شاخص عملکرد کلیدی مفهوم رایجی بین مارکترهاست. شناخت شاخصهای اصلی، کمک بزرگی به تیم مارکتینگ و صاحبان کسبوکارها میکