می دانید ، یکی از بزرگترین شکایات کارجویان در مورد کار با ریکوایترها است. کار ریکوایترها به این آسانی نیست. در حقیقت ، اگر به یک روز ریکوایتر با دقت نگاه کنید، شما کمی بیشتر به ریکوایترها و آنچه که آنها تجربه می کنند ، ترحم می کنید.
می خواهیم یک روز معمولی استخدام کننده را بگذرانیم ، بنابراین شما می توانید درک کنید که آنها سعی نمی کنند با شما بدخواه باشند، آنها سعی نمی کنند فرایند یافتن کار را برای شما را دشوار کنند. اگر بتوانید آنها را درک کنید، و رفتار آنها را حدس بزنید چه اتفاقی می افتد؟ می توانید خودتان را به آنها بازاریابی کنید. می توانید با آنها کار کنید.
استخدام کنندگان به طور متوسط بیش از 200 درخواست برای یک آگهی استخدام دریافت می کنند. فکر می کنید چقدر سریع این درخواست ها را دریافت می کنند: در عرض 200 ثانیه. ریکوایتر ناگهان با 200 درخواست مواجه می شود. یک دلیل وجود دارد که ریکوایترها از درخواست ها را اسکیم می کنند. در واقع ، آنها حدود شش ثانیه روی آنها وقت می گذارند و تصمیم می گیرند که آیا باید کل مطلب را بخوانند یا نه. چون اگر آنها بنشینند و درخواست تک تک افراد را از بالا به پایین بخواندند ، در پایان روز نمی توانند کار خود را به پایان برساندند.
اکنون ، علاوه بر این ، این واقعیت را تصور کنید که گرچه آنها می توانند شخصی باشند که می گویند شما با این شغل متناسب نیستید ، اما آنها نمی توانند شخصی باشند که به شما شغل می دهند. واقعا در موقعیت سختی قرار گرفته اند. آنها در واقعیت یک کارپرداز فنی هستند، بنابراین نحوه درجه بندی در مورد کار آنها و میزان خوب انجام آن به مساله ربط دارد که کاندیداهای واجد شرایط خوبی را معرفی کنند. اگر کسی را معرفی کنند که تمام نیازهای اصلی را که مدیر استخدام به او داده است ، برآورده نکند ، به مشکل برمی خورند.
آیا می دانید از بین 200 متقاضی ، بیش از 50٪ آنها متناسب با شغل نیستند؟ یعنی هر بار که به شغلی مراجعه می کنید که شرایط لازم را ندارید ، شما را کنار می گذارند. این باعث می شود 100 کاندیدا حذف شوند. و سپس حدس بزنید چه اتفاقی می افتد؟ این هنوز هم برای یک ریکوایتر خیلی زیاد است که این تعداد را به صورت دستی انجام دهد. بنابراین آنها باید از چیزی به نام جستجوی کلمات کلیدی در سیستم ردیابی متقاضی خود استفاده کنند. و این جایی است که آنها به دنبال مهمترین مجموعه مهارتها و کلمات کلیدی هستند که به آنها گفته شده است تا برای برآورده کردن الزاماتی که به آنها داده شده است ، آنها را جستجو کنند. از این تعداد ، 80٪ متقاضیان حذف می شوند و 20 نفر باقی می مانند. از آن 20 نفر ، استخدام کننده هنوز مجبور است از طریق درخواست کار کند و کسی را پیدا کند که با شخصیت ، استعداد و تجربه متناسب باشد. ریکوایترها تا پایان کار ، تعداد را به حدود چهار تا شش نامزد کاهش میدهد و آنها را به مدیر استخدام تحویل می دهند.
بنابراین می توانید ببینید که چرا احتمال اینکه که شما از انبوه خارج شوید و به یک مدیر استخدام تحویل داده شوید بسیار ناچیز است. حالا می توانید ببینید که کار ریکوایتر چقدر سخت است و چطور می توانید به عنوان بخشی از استراتژی خود ، نسبت به ریکوایتر ترحم بیشتری داشته باشید.
اینجوری فکر کنید که آنها یک انبار کاه را جستجو می کنند و به دنبال سوزن می گردند، و مدیر استخدام را روی شانه های خود دارند که آنها را نظاره می کند و هیچ کمکی هم نمی کند، و آنها زیر فشار هستند تا در عرض چند دقیقه این کار را انجام دهند. این یک روز از زندگی یک استخدام کننده است. طاقت فرسا است ، استرس زا است و در عین حال بسیار بی ادعا است. اگر می توانید هنگام تدوین استراتژی خود این نکته را در ذهن داشته باشید ، واقعاً می توانید استخدام کنندگان مناسب را جذب کنید.
