این روزها اصطلاح «کوچینگ» را بسیار میشنویم؛ نوعی مشاوره که در میان مردم و بهخصوص قشر تحصیلکرده اقبال فراوانی پیدا کرده و توانسته است راهگشاییهای بزرگی در ابعاد مختلف زندگی آنها ایجاد کند. بسیاری از کسانی که به سراغ کوچینگ رفتهاند، اعتقاد دارند که در زندگی آنها تحول بزرگی رخ داده است. اما کوچینگ چیست و کوچینگ به چه معناست؟
بدیهی است که ابتدا برای پاسخ به سؤال «کوچینگ چیست» باید به این سؤال پاسخ دهیم که «معنی کوچینگ چیست؟». کوچینگ یا Coaching در فارسی به «مربیگری» ترجمه شده است. همچنین این کلمه را «معلمی» و «آموزش» نیز معنی کردهاند. در کنار اینها، کوچینگ در انگلیسی معانی دیگری از جمله «هدایتگری»، «راهنمایی» و «راهبری» دارد. کوچینگی که ما درباره آن صحبت میکنیم بیشتر به معنی راهبری و مربیگری است.
«تمرین دادن»، «تربیت کردن»، «رهبری کردن»، «راندن» و «پیشاهنگی» از جمله کلمات مترادفی هستند که در لغتنامههای انگلیسی برای کوچینگ آوردهاند. بهتر است نگاهی به ریشه واژه کوچینگ بیندازیم تا بهتر درک کنیم که کوچینگ به چه معناست.
کوچینگ یا همان Coaching از واژه کوچ (Coach) میآید. برای فهم ریشه این واژه باید بازگردیم به مجارستانِ قرن پانزدهم میلادی و روستایی در غرب بوداپست به نام Kocs که در زبان مجارستانی «کوچ» تلفظ میشود.
در این روستا برای اولین بار کالسکه یا دلیجانهای چهارچرخهای ساخته شد که در عین سبکتر و سریعتر بودن، قابلیت حمل نفرات بیشتری نسبت به درشکههای زمان خود داشت. این دلیجانها همچون بسیاری از اختراعات دیگر بشری نام خود را از محل اختراع خود گرفته و کوچ نام گرفتند. Kocs ،در زبان آلمانی شکل kotsche به خود گرفت و سپس وارد زبان فرانسوی شد و به شکل coche نوشته شد تا درنهایت وارد زبان انگلیسی شود و به شکل Coach درآید. در همین حال به رانندگی و راهبری این دلیجانهای جدید کوچینگ گفته شد.
حدود سیصد سال بعد و در سال 1830 میلادی، آکسفورد معنی جدیدی از واژه Coach را به لغتنامه خود اضافه کرد. طبق این معنی، کوچ نوعی معلم خصوصی بود که دانشآموز را برای گذراندن امتحانات درسی تعلیم و تمرین میدهد. همین واژه حدود 30 سال بعد به کسانی اطلاق شد که در طی برگزاری یک مسابقه یا یک دوره مسابقات، وظیفه تمرین دادن و هدایت یک ورزشکار یا یک تیم ورزشی را بر عهدهدارند. این معنی همچنان رایجترین و مصطلحترین معنی کوچ است. توصیه میکنم برای اطلاعات بیشتر یادداشت «کوچ کیست» را حتماً بخوانید.
اگر بخواهیم مطابق آنچه از معنی واژه کوچینگ فهمیدیم، تعریفی از کوچینگ ارائه دهیم، باید بگوییم؛ کوچینگ راهبری کردن به سوی مقصد است. کوچینگ کمک به فهم اهداف و نیل به آنها است. در حقیقت کوچ به فرد کمک میکند تا استعدادها و نیازهای خود را شناخته و راهی برای رسیدن به آنها پیدا کند.
به بیان عَمَلیتر، کوچینگ مکالمهای میان کوچ و فرد مراجعهکننده است که در طی آن کوچ با پرسیدن سؤالاتی هدفمند از مراجعهکننده، او را وارد چالشی میکند که از دل آن سردرگمیهای او از بین رفته و با روشن شدن اهداف خود، به کمک کوچ و با تکیه بر استعدادهای خود راههایی برای رسیدن به آنها پیدا میکند.
ارائه تعریفی دقیق و واضح از کوچینگ شاید نیازمند نوشتن مطلبی به اندازه یک کتابچه باشد، اما میتوان با مراجعه به تعریفی که برخی از بزرگان از کوچینگ ارائه کردهاند، بیشتر و بهتر با این مفهوم آشنا شد.
یکی از سرشناسترین افراد تاریخ کوچینگ، «تیموتی گالووی» (Timothy Gallwey) نویسنده کتاب «بازی درونی تنیس» (The Inner Game of Tennis) است که شاید بتوان او را مهمترین فرد در شکلگیری این متد عنوان کرد. تیموتی گالووی در تعریف کوچینگ میگوید: «کوچینگ بهجای اینکه به افراد آموزش دهد، به آنها کمک میکند تا خود یاد بگیرند». ترجمه روان این جمله مصداق ضربالمثل معروفی است که میگوید «اگر میخواهید کسی را یک وعده سیر کنید به او ماهی بدهید؛ اما اگر میخواهید او را تا آخر عمر سیر کنید به او ماهیگیری یاد دهید».
«جان وایت مور» (John Whitmore) نویسنده کتاب «کوچینگ برای بهبود عملکرد» (Coaching for Performance) یکی از تأثیرگذارترین افراد در شکلگیری متد کوچینگ است که با تأثیر گرفتن از تیموتی گالووی به توسعه این متد پرداخت. یکی دیگر از تعاریف کوچینگ را میتوان در پاسخ جان وایت مور به سؤال کوچینگ چیست یافت؛ «کوچینگ گشودن استعدادهای افراد برای به حداکثر رساندن قابلیتهای آنان است».
«اریک پَرسلو» (Eric Parsloe) بنیانگذار «کنسول اروپایی منتورینگ و کوچینگ» و نویسنده کتاب «کوچینگ و منتورینگ» است. پرسلو کوچینگ را اینگونه تعریف میکند؛ «کوچینگ فرایندی است که امکان یادگیری و توسعه را فراهم کرده و بدین ترتیب عملکرد را بهبود میبخشد».
«سارا گورنال» (Sarah Gornall) نویسنده کتاب «هنر کوچینگ» (The Art of Coaching) در پاسخ کوچینگ چیست نوشته است؛ «کوچینگ یک راهبرد عملگرایانه است که به افراد کمک میکند تا به اهدافی که هویت خود را بر اساس آن تعریف کردهاند دست یابند».
فدراسیون بینالمللی کوچینگ یا همان ICF را میتوان بزرگترین مرجع جهانی برای ارائه دستورالعملها و شیوهنامههای کوچینگ و همچنین آموزش کوچ به شمار آورد. مطابق با تعریف ICF کوچینگ عبارت است از «همراهی کوچ با مراجعهکنندهها در یک فرایند فکری عمیق و خلاقانه که الهامبخش آنها برای به حداکثر رساندن استعدادهای حرفهای و شخصی آنها است».
در برخی منابع از کوچینگ با عنوان «کوچینگ روانشناسی» نام برده شده است؛ این نوع نامگذاری اشاره به ریشههای تئوری و علمی کوچینگ دارد که از علوم روانشناسی نشئت میگیرد.
علم کوچینگ جزو زیرمجموعههای روانشناسی کاربردی است که سعی دارد مفاهیم و تئوریهای روانشناسی را با روش هدایتگری فرد به کار گیرد. هدف این کار افزایش عملکرد، دستاوردها و سلامت روان فرد، تیم و یا سازمان با بهکارگیری روشهای مبتنی بر مستندات بهدستآمده از تحقیقات علمی است.
کوچینگ روانشناسی تحت تأثیر شاخههای روانشناسیای از جمله «روانشناسی انسانگرا»، «روانشناسی مثبتگرا»، «روانشناسی اجتماعی» و «تئوری یادگیری» است.
کوچینگ بیشترین تأثیر را از روانشناسی انسانگرا گرفته است. روانشناسی انسانگرا اعتقاد بسیاری بر «خود شکوفایی» داشته و تأکید دارد که انسان میتواند با تکیه بر استعدادها و تواناییهای خویش به شکوفایی و رشد دست پیدا کند.
روانشناسی مثبتگرا نیز با تکیه بر جنبههای مثبت شخصیت انسان همچون قدرت و لیاقت، تأثیر فراوانی بر کوچینگ گذاشته است. ایجاد احساسات مثبت تأثیر شگرفی بر افزایش انگیزه فرد برای تلاش برای دستیابی به اهداف خود دارد که این ریشه در روانشناسی مثبتگرا دارد.
مطالعاتی که روانشناسی اجتماعی بر تأثیر روابط فرد با افراد پیرامون و جامعه دارد، بر شکلگیری علم کوچینگ تأثیر به سزایی داشته است. بدیهی است که تمامی افراد دارای روابطی در اجتماع پیرامون خود هستند که این روابط تأثیر زیادی در پیدا کردن ریشههای مشکلاتی همچون عدم دستیابی به اهداف فرد دارند. کوچینگ وظیفه شناسایی این مشکلات را دارد.
تئوری یادگیری نیز با تأثیری که بر نحوه رفتار کوچ با مراجعهکننده و نحوه کوچینگ گذاشته است، یکی دیگر از مهمترین شاخههای روانشناسی است که سهم فراوانی در شکلگیری علم کوچینگ داشته است.
پیشنهاد میکنم در همین باره یادداشت «کوچینگ روانشناسی و روانشناسی کوچینگ» را از دست ندهید.
مهمترین کاربرد کوچینگ در کشف و حل «گمراهی» هایی است که فرد، گروه و یا سازمان با آن دستبهگریبان است. منظور از گمراهی، فهم از وجود مشکل و مانع، اما عدم درک چیستی مشکل و ناتوانی در حل آن است.
بهطور مثال در کوچینگ فردی، ممکن است فرد در انتخاب مسیر زندگی خویش دچار گمراهی باشد. او ممکن است شغل و شرایط زندگی بهظاهر مناسبی هم دارد و به نظر موفق میآید؛ اما نوعی نارضایتی مبهم در دل خود احساس میکند. این نارضایتی ممکن است از روابط شخصی و عاطفی باشد، ممکن است از شغل باشد (نه لزوماً از درآمد آن شغل)، ممکن است از موقعیت اجتماعی و شخصیت بیرونی خویشتن باشد و هزاران نوع نارضایتی دیگر.
کوچ با تکیه بر روشهای کوچینگ و مهارتهای روانشناسانه خود، کمک میکند فرد دلیل این نارضایتی را کشف کند و ریشههای آنها را در درون خود بیابد و برای خود اهدافی تعیین کند. سپس با تکیه بر تواناییهای خویش، خود بتواند راهحلی برای رفع این موانع و دستیابی به مشکلات بیابد.
در کوچینگ گروهی و سازمانی نیز، با روشی مشابه، کوچ کمک میکند تا گروه و سازمان مشکلات خود را یافته و با تکیه بر تواناییهای خود راهحلی یافته و شروع به رفع آنها کند. در حقیقت کوچ، کمک میکند تا استعدادهای درونی شناختهشده و راهی برای شکوفایی هرچه بیشتر آنها پیدا شود. به زبان ساده کوچینگ روشی برای کشف استعدادهای خود، توسط خویشتن است؛
سالها دل طلب جام جم از ما میکرد/آنچه خود داشت زبیگانه تمنا میکرد
اصلیترین هدف کوچینگ ایجاد «خودباوری» است، فارغ از اینکه مشکل و یا هدف چه چیزی است. هدف کوچینگ این است که به فرد را به این باور برساند که تمام موفقیتهایی که به دست میآورد ناشی از عملکرد خود او است.
هدف کوچینگ کمک به ایجاد تغییری در افراد (یا گروه، سازمان و ...) است که دلخواه آنها است. کوچینگ به افراد کمک میکند تا بتوانند در مسیری قرار بگیرند که به دنبال آن هستند. کوچینگ با پشتیبانی از فرد (در هر سطحی از عملکرد) او را یاری می کند تا بتواند خود را به آن کسی که میخواهد تبدیل کند.
به زبان کلیتر میتوان گفت هدف کوچینگ دادن چنان جرئت قدرتمندی در افراد است که بتوانند تصمیمات بزرگی برای تغییر خود و زندگی خود بگیرند. این تصمیمات یا در راستای شکوفایی حداکثری استعدادهای نهفته فرد است که در طی فرایند کوچینگ آنها را کشف کرده است و یا در راستای حل مشکلاتی است که راهحل آنها را با کوچینگ از درون خویش کشف کرده است.
امروزه کوچینگ انواع بسیاری دارد و در حیطههای مختلف از این متد برای حل مشکلات، ایجاد راهکارها و شکوفایی استعدادها استفاده میشود. ممکن است بحث حل مشکلات اقتصادی و یا شکوفایی یک کسبوکار مدنظر باشد. ممکن است کوچینگ یک مدیر باشد برای یافتن راهحلهای بیشتر برای مدیریت سازمان و افراد زیرمجموعه خود.
درمجموع با توجه پتانسیل این متد برای ارائه راهکار برای افراد در شرایط مختلف و با مشکلات و اهداف مختلف، امروزه تقریباً در تمامی حوزهها حضور کوچینگ را مشاهده میکنیم. از کوچینگ سلامت با شرایط و دغدغههای خاص آن تا کوچینگ زوجین با هدف بهبود زندگی زناشویی و از کوچینگ شغلی برای عملکرد شغلی بهتر تا کوچینگ کسبوکار برای شکوفایی اقتصادی کسبوکار، همه و همه از انواع کوچینگ هستند.
یادداشت مفصل «انواع کوچینگ و شاخه های آن» اطلاعات کامل تری در این باره به شما می دهد.
در حال حاضر لیستهای مختلف و بلند بالایی از انواع کوچینگ در منابع مختلف میتوان یافت. بااینحال معروفترین و مهمترین کوچینگهایی که میتوان معرفی کرد، کوچینگهای زیر هستند.
· کوچینگ زندگی (لایف کوچینگ)
· کوچینگ سلامت
· کوچینگ کسبوکار (بیزینس کوچینگ)
· کوچینگ شغلی
· کوچینگ رشد معنوی
· کوچینگ فردی
· کوچینگ سازمانی
· کوچینگ موفقیت
· کوچینگ خویشتن (سلف کوچینگ)
در ادامه درباره انواع مشهورتر کوچینگ بیشتر توضیح میدهیم.
بهجرئت میتوان لایف کوچینگ را مهمترین انواع کوچینگ بهحساب آورد. لایف کوچینگ در حقیقت اصلیترین شاخه کوچینگ بوده و بهنوعی تمامی کوچینگهای دیگر را تحت پوشش خود دارد.
کوچینگ زندگی به افراد کمک میکند تا فارغ از شرایط فعلی زندگی خود، اهداف خود را کشف کرده و به آنها دست پیدا کنند. لایف کوچینگ به فرد کمک میکند تا با نگرش عمیق در خویشتن، به بازتعریف و ارزیابی مجدد تجربیات زندگی خود پرداخته و در زندگی خود به تعادل برسند.
بسته به اینکه در چه جنبهای از زندگی خویشتن دچار چالش هستید، لایف کوچینگ به شما کمک میکند تا چالشهای خود در آن حوزه را با تکیه بر خویشتن خویش حلوفصل کنید. اگر به دنبال ایجاد تغییر در زندگی خود هستید، قطعاً لایف کوچینگ مناسبترین برای شما خواهد بود.
پیشنهاد می کنم در همین باره یادداشت «کوچینگ زندگی یا لایف کوچینگ چیست؟» را حتماً بخوانید.
مشهورترین نوع کوچینگ در ایران بیزینس کوچینگ است که البته معمولاً تعریف درستی از آن ارائه نمیشود. کوچینگ کسبوکار به مدیران کسبوکار کمک میکند تا بتوانند دید روشنتری نسبت به بیزینس خود داشته باشند. بیزینس کوچینگ کمک میکند تا یک کسبوکار استراتژی خود را شناخته و بتواند با تکیه بر تواناییهای موجود خود برای دستیابی به آنها به راهکار دست پیدا کند.
بیزینس کوچینگ کمک میکند تا یک کسبوکار بتواند از قابلیتهای موجود خود حداکثر استفاده را کرده و با تکیه بر امکانات و سرمایه فعلی خود به سود بیشتر دست پیدا کند. کوچینگ کسبوکار کمک میکند تا از دل کسبوکار خود بتوانید مشکلات خود را پیدا کرده و با استفاده از پتانسیلهای کسبوکار خود بهترین راهحل را برای رفع آن مشکلات پیدا کنید.
اطلاعات کامل تر را می توانید از یادداشت «کوچینگ کسب و کار یا بیزینس کوچینگ چیست؟» به دست آورید.
کوچینگ فردی که با نامهایی مانند کوچینگ توسعه فردی، کوچینگ تحول فردی و کوچینگ رشد فردی شناخته میشود، بهنوعی شاخهای از لایف کوچینگ است که تمرکز آن بر روی رشد و توسعه فردی است. کوچینگ فردی به افراد کمک میکند که به اهداف شخصی زندگی خود را شناخته و به آنها دست یابند.
باوجود شباهتهای فراوانی که میان لایف کوچینگ و کوچینگ توسعه فردی وجود دارد، اما گفته میشود که کوچینگ فردی بیشتر بر روی اهداف خاص شخصی در یک حوزه تمرکز میکند، اما لایف کوچینگ تمامی ابعاد زندگی شخص را در برمیگیرد.
یادداشت «کوچینگ فردی چیست؟» پیشنهاد ما در این باره است.
سلف کوچینگ به باور برخی جزوی از انواع کوچینگ نیست، بااینحال در بسیاری از منابع از کوچینگ خویشتن بهعنوان یکی از انواع کوچینگ یاد میشود. در سلف کوچینگ افراد به مهارتی دست پیدا میکنند که خود بتوانند بهعنوان کوچ خویش عمل کرده و مشکلات و اهداف زندگی خود را شناسایی کنند.
سلف کوچینگ قابلیتی در شخص ایجاد میکند که خود میتواند موتور محرکه خویش بوده و در تمامی جنبههای زندگی به راهگشایی و هدفیابی دست بیابد. در اصل افراد با گذراندن دورههای سلف کوچینگ، کوچ کردن و هدایت کردن خود را یاد میگیرند.
هرچند که داشتن یک کوچ در کنار خود و بهره بردن از کوچینگهایی مانند کوچینگ زندگی و یا کوچینگ فردی نتیجه بیشتری در پی دارد، اما برخی افراد به دلایل مختلف ترجیح می دهند سراغ کوچینگ خویشتن یا سلف کوچینگ بروند، هرچند که رسیدن به توانایی کوچینگ خویشتن کار سادهای نیست.
توصیه می کنم یادداشت «سلف کوچینگ چیست» را حتماً بخوانید.
برای اینکه کوچینگ در چهارچوبهای مشخصی قرارگرفته و بر اساس روشهای علمی اثباتشده انجام شود، برای آن مدلهایی تعریفشده است که یک کوچ باید با یکی از این مدلها اقدام به کوچینگ مراجع خود کند.
مدلهای کوچینگ بسیاری در متد کوچینگ تعریفشده است که از معروفترین مدلهای آن میتوان به مدلهای GROW، OSKAR، ACHIEVE و CLEAR اشاره کرد. توصیه میکنم یادداشت «مدلهای کوچینگ» را از دست ندهید که اطلاعات کاملی در این باره ارائه کرده است.
در ادامه به معرفی مختصر دو مدل شناختهشده GROW و OSKAR میپردازیم.
مدل کوچینگ GROW، یکی از محبوبترین مدلهای رفتاری کوچینگ در جهان است که توسط بسیاری از کوچها مورداستفاده قرار میگیرد. مدل کوچینگ GROW دارای 4 مرحله است که به ترتیب هدف (Goal)، واقعیت (Reality)، انتخابها (Options) و اقدام (Wrap-up) نامگذاری شدهاند.
مدل کوچینگ OSKAR یکی دیگر از مدلهای کوچینگ شناختهشده است که در مدل GROW ریشه داشته و همانند آن بر روی تعیین هدف و چارهجویی تمرکز میکند. این مدل دارای 4 مرحله است که به ترتیب «تعیین خروجی فرایند کوچینگ» (Outcome of coaching that is expected)، «درجهبندی موقعیت فعلی از یک تا 10» (Scaling the situation on a slide of 1 to 10)، «دانش و منابع در دسترس» (Know-how and resources available)، «تائید نقشه راه و اقدام» (Affirm plan and take action)، «بررسی آنچه عملیاتی شده است» (Review what worked) هستند.
دوره کوچینگ به مجموعه جلسات کوچینگ گفته میشود که در یک بازه زمانی مشخص و با اهداف مشخصی انجام میشود. در برخی موارد زمان پایانی برای دوره کوچینگ تعریف نمیشود و تا زمانی که کوچ مراجعهکننده به اهداف مدنظر خود برسند، دوره کوچینگ ادامه پیدا میکند. در برخی از موارد هم تعداد جلسات دوره کوچینگ از قبل تعریف شده و برای هریک از جلسات برنامه مشخصی در نظر گرفته میشود تا در پایان دوره مراجعهکننده یا مراجعهکنندگان به اهداف از پیش تعیین شده خود دست پیدا کنند.
در برخی از انواع کوچینگ مانند کوچینگ سازمانی و یا کوچینگ کسبوکار، گاهی پیش میآید که کوچینگ طی یک فرایند مستمر اتفاق میافتد و کوچ همیشه در کنار فرد یا گروه حضور دارد و در مواقع لازم کوچینگ میکند؛ بنابراین نمیتوان دورهای برای این روش کوچینگ تعریف کرد.
در کنار اینها برخی افراد نیز با کوچ مورد اعتماد خود توافق کرده و بهصورت مستمر از کوچینگ زندگی و یا کوچینگ فردی بهره میبرند. جلسات گاهبهگاه و شاید نامنظم کوچینگ در این شیوه مرسوم است و شاید این جلسات سالها به طول بیانجامد.
با تمام اینها همانطور که در ابتدا گفته شد، مشهورترین و شاید محبوبترین نوع کوچینگ، دورههای کوچینگ گروهی است که تعداد جلسات مشخصی داشته و در هر جلسه اهداف خاصی دنبال میشود. بسته به شیوه مدنظر کوچ، این دورهها ممکن است تک جلسه بوده و بهصورت کارگاهی برگزار شود.
