج اما تمام داستان آقای ماسک و دنیای رمزارزها نیست. به نظر میرسد او علاقه زیادی دارد تا در بازار بیتکوین نیز چهره تاثیرگذار و تعیین کننده باشد. به عنوان نمونه و در جدیدترین خبرسازی خود، ایلان اعلام کرده است که تسلا، شرکت تحت مدیریت او، به خاطر مصرف انرژی بالای شبکه بیتکوین و تاثیرات محیط زیستی آن، دیگر محصولات خود را با بیتکوین مبادله نمیکند. پس از این اظهارنظر، بیتکوین با کاهش چشمگیری در قیمت مبادلهای خود مواجه شد و بسیاری این سقوط قیمتی را ناشی از سخنان آقای ماسک دانستند. گرچه برخی دلایل تکنیکال را برای تفسیر این افت قیمتی موجه تر میدانند، با این حال نمیتوان قدرت ایلان در بازار رمزارزها را نادیده گرفت. او علاقهمند به رمزارزهاست و به طرز کودکانهای در حال بازی کردن با آن است. رمز ارزها که روزی خالق اولین آنها، ساتوشی ناکاموتو، ناکارآمدی و فسادآمیزی سیستمهای مالی متمرکز را دلیل اصلی نیاز به آن قلمداد کرده بود، حالا توسط نماد اصلی و سردم دار موفقیت در این سیستم فاسد و متمرکز جهانی به بازی گرفته میشود. براستی چرا ثروتمندترین مرد جهان اینچنین به آینده رمزارزها علاقهمند است و میخواهد خود را به این آینده گره بزند؟
پاسخ به این سوال شاید خیلی سخت نباشد، چون او از آینده میترسد. او نمیتواند آینده را بدون حضور خود تصور کند. آینده ای که رمزارزها نوید آن را میدهند. او به خوبی میداند که پتانسیلهای بلاکچین و رمز ارزها در کنار نارضایتی عمومی طبقه مزد بگیر از سیاستهای پولی متمرکز، در حال تغییر نقشه سیاسی و مالی جهان است. تغییری که کاترین مالابو، فیلسوف فرانسوی، آن را یک تغییر فاز در سرمایهداری تفسیر میکند. او بر خلاف ما چیز زیادی برای از دست دادن دارد! او ثروتمندترین مرد جهان است. افزایش ارزش رمز ارزها به معنی کاهش ارزش سایر دارایی هاست. او داراییهای بسیاری دارد! ایلان شاید فیلسوف خوبی نباشد، اما بی شک کاسب خوبی است. او از دیدن این تغییرات به وجد آمده و دچار اضطراب شده است. تصمیمات عجولانه میگیرد و اظهارات متناقض و بی پایهای را مطرح میکند. او میخواهد بخش مهمی از آینده غیرمتمرکز جهان باشد و برای رسیدن به آن دست به هرکاری میزند. او به انتقادهای علمی به تاثیرات مخرب زیست محیطی محصولات خود توجهی نمیکند و حتی به این سوال ساده پاسخ نمیدهد که چرا همین چندماه پیش و در زمان پذیرفتن بیتکوین در شرکت تسلا، مصرف بالای انرژی شبکه بیتکوین برای او اهمیت نداشت؟
تولید جنون آمیز در اقتصاد سرمایهداری متهم اصلی تمام آسیبهای زیست محیطی در جهان است. در دهههای اخیر سرعت برداشت و تخریب منابع جهانی به صورت سرسام آوری افزایش یافته است. سرمایه، متهم اصلی این تخریب و نابودسازی در طبیعت است. آقای ماسک بیشترین سرمایه را در جهان دارد! خب پس ایشان سهم اصلی را در تخریب محیط زیست جهانی بر عهده دارد. ماشینهای برقی به ظاهر دوستدار محیط زیست شرکت او در فرآیندهای تولید باطریهای خود تاثیرات مخرب و جبران ناپذیری بر طبیعت میگذارند. او که خود را منجی جهان نشان میدهد و پروژه نجات انسان از زمین را نیز کلید زده است، حالا نگران مصرف انرژی شبکه بیتکوین شده است! به نظر شما این موضوع کمی خنده دار نیست؟ ماسک خود متهم اصلی است. او خود بازتولید کننده تمام روابطی است که در طول این قرنها منجر به نابودی مادر طبیعت و همچنین انسان شدهاست. فرعون زمان ما با بیشترین سهم از پولهای کثیف و بی حساب و کتاب دولتها حالا دغدغههای محیط زیستی پیدا کرده است! در ساحت نمادین، چه تناقض برسازنده و زیبایی!
همه میدانیم که برای از بین بردن فرآیندهای سیستماتیک مخرب محیط زیست، باید مناسبات تولیدکننده این فرآیندها را از میان برداشت. آپاراتوس سرمایه میل شدیدی به تولید سود دارد! محیط زیست و کار انسانی منابع اصلی تولید ارزش و سود در جهان هستند. زبان سرمایه هیچ محدودیتی ندارد! هیچکس به اندازه کافی ثروتمند نیست. حتی ثروتمندترین مرد جهان! این ماشین مخرب جهانی به شکل جنون آمیزی در حال تخریب منابع و کسب سود است. با اینکه علم بشر در طول قرنها پیشرفت خیرهکنندهای داشتهاست، هنوز میلیاردها گرسنه در جهان وجود دارند. نابرابری در وحشتناکترین وضعیت تاریخی خود است. مردم بسیاری از کشورهای جهان به دلیل جنگ، فقر و نبود آب و غذای سالم و یا عدم دسترسی به محصولات پزشکی ( نظیر یک واکسن کرونای چند دلاری) شرایط غیرانسانی را تحمل میکنند.
پول نقش مهمی در اقتصاد سرمایه محور ایفا میکند. فون میسس، معلم اقتصاد اتریش، پول را نمادی از روابط بین انسانی میدانست. او معتقد بود که کاهش ارزش پول منجر به از بین رفتن پیوندهای بین انسانی میشود و اخلاق جمعی را تضعیف میکند. بیتکوین و رمزارزها با استفاده از فناوری بلاکچین این نوید را به انسانها میدهند که قدرت تولید و سواستفاده از پول را از دولتها پس خواهند گرفت. این به معنی ازبین بردن تمام مناسباتی است که منجر به تولید این نابرابریها و این تخریبها میشود. شاید بیتکوین پول برتر و همیشگی نباشد، اما وجود آن بی شک نوید تجربه متفاوتی از پول را به انسانها میدهد. به قول آموس، جهان بیشتر از اینکه به ماشینهای دولتی و یارانهای ایلان ماسک نیاز داشته باشد، نیاز به یک پول برتر دارد که با کوتاه کردن دست نهادهای همیشگی قدرت، چرخ آپاراتوس سرمایه و تخریب را پنچر کند و خود عنان نیروی اجتماعا لازم انسانی را به دست گیرد.
رمزارزها راه خود را خواهند رفت. شاید آقای ماسک بتواند یک جوک بی مصرف را دستمایه تمسخر رادیکالترین ایدهها برای مبارزه با سرمایهداری متمرکز سود محور کند، شاید بتواند قیمت مبادلهای رمزارزها را با نوسانات چشمگیری مواجه کند، اما نمیتواند جلوی آینده میل کرده را بگیرد. همانطور که هیچ سنگی را یارای بستن آبشاران نیست! آینده میل شده نیز حتمی است!
به نظر میرسد آقای ماسک اگر واقعا نگران محیط زیست است، به جای نپذیرفتن بیتکوین به عنوان شیوه پرداخت، بهتر است در تمام کارخانههای خود را گل بگیرد. در این صورت ثروتمندترین کارخانهها که بیشترین سهم از تولید سرمایه را دارند، تعطیل خواهند شد و محیط زیست نفس راحتی خواهد کشید! به بیان دیگر، شاید بزرگترین کمک آقای ماسک به محیط زیست، نبودن است.
آقای ماسک، مرسی که نیستی!