سلمان عباس
سلمان عباس
خواندن ۱ دقیقه·۵ سال پیش

من زندگی می کنم چون خودکشی حرام است


چندی پیش دوستی قدیمی را دیدم، من اینجا به او می گویم پیمان؛ پیمان یکی از معدود فوق العاده‌های است که دیده‌ام، رتبه‌های تک رقمی در کارشناسی، ارشد و از المپیادی ها، از انسانهای که علی رغم داشتن دعوت نامه برای زایش فکر به کانادا نرفت، نه از آنهای که برای زایش فرزند به کانادا می روند.

پیمان همیشه نماز اول وقت خوان هست، بر سر روزه دار بودن او با دوست مشترک دیگرمان، سجاد که کنون در اروپاست همیشه مشاجره دارند. پیمان برای من همیشه نماد اخلاق بوده، هست و خواهد بود. به گمانم پیمان دو سال پس از مریم میرزاخانی فقید وارد باشگاه شد.

دیروز گفت :

من زندگی می کنم چون خودکشی حرام است.

این جمله را از کسی شنیدم که خود موتور کشنده است، در تیم نیز همین بود. این جمله را کسی گفت که با کتاب قورباغه به وجد نمی آید همیشه با شوخی می گوید: این نویسنده ها ازهال قلم دارند.

خیلی تلاش کردم، لعنتی پیمان! چرا نمی شود سرت گول مالید.

هنوز هم هنگامی که خسته می شوم به قول خودش می روم گفتار درمانی تا با او صحبت کنم.

می گفت:

آزرده است از ساختن، دوباره ساختن، سه باره ساختن، چهار باره ساختن،...... یکبار دلار، یکبار تحریم، یکبار فیلتر، یکبار بانک.

هیچگاه ندیدم پای رفتن داشته باشد، تازگی ها می بینم دل ماندن نیز ندارد.

تحریمفیلتردلارخستگی نابغه هازایش در کانادا
آنچه من فهمیدم.
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید