ویرگول
ورودثبت نام
صمد علی مددی
صمد علی مددی
خواندن ۲ دقیقه·۴ سال پیش

اولین مصاحبه تلفنی من با Washington Frank International

امروز می خوام در خصوص اولین مصاحبه تلفنی و اینکه چطور از مرحله رزومه و کاورلتر گذشتم و اینکه مصاحبه چطور بود؟ و چه سوالاتی پرسیده شد بنویسم.

بیشتر از 6 ماه برای رزومه و کاورلتر و پروفایل لینکدین وقت گذاشتم. الان نزدیک به 600 تا کانکشن دارم و مهمتر از همه دارم کانکشن ها رو به سمت آلمان و ریکوایترهای آلمانی سوق میدم. البته در این میان با چند ریکوایتر از انگلیس هم کانکت شدم. چند روز پیش یه پست در خصوص Odoo گذاشتم. بیشتر از 6000 تا ویو داشت و نزدیک به 80 تا ری اکشن. این پست باعث شد یه ریکوایتر بهم پیام داد که تخصص اش php , Java بود که بهش گفتم تخصص دیگه ای دارم. اما یه ریکوایتر از آژانش کاریابی بین المللی Washington Franks Internatinoal بهم پیام داد و درخواست زمان برای تماس تلفنی کرد. من هم واسه روز بعدش زمان دادم.

اولش خیلی استرس گرفتم و شروع کردم تو اینترنت به دنبال متن های آماده انگلیسی گشتم ولی به یه مقاله برخورد کردم که اینجا در موردش نوشتم. کمی نشستم و پیش خودم فکر کردم اصلا این بابا چرا می خواد با من تلفنی صحبت کنه و اصلا قراره در چه مورد با هم صحبت کنیم. یه جمله به خودم گفتم: این که زنگ نزده ازت امتحان زبان بگیره، زنگ زده ببینه در خصوص ERP چقدر سواد داری و می تونه تو لیست معرفی به شرکت ها قرارت بده یا نه؟

همه صفحات متون آماده مصاحبه رو بستم و پیش خودم گفتم باید واسه سه تا چیز آماده باشم. اول اینکه در خصوص موقعیت فعلی ام صحبت کنم، دوم اینکه یه دلیل خوب واسه دلیل ترک کار فعلی داشته باشم. و سوم اینکه باهاش راحت باشم و شوخی کنم و دوست بشم. در ضمن به خود گفتم فکر کن تو ایران مصاحبه می شی فقط با زبان انگلیسی در همون حد که بلدی.

ساعت 15:30 سر موعد تماس گرفت و خودش اول سر شوخی رو باز کرد که کار رو امروز تموم می کنم و میرم واسه آخر هفته. من هم باهاش شوخی کردم که آره دیگه تو راحت می شی ولی امروز جمعه آخر هفته من بود و فردا باید برم سر کار.

ازم پرسید که کدوم نرم افزار ای آر پی رو کار کردم. از همین فرصت استفاده کردم و شروع کردم با جزئیات در خصوص موقعیت فعلی ام با جزئیات صحبت کردم نزدیک به پنج دقیقه. بعدش ازش معذرت خواهی کردم و گفتم که اگه سوالی داره بپرسه. ازم تشکر کرد که با جزئیات صحبت کردم. بعد از من در خصوص ساپورت ویزا پرسید و من هم گفتم که می خوام. گفت شرکتشون امکان ساپورت رو نمی ده منم گفتم ایرادی نداره اگر امکانش نباشه خودم هزینه های ویزا و انتقال به انگلیس رو پرداخت می کنم. بعدش هم کمی در خصوص اینکه چرا نمی تونه هزینه های انتقال رو بده توضیح داد و در آخر خداحافظی کردیم.

تجربه خوبی بود فقط آخرش نفهمیدم چطور رسمی خداحافظی کنم و فقط گفتم goodby. گفت در لینکدین باهام در ارتباط باش.

مصاحبه تلفنیمصاحبهمهاجرت
مشاور استقرار نرم افزار Odoo ERP. رابط بین کسب و کار و فناوری.
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید