یک هفته ای هست که در کلاب هاس غرق شدم. پدیده ای به شدت اعتیاد آور، تازه و ظاهرا مفید. اما امروز که به ساحل رسیدم نظر واقعی تری نسبت به حال و آینده اش دارم.
(برای آنها که نمی دانند: کلاب هاوس یک شبکه اجتماعی صوتی با اتاق های گفتگو است که در آنها مکالمه گروهی انجام میشود)
کلاب به شدت شبیه کافه است. گعده، دورهمی، گپ. یک کافه بزرگ با میزهای مختلف که دور هر میزی گروهی مشغول صحبت اند. این مثال دو جذابیت پنهانش را آشکار میکند:
مهمترین دلیلش "حس عقب ماندن" است. از روش های اصلی تکنیک هک رشد شبکه های اجتماعی ایجاد این حس است. در کلاب هم همزمان که در اتاقی هستید حس میکنید شاید در اتاق دیگری چیز جالب یا مفیدی میگویند و با توجه به ضبط نشدن صدا "در حال از دست رفتن" است. اما در واقع ساختار این شبکه چنان که می نویسم اساسا سطحی است و چیزی که از دست میرود خود شماید.
یک دلیل دیگر اعتیاد آوریش آسانی مصرف است. شنیدن ظاهرا نیاز به کار خاصی ندارد (باطنا نیاز به تمرکز و زمان). تنوع فضا ها و آدمها هم جذابیت وحشتناکی میسازد خصوصا با ترکیب های متضاد. اصلاحاتی و اصولگرا و برانداز و ... دور یک میز باید اتفاق جالبی باشد.
"بریم میز شمالی ها را ببینیم، کرمانی ها چی میگن؟ معمار ها نکته ای دارن؟ پزشکها چی؟ ..."
البته در واقعیت چیز خاصی نمی گویند :)
کلاب هاوس احتمالا تنها برنامه ایست که واقعا مهاجرت کرده! به این معنا که به دلیل دعوتی بودن و اپلی بودن و ناشناختگی در ایران، بیشتر توسط ایرانیان مقیم خارج استفاده شد و کم کم به دست داخلی ها رسید. در هفته های اول گروه ها و بحث ها شبیه شبکه های بیرونی بود، با اضافه شدن قشر فعالان برخوردار داخلی کم کم رنگ اصلاح طلبی بیشتر شد و قاعدتا در آینده هم تغییر میکند.
جمعیت حاضر در کلاب الان بسیار محدود است. برآورد من ده هزار فارسی زبان است.
به دلیل مهاجرتی بودن جمعیت اولیه کلاب هاوس اصطلاحات غیرفارسی خیلی رایج شده است.
وقتی جمعیت زیادی نبود حضور کاربران شاخص در یک گروه کنار آدم های معمولی این امید را به وجود آورد که امکان گفتگوی تازه ای فراهم شده است. ولی الان در یک گروه هزار نفره از آن رویای زیبا تقریبا چیزی نمانده است.
قطعا با ورود جمعیت بیشتر و تقویت قطب های مختلف و پرهیز از درگیری ها تغییرات جدی تر هم میشود. اتاق های نقد برای گروه های همسایه تشکیل میشوند. چون در یک گروه هزار نفره فرصت گفتگویی وجود ندارد، افراد میروند در گروه های دیگر حرفشان را میزنند.
در واقع مشکل اصلی از خود نرم افزار است. اندازه گروه بسیار تعیین کننده است. در گروه های کوچک زیر ده نفر امکان بسط گفتگو وجود دارد خصوصا بدون نوبت. اما هر چه گروه بزرگتر میشود به کسی زمانی نمی رسد تا بحثی شکل بگیرد. نکته های پراکنده، کلی و کم ربط. تکه پرانی به جای پاسخ و منطق و استدلال. مگر آنکه چندنفر منتخب که معمولا چهره ها هستند بالا صحبت کنند و دیگران همه شنونده باشند. شبیه سمینار، مناظره یا در واقع گفت و گویی محدود. (به عنوان مثال در توییتر امکان نظردهی گسترده مخاطبان بدون محدودیت زمانی وجود دارد)
می شنیدم که میگفتند چون اینجا باید حرف زد و ارائه داد پس محتوای خوب بالا میاید. و ایضا کسانی که حرف دارند.
تجربه همین مدت کوتاه و اوج گرفتن سلبریتی هایی مثل صدف بیوتی و پویان مختاری و ... نشان داد چه توهم پوچی بود. اساسا محتوا در فضای کافه ای بزرگ شکل نمی گیرد. این بیان است که برنده میشود و در شبکه بودن.
حتما میزهای تخصصی شکل میگیرند اما این ها هم احتمالا جای دیگر بهترشان پیدا میشود. در واقع مشکل اساسی "موقتی بودن" است. محتوا سازان عمیق چنین بستری را برای ارائه مطلب رنج کشیده انتخاب نمی کنند. برندگانش صاحبان خوش بیان اطلاعات عمومی و کلی هستند. راز های موفقیت و زیبایی، استند آپ و مسابقه، تشریح وضعیت حساس کنونی، داستان و شعر و خاطره، ...
موقتی بودن باعث نیاز سریع به "تازه ها" میشود. قبلی تمام شد، جدید کجاست؟ (مقایسه کنید با یوتوب و آپارات و تلگرام و توییتر که محتوا از بین نمی رود) به جرات میتوانم بگویم هیچ کسی در دنیا امکان تولید مستمر چنین محتوای با کیفیتی ندارد. هر روز و هر ساعت و هر دقیقه! دوباره میرسیم به همان رازهای موفقیت و زیبایی، ...
ساختار کلاب هاس گروه های بزرگ سمینار مانند میسازد و گروه های کوچک خصوصی.
در واقع آینده کلاب هاس چیزی مانند تلگرام فعلی است. کانال های بزرگِ تقریبا غیر مشارکتی توسط چهره ها و خبرگزاری ها و ... با گفتگو های هدایت شده:
و گروه های کوچک دوستانه، خانوادگی با گفتگو های آزاد.
با تقویت ابزار های مالی و جریان پول از یک طرف و ورود فوج کاربران از طرف دیگر درآمدزایی تبلیغات هم راه خواهد افتاد.
به علاوه با راهکار های تلگرام و توییتر در کپی ایده کلاب هاس شاید بخشی از بازار در همان اپ ها بمانند. البته تخصصی بودن کلاب (به معنای فقط صوتی) برگ برنده آن است. جنگ نرم افزاری تازه شروع شده و اگر تلگرام گپ صوتی را برای کانال ها فعال کند، و توییتر صفحه ای برای فهرست اتاق هایش بسازد خونین تر هم میشود. سوال جذاب این است که آیا اینستا تیر خلاص را میزند؟!!
این ایده هم دوره ای دارد. با جذابیت زیاد افراد را جمع میکند، راههای تازه ای میسازد ولی اگر ساختارش همین بماند که الان هست آنها که دنبال عمق و محتوا هستند پس از مدتی سراغ متن و پادکست میروند. و البته بسیاری میمانند و میچرخند و میگردند. شبیه اینستا.
پ.ن: دو روز بعد از این متن تلگرام گپ صوتی را برای کانال ها باز کرده است. پرچم جنگ بالاست.