در این مجموعه از پست ها قصد دارم نحوه آشنایی با اودو و شروع پیاده سازی اولین پروژه با اون رو براتون بنویسم. خدا رو چه دیدین شاید در آینده تبدیل بشه به یک کتاب پر فروش در جهان☺.
اولین بار که برای عقد قرارداد مشاوره با مدیرعامل شرکت طراوت جلسه داشتم، بین صحبت هاش یکی دو بار کلمه اودو رو آورد. بعد از جلسه سریع اودو رو گوگل کردم اولش اسپل انگلیسیش رو درست ننوشته بودم ولی بالاخره بین نتایج گوگل پیداش کردم. چون قبلا خودم برنامه نویسی کرده بودم و نزدیک 5 سال هم بود که با پیاده سازی و در برخی از مواقع توسعه ERP دانشگاهی سماد سر و کله می زدم وقتی یک همچین محصول جامعی رو دیدم پیش خودم گفتم باید اینو یاد بگیرم.
اولین چیزی که منو مجذوب اودو کرد نگرش توسعه دهندگان اون بود. یک نرم افزار ERP اون هم اوپن سورس!!! قبلا در خصوص SAP و نرم افزارهای مشابه چیزهایی شنیده بودم ولی اودو یه چیز دیگه بود. شروع کردم تو گوگل و یوتیوب راجع بهش اطلاعات جمع کردن، هر چقدر بیشتر مطالعه اش می کردم بیشتر مجذوبش می شدم. بعد از چند روز متوجه شدم که امکانش هست که در سایت اودو یک دیتابیس آموزشی ایجاد کنم که به مدت ده ماه از تمامی امکاناتش می تونستم استفاده کنم. سریع دیتا بیس رو ایجاد کردم و وقتی واردش شدم چیزی که می دیدم واقعاً زیبا و کامل بود.
نزدیک 4 ماه ازش استفاده کردم و سعی کردم کارهای شخصی خودم رو باهاش انجام بدم و زمانبندی کنم. از ماژول پروژه شروع کردم. هر روز حداقل دو ساعت زمان برای آموزش اودو می گذاشتم. داکیومنت های سایت اودو رو مطالعه می کردم و کورس های آنلاینش رو تماشا می کردم. یک مشکل بزرگ در استفاده از اودو داشتم و اون فیلتر بودن دیتابیس ها بود. واسه همین شروع به مطالعه کردم که چطور خودم اودو رو می تونم نصبش کنم. بالاخره ورژن ویندوز اودو رو پیدا کردم و نصبش کردم و شروع کردم راحت ازش استفاده کردن. البته چون نسخه کامیونیتی رو نصب کرده بودم امکاناتش کمتر بود ولی کفاف می داد.
در این بین هم علاقه ام رو در خصوص اودو به مدیر عامل نشون می دادم. اما یک مشکل خیلی خیلی بزرگ سر راه شروع پیاده سازی اودو وجود داشت و اون هم شکست پروژه قبلی بود. شرکتی که اودو رو بومی سازی کرده بود و فروخته بود فقط نرم افزار رو فروخته بود اما در خصوص پیاده سازی هیچ کاری رو انجام نداده بود. برای همین فقط از ماژول بحث و گفتگو داشتن استفاده می کردن و یک بی اعتمادی شدید نسبت به اودو در اونها بوجود اومده بود.
برای همین دیگه اصرار نکردم و خودم به مطالعه اودو ادامه دادم و به تغییرات زیرساخت و شبکه کارخونه زوم کردم. تا اینکه سروکله شرکتی که اودو رو بومی سازی کرده و فروخته بود دوباره پیدا شد. جریان این رو در قسمت بعدی براتون تعریف می کنم.
