می توانید از طریق لینک های زیر به تمامی نوشته های این مبحث دسترسی داشته باشید:
1. رزومه و کاور لتر-گام اول: هدف از نوشتن رزومه چیست؟
2. رزومه و کاور لتر-گام دوم: چطور یک رزومه متمرکز بنویسیم؟
3. رزومه و کاور لتر-گام سوم: شناسایی صلاحیت های مرتبط در یک آگهی شغلی
تعریف OECD از شایستگی شغلی: شایستگی شغلی، چیزی بیش از صرفا دانش و مهارت است. مفهومی است که توانایی مواجه شدن با مطالبات پیچیده در یک زمینه معین را مجسم میکند.زمینه می تواند هر چیزی باشد، از خرده فروشی بهترین محصولات تا بهره برداری چاه در عمق دریا.
یک مثال از شایستگی، توانایی برقراری ارتباط موثر است. این مساله بسته به زمینه ممکن است از دانش زبان، مهارت های فناوری اطلاعات و طرز برخوردتان با افرادی که با آنها در ارتباطید سرچشمه بگیرد.
چه شایستگی هایی افراد، ملتها و شرکت ها را قادر خواهند کرد در جهان قرن 21 با موفقیت رقابت کنند؟
این سوال در یک تحقیق مورد توجه گروهی از محققین قرار گرفت، محققان بر 15 حوزه کلی شایستگی که آنها را در پنج طبقه جامع دسته بندی کرده بودند متمرکز شدند.
امروزه دگرگونی دراز مدتی در بازارکار بوقوع پیوسته، تقاضا برای کار یدی که مهارت کمی لازم دارد رو به کاهش و تقاضا برای کار وابسته به دانش، رو به افزایش است. و در این شغلها، نیاز به خبرگی در این پنج شایستگی وجود دارد. نه تنها برای استخدام شدن، بلکه برای موفقیت و پیشرو شدن.
اولین حوزه شایستگی مهارت های تحلیلی را پوشش میدهد مهارت حل مساله است که یکی از رایجترین شایستگی های مورد نیاز است. این مهارت در برگیرنده تفکر هدف گرا و عمل در موقعیت هایی است که هیچ راه حل همیشگی در دسترس نیست. حل مساله مهارتی مهم در اقتصادی است که طالب انعطاف پذیری و نوآوری به جای وظایف تکراری است.محققان دریافته اند که حل مساله با میزان بالاتر حفظ شغل، ارتقاء های سریعتر و حقوق های بالاتر همبستگی دارد.
دومین حوزه مهارت های تحلیلی مطلوب، تفکر انتقادی است. این به معنای تحلیل واقع بینانه و ارزیابی یک موضوع به منظور قضاوتی همراه با استدلال است. این کار تفکری منضبط می طلبد که شفاف، منطقی، روشن بینانه، آگاهانه و مبتنی بر مدارک باشد.
تحقیقات مجله وال استریت نشان می دهد در خصوص نیاز به مهارت های مهم برای قرن 21 نشان می دهد که کارفرمایان بیشترین اهمیت را برای توانایی کارمندانی که با شرایط در حال تغییر و قضاوت صحیح می کنند قائل شده اند.قضاوت های صحیح به نوبه خود منجر به تصمیم گیری بهتر می شود. و با توانایی در انجام تحقیق و پرسش به صورت دوشادوش حرکت می کنند.
حوزه شایستگی بعدی مهارت های بین فردی را پوشش میدهد، جائیکه شایستگی صرفنظر از سطح تحصیلات و نوع کار در حیطه ارتباط، برای موفقیت در هر بازار کاری مورد نیاز است. مهم است بپذیریم که مهارت های ارتباطی دربرگیرنده چیزی بیشتر از زبان است. ارتباطات غیر کلامی هم اینجا گنجانده شده است. ارتباطات شامل "ارسال یک پیام" است.در برگیرنده عوامل ظاهری، شخصیتی، سازگاری فرهنگی و اصول اخلاق حرفه ای است.
همکاری مفهومی گسترده تر است که نیازمند مهارت های ارتباطی موثر و حساسیت نسبت به همکاران است.در شرکت خا نیاز دارید با آدم هایی با سوابق گوناگون سر و کار داشته باشید. توانایی رهبری خود و دیگران یکی دیگر از مهارت های وابسته به این دسته است. کار گروهی خودگردان یا مستقل، مستلزم درجه بالای رهبریست نه نظارت سنتی از بالا به پایین. همچنین حس عمیق مسئولیت پذیری طلب می کند نه فقط به وظایف خود بلکه به وظایف همکاران، سازمان و جامعه بزرگتر مسئولیت پذیر باشید.
حوزه شایستگی بعدی بیشتر در باره اهمیت پیشگام بودن صحبت می کند. لازمست برای مدیریت زندگی خودمسئولیت پذیر باشید و زندگی تان را در زمینه اجتماعی وسیعتری جای دهید. معنایش توانایی مدیریت مسیر خودتان است، بخ جای اینکه همیشه دیگران بگویند چه بکنید. توانایی در سرو سامان دادن به کار خودتان و مدیریت زمان خودتان باید کارایی زیادتری به بار بیاورد.
این شایستگی ها با هم مرتبطند برای مثال حل مساله در مهندسی مستلزم مهارت های خیلی متفاوتی نسبت به حل مساله در خدمات اجتماعیست. اگر قادرید زمان خودتان را مدیریت کنید و کار خودتان را سامان بدهید پس می توانید کارهای سازمانتان را نیز زمانبندی کنید.
شایستگی کلیدی بعدی سواد اطلاعاتی است که به توانایی برای درک و استفاده از اطلاعات، چه در خانه، کار یا اجتماع اشاره دارد. توانایی تان برای استفاده از اطلاعات جهت دستیابی به اهداف و توسعه دانش و پتانسیل تان اینجا گنجانده شده است. مهارت های خواندن، نوشتن و محاسبات. از سوی دیگر سواد رسانه ای توانایی تحلیل، دستیابی، ارزیابی و خلق محتوای رسانه ای است. توانایی اصلی توانایی تان در تحلیل، ارزیابی و کاربرد آن چیزی است که در رسانه می یابید. توانایی بعدی شهروندی دیجیتال است و اشاره دارد به توانایی تان برای شرکت در بحث آگاهانه در جمع عمومی و تمایلتان برای درگیر شدن به عنوان عضو فعال در تصمیم های اجتماعی جامع است. آخرین شایستگی در این حوزه با تکنولوژی اطلاعات و ارتباطات مرتبط است. ICT اصطلاحی است که هر ابزار و کاربرد ارتباطی را تحت پوشش می گیرد.
پنجمین شایستگی کلیدی به دنبال میزان نوآوری تکنولوژیکی و فراوانی ساختاربندی جدید سازمانی می آید. توانایی تان برای سازگاری با آن و نوآوری در همه سطوح اقتصاد حیاتی است. امروزه حتی از کارمندان کارخانه انتظار می رود دانش و مهارت را به کار ببرند تا دانش در محیط کار تولید شود. این مثالی از شایستگی بزرگتر به نام یادگیری تطبیقی است. و یادگیری یادگرفتن، توانایی برای مواجه شدن با تغییر، یادگیری از تجربه و فکر و عمل به روشی که تغییر مثبت را ترویج می کند.
سازمان ها بایستی انعطاف پذیر باشند و کارمندان را توانمند کنند که از کارهای کم بازده به کارهای پربازده تغییر جهت دهند. معنی اش این است که بایستی از لحاظ مهارت ها و در دسترس بودن انعطاف پذیر باشید.