همچنین ممکن است در یک دوره یکساله و یا حتی بیشتر برگزار شود، بهنحویکه فاصله بین جلسات یک ماه و حتی بیشتر بوده و این فاصله زمانی برای انجام تمریناتی است که کوچ برای گروه تعریف کرده است. یادداشت «دوره کوچینگ چیست؟» اطلاعات بیشتری در این زمینه ارائه کرده است.
نحوه برگزاری جلسات کوچینگ بستگی به فرد یا گروهی بودن آن متفاوت است. جلسات کوچینگ فردی بهصورت گفتوگوی مستقیم میان کوچ و مراجعهکننده انجام میشود. اینگونه جلسات کوچینگ با سؤالات کوچ از مراجعهکننده پیش میرود. جلسات کوچینگ فردی معمولاً یکساعته است.
جلسات کوچینگ گروهی شرایط نسبتاً متفاوتی دارد. در جلسات کوچینگ گروهی، کوچ سهم بیشتری از گفتوگو را در اختیار داشته و در مقاطع مختلف جلسه با پرسشهای خود سعی میکند گروه را درگیر کرده و از تکتک آنها میخواهد تا صحبت کنند و در کوچینگ مشارکت کنند. بااینحال به دلیل عمومیت موضوعات و اهداف در کوچینگ گروهی، بیشتر جلسات با تمرین گروهی و سخنوری کوچ میگذرد.
برای کسب اطلاعات کامل تر به یادداشت «جلسات کوچینگ چگونه برگزار می شود؟» مراجعه کنید.
مراحل کوچینگ رابطه مستقیمی با مدل کوچینگ استفادهشده توسط کوچ دارد. بااینحال ساختار کلی فرایند کوچینگ از مراحل یکسانی تبعیت میکند. در این صورت اگر بخواهیم برای این فرایند مراحلی تعیین کنیم، اولین مرحله آن صحبت کردن مراجعهکننده و گوش کردن کوچ است. در این مرحله مراجعهکننده درباره دغدغهها، مشکلات و نیازهایش صحبت میکند.
مرحله بعدی با پرسیدن سؤال از سوی کوچ آغاز میشود. کوچ سعی میکند از دل صحبتهایی که از زبان مراجعهکننده شنیده است، سؤالهایی از او بپرسد تا او را وادار به بیان دقیق نظراتش کند. در مرحله بعدی کوچینگ و پس از پرسشهای کوچ، فرد وارد چالش با خود میشود و کوچ سعی میکند تا با گفتوگو و پرسش، این چالش را عمیقتر کند.
مرحله بعدی زمانی اتفاق میافتد که مراجعهکننده از دل چالشهای ایجادشده برای خود، به بیان دقیق آنچه مشکل و خواسته اوست میرسد. در مرحله آخر، کوچ با گفتوگو و پرسش از مراجعهکننده، آن جنبهای از نیازها و خواستههای مراجعهکننده را برای او نمایان میکند که پیشازاین خود از آنها آگاهی نداشته است.
در این مقاله سعی کردیم به شکلی جامع و درعینحال با زبانی ساده به شما بگوییم که کوچینگ چیست. تمامی جنبهها و ابعاد این متد را معرفی و تشریح کردیم و تلاش کردیم ناگفتهای از آن باقی نگذاریم. با تمام اینها نمیدانیم تا چه میزان در پاسخ به سؤال کوچینگ چیست موفق بودیم.
اما آنچه در انتها برای ما جذاب است، این است که نظر شما درباره کوچینگ چیست. آیا فکر میکنید کوچینگ میتواند تحولی در زندگی شما ایجاد کند؟ آیا کوچینگ میتواند استعدادهای نهفته شما را شکوفا کند؟ آیا کوچینگ میتواند مشکلات شما را حل کند. منتظر خواند دیدگاههای شما در بخش نظرات هستیم.
این یادداشت پیش از این در وبسایت «پریسا موسائی» منتشر شده است.