منابع آبمان رو به اتمام است و ترس به دلِ همه (و بالاخره مسئولین هم) افتاده که قرار است چه بر سر این سرزمین بیاید.
مصرف انرژی مان آنقدر بالاست که برخی اروپائیان فکر می کنند ما دربهشت زندگی می کنیم که اجازه داریم اینقدر مصرف کنیم.از گاز بگیرید تا بنزین و حتی الکل صنعتی!
آنقدر زباله تولید می کنیم که کسی حریفمان نمی شود.نسبت بازیافت مان به اندازه زباله هایمان هم که به پشه ای می ماند در مقابل کوه دماوند.
آمار تصادفات و وحشی گری در جاده هایمان حرف اول را می زند و اگر کسی ادعایی در این زمینه داشته باشد فوراً زیرش میگیریم.
خلاصه اینکه در هر زمینه ای تا شورش را در نیاوریم دلمان آرام نمیگیرد.
این نق و نوق ها تکراری است و جالب اینجاست که ما در نق و نوق هم شورش را درآورده ایم.همه ما منتقد وضع موجود هستیم و خود را هم بیرون از دایره ی نقد شوندگان می دانیم.درست مانند آن مثال معروف راننده ها که معتقدند هشتاد درصد مردم بد رانندگی می کنند ولی صد در صد راننده ها خودشان را جزو بیست درصد می دانند!
*
در وسط این معرکه ، سوالی که خیلی زیاد به آن پرداخته می شود(البته عده زیادی هم هستند که اصلاً این سوال هم برایشان پیش نمی آید) این است که "چه کاری باید انجام دهیم؟"
خوب طرح های مختلفی هم ارائه می شود و برنامه و بودجه برایش در نظر میگیرند و الی آخر.
راستش را بخواهید من فکر می کنم اصلاً ما در حدی نیستیم که آن سوال را از خودمان بپرسیم(منظورم "چه کاری باید انجام دهیم؟" است). به نظرم سوال مهم و بزرگ ما باید این باشد که "چه کاری انجام ندهیم؟".
دقیق محاسبه نکرده ام(چون بلد نیستم) ولی با یک حساب سر انگشتی هم می شود فهمید که اگر هر کداممان(منظورم همان هایی است که ادعا داریم و جزو دسته ی منتقدان هستیم) در روز فقط یکی از گند هایی که می زنیم را نزنیم یا کمتر بزنیم، جهشی فوق العاده در گند زدایی خواهیم داشت.
اشتباه نکنید منظورم این نیست که هر روز یکی از گندهایمان را ترک کنیم(که ترک عادت موجب مرض است).منظورم این است که از میان گونه های مختلف گند زدن هایمان،فقط یکی را امروز نزنیم.فردا می توانیم دوباره همان گند را بزنیم ولی فردا باید گند دیگری را برای نزدن انتخاب کنیم!.
فکر می کنم حتی اگر به اندازه ای که برای عوض کردن عکس های احمقانه ی پروفایل هایمان وقت می گذاریم(مخصوصاً برای کمپین کردن های احمقانه تر)، برای گند نزدن هایمان وقت بگذاریم،تغییر عظیمی را تجربه خواهیم کرد.
امروز از بقالی پلاستیک نگیرم.به یک نفر که دارد از فرعی بیرون می آید راه بدم(بدون اعمال شاقه)، شیر آب را کمی زودتر ببندم،یک روز بدون ماشین بروم سرکار،امروز به یک نفر اعتماد کنم، روبروی در باز یخچال درس های تصمیم گیری و انتخاب را مرور نکنم، یکی از چراغ هایی که تاثیر زیادی روی روشنایی خانه ندارد را خاموش کنم(سوزن که نخ نمیکنم!)، وقتی لپ تاپ لعنتی را برای ساعتی لازم ندارم هایبرنیتش کنم،لباس راحت توی خونه الزاماً به معنای زیر شلواری راه راه گشاد و زیر پیرهن دونفره نیست و می تواند کمی کلفت تر ولی باز هم راحت باشد، زیر دوش صدای لعنتی ام را توی سرم نیندازم و با شجریان بر سر اجرای گوشه چهار گاه رقابت نکنم.ادامه اش را خودتان بروید جلو.
به بعضی از این مسخره بازی ها می گویند "اصلاح الگوی مصرف". اصلاح الگوی مصرف نیاز به شق القمر ندارد که با دهان باز، منتظر مسئولین بمانیم تا برایمان طراحی اش کنند. همان مسئولین هم در روز یک گند کمتر بزنند کفایت می کند.
خلاصه اینکه ،عزیزانم بیائید دسته جمعی کمپین "خفه شویم" راه بیندازیم و با خودمان عهد ببندیم که فقط یک از گند های روزانه مان را نزنیم.به این کار می گویند "جهاد اکبر".
پی نوشت: لطفاً به خواننده های فرهیخته ی عزیزم بر نخورد،مخاطب این متن خودم بودم و امثال خودم و به شما هیچ ربطی نداشت.