مجلس ایران آشکارا بینظم است. برداشتی که پس از هر پخش زندۀ تلوزیونی مجلس تثبیت میشود. تصویر زشتی که نه تنها نمایندگی ملت ایران نیست، بلکه با پسوند اسلامی نیز هیچ تناسبی ندارد. بیانضباطی و درخواستهای مکرر مبنیبر رعایت نظم، یادآور فضای مدارس ابتدایی است که گویی راه چارهای ندارد. چرا؟
البته که در مقام پاسخ، می توان به عواملی همچون رفتار نمایندگان، فرهنگ، آموزش، قوانین و… اشاره کرد اما چه اندازه از هرجومرجهای مجلس بهعهدۀ معماری مجلس است؟ واقعیت آن است که طراحی مجلس نسبتاً جدید ایران، ویژگیهای بینظمکنندهای دارد که به اختصار ذکر می شود:
هر نماینده میز و محیط شخصی نسبتاً بزرگی دارد که با مسیرها، راهروها و صحنهای فراخی به یکدیگر متصل شدهاند. اگر بخواهیم با توجه به استانداردها و قواعد قضاوت کنیم، نهتنها اندازهگذاریها نمرۀ قبولی میگیرد بلکه بعضاً بهطرز اسرافگونهای نیز طراحی شده است؛ اما نتیجه چیز دیگریست:
درواقع باید قبل از تأمین حریم شخصی نمایندگان پرسید: «نماینده به چه میزانی از حریم شخصی نیاز دارد؟»
نماینده در مجلس شورا که بهمنظور هماندیشی ملی طراحی شده است، نباید دارای حریم شخصی گستردهای باشد؛ بلکه باید بهعنوان جزئی از یک کل و عضوی از یک جمع همکاری کند. این مسئله بهخصوص دربارۀ وظیفۀ «نمایندگی» ابعاد عمومی تری می یابد و لازمه آن کنترل «فردیت» نماینده است. البته این به این معنای نفی کامل شخصیت مستقل نماینده نیست اما تامین میز و صندلی به اندازه ای که نماینده می تواند بخوابد کاملا نادرست است.
میزها و محیط شخصی وسیع مانع مذاکرات میشوند و نمایندگان بهقصد مشورت، مجبور به حرکت و نشستن در گوشهها خواهند بود. با توجه به اینکه مشورت و مذاکره کارکرد اصلی مجلس است، و امکان انجام مشورت اطراف میزها نیست، نمایندگان بالاجبار در گوشههای پهن مجلس جلسه خواهند گذاشت.
فاصلهگذاریهای زیاد باعث طولانیترشدن مسیرها شده و جابجاییها زمان بیشتری میبرد. بهعنوانِمثال اگر بخواهید با نمایندهای در آن سوی مجلس ارتباط برقرار کنید، باید یک سفر درونساختمانی را تجربه کنید و اگر فقط پنج نماینده چنین تصمیمی بگیرند … !
فضای خالی موجود در گوشهها و در میان صحن مجلس، تبدیل به مکانهای تجمع میشود. فضاهای بازِ بیبرنامه خصوصاً در گوشهها بهترین مکان برای مشورتهایی است که میزهای دستوپاگیر اجازۀ آن را نمیدهند.
حجم عظیم مجلس با سقف بسیار مرتفع، تصویری باشکوه از مجلس می سازد اما در عملکرد آثار سویی دارد:
تناسبات عمودی و حجم عظیم باعث تحقیر نماینده شده و نمایندگان خود را گمشده، دیدهنشدنی و کمتأثیر حس میکنند. سقفی که باید مانند چتری افراد متکثر را جمع کند، ضمن تأثیر روانی منفی احتمالی بر قانونگذاران، باعث می شود نمایندگان رفتارهای خارج از نظم خود را کم اثر ببینند. خوابیدن، حرکت، گفتوگوهای شخصی و بی نظمی من را در این دریاچه چه کسی میبیند؟!
فضای وسیع، سقف بلند و حجم عظیم مجلس باعث نیاز به بلندگوهای پرقدرت میشود، درنتیجه اجازه صحبتکردن افراد با صدای معمولی فراهم میشود و همهمهای دائمی جای سکوت را میگیرد. همهمهای که هم خودش بینظمی است و هم باعث بینظمی بیشتر میشود.
ایدۀ اصلی مجلس فعلی بر نشستن نماینده در صندلی خود و ارتباط با بلندگو و مانیتور است.
نمایندگان در نیمدایرهای جمع هستند و طبیعتاً جایگاه ریاست هم مقابل و در ارتفاع قرار میگیرد. محدودۀ ریاست مانند دژی مرتفع و تسخیر ناپذیر شده است و رسماً نوعی جدایی و برتری طبقۀ ریاست را القا میکند که با وجود درب مستقل تشدید میشود. ضمن آنکه حس کنترل کنندگی رییس مجلس را تقویت میکند.
حضور پرتکرار مانیتورها نه تنها باعث شلوغی شده بلکه موجب کاهش دید و آلودگی نوری شدید میشود.
نمایندهها بیشتر مرکز (رئیس مجلس) را می بینید تا یکدیگر را، و تنها رئیس مجلس است که همه را می بیند. ساختاری شبیه تئاتر و ارکستر. نتیجه آنکه نمایندهای که صحبت میکند، عملاً خود را در گفتوگو با رئیس میبیند نه تمام مجلس و انتظار دارد دیگر نمایندگان از طریق بلندگو شنونده باشند؛ اما نمایندگان دیگر که اصولاً او را نمیبینند (و گوینده نیز آنها را نمی بیند) خود را مخاطب نمییابند و بهراحتی امکان بینظمی دارند. این دلیلی است که بارها مشاهده کردهاید که نمایندگان در ابتدای صحبت از دیگران میخواهند به آنها توجه کنند!
معماری مجلس ایران یکی از ریشههای اصلی هرجومرج آن است. معضلی که راه حل آن جز معماری نیست. راهکار درست کاهش حجم فضا، نزدیککردن نمایندگان به یکدیگر، حذف میزها و امکان تماشای یکدیگر است، که قطعا مجلسی منظمتر، پویاتر و مفیدتر خواهد ساخت. راهکارهای دستهبندی شده در این جدول ذکر شده است:
راهکار های معضل فواصل بیش از حد
راهکار های معضل ابعاد غیر انسانی
راهکار های معضل ایده های اشتباه
.