ویرگول
ورودثبت نام
سلمان معمار
سلمان معمار
خواندن ۴ دقیقه·۴ سال پیش

هواپیمای چهارم

همه تون فیلم ریختن برج های ۱۱ سپتامبر رو دیدید اما احتمالا نمیدونید اون روز ۴ تا هواپیما دزدیده شد نه سه تا. دو تا برای برج ها، یکی به پنتاگون، پس هواپیمای چهارم چی شد؟!
اینجا داستان عجیب و خیلی مهم هواپیمای چهارم رو براتون تعریف میکنم. لطفا دقیق بخونید و پخش کنید.


صبح روز 11 سپتامبر که سازمان هوایی faa و ارتش فهمیدند دو هواپیما ربوده شدن تازگی نداشت اما یه چیزی فرق داشت: هواپیما رباها خودشون خلبان بودند!
هیچ مذاکره ای وجود نداشت و هیچ خواسته ای!
ظاهرا کسی گفته بود:"ما تعدادی هواپیما داریم، فقط ساکت باشید، ما هم مشکلی نخواهیم داشت"

اوپراتور سازمان هوایی اصلا معنای این حرف را نفهمیده بود. و از همه بد تر اینکه مکان یاب ها خاموش شده بودند. در واقع فقط توی رادار تشخیص داده میشدند. بعد از کلی بوروکراسی پیچیده نهایتا ارتش مطلع شد اما فاجعه بزرگ تفاوت سیستم راداری سازمان هوایی و ارتش بود!

از اینجا به بعد ارتش و سازمان هوایی حقیقتا ترکیب پت و مت رو میسازند. (که خودش مشکوکه)
اونها دو تا جنگنده بلند کردند به طرف جایی که نمی دونستند! و وقتی هواپیما ها به برج ها خوردند ارتش و سازمان از طریق تلوزیون مطلع شدند!!!!
و جنگنده ها هنوز داشتند دنبال هواپیما میگشتند.

چند دقیقه بعد پرواز 77 همین نشونه های مشکوک رو نشون داد و حتی تغییر مسیر داد. اما بزرگواران تصور میکنن اشکال فنی پیدا شده، 36 دقیقه بعد دوباره در رادار پیدا شد. اینجا 2 تا اف16 اسکرمبل میکنن اما به خیال حمله روس ها به سمت دریا میرن! گرچه تمام این گلکاری ها مشکوک هستند.
چند دقیقه بعد هواپیما به دیواره پنتاگون برخورد میکنه.

این برخورد بعدها مورد شک بسیاری رسانه ها قرار گرفت اما مردمی که پای تلوزیون 3 بار شوک شده بودند و شاهد مرگ هزاران نفر به صورت زنده بودند دیگه آدم قبلی نشدند.
دستور بی سابقه پاکسازی همه آسمان صادر شد و 4546 پرواز زمین نشستند جز یکی!

هواپیمای چهارم:

وقتی پرواز 93 بلند شد دو هواپیمای دیگه ربوده شده بودند، در واقع تاخیر 42 دقیقه ای فرودگاه باعث شد ساعت 9:28 که ربایش شروع شد، مسافرها طی تماسهای یواشکی با زمین از سرنوشت اون سه تا هواپیمای دیگه مطلع بشن. اینجا بود که بعضی مسافرها دیدند فرقی به حالشون نداره! باید بمیرند.

صداهای ضبط شده از هواپیما درگیری شدید رو نشون میده، احتمالا خود هواپیماربا ها وقتی نتونستن این مشکل رو مدیریت کنند هواپیما رو به سمت زمین هدایت میکنند، یا شاید اتفاق دیگه ای به هر حال ساعت 10:03 صبح پرواز 93 بیرون شهر شنکسویل به زمین میخوره و 40 سرنشینش در جا کشته میشن.

اگر سه هواپیمای قبلی حس انتقام امریکایی رو ساخت این هواپیما درس جدیدی داشت.
اینجا نکته دقیقی وجود داره که احتمالا هر امریکایی پای تلوزیون از خودش پرسیده: "وقتی صدها نفر سوار هواپیماها هستند اجازه داریم به اونها موشک بزنیم؟ خصوصا که آمریکایی هستند؟"
و احتمالا جواب خیلی ها اینه:"بله!"
هواپیمای چهارم تاییدی بر این نظریه بود: جواز قربانی کردن تعدادی برای امنیت تعداد بیشتری.
اگر حمله تروریستی به صورت بمب گذاری بود هیچ وقت چنین پرسشی اتفاق نمیفتاد.

بعد از ۱۱ سپتامبر امریکا افغانستان رو اشغال کرد، و چند سال بعد خاک عراق رو به توبره کشید. و پشتوانه نظری اینها در امریکا فقط حس انتقام نبود، حس "پیشگیری و پیش دستی" بود.
آمریکا یک گام جلوتر رفت و اجازه "پیش دستی" قانونی شد!

صدها هزار افغانستانی و عراقی کشته شدند. کشورها تاراج و نابود شدن. ناامنی گسترده در خاورمیانه رخ داد و نطفه جنگ جهانی سوریه بسته شد.
اسلاموفوبیا در امریکا متولد شد و هزاران مسلمان در سراسر دنیا تحت فشار قرار گرفتند. اما در امریکا توجیه داشت.
"جواز حمله، بازرسی و ترور به دلیل حدس خطر"

تروریسم پنهان دولت آمریکا علنی شد تا جایی که شخص رییس جمهور آمریکا مسولیت ترور حاج قاسم سلیمانی رو زنده به عهده میگیره.

جالب اینجاست که اگر چند سرنشین هواپیما در ذهن مخاطب قربانی های مجاز شمرده میشوند، شاید تمام صحنه 11 سپتامبر هم یک قربانی مجاز باشد برای تولد آمادگی ذهنی "پیش دستی"!

https://twitter.com/salmaneshoon/status/1304848673092841475?s=20

آمریکا11سپتامبرتروریسمهواپیما
نگاه یک معمار به طراحی، سیاست، فرهنگ
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید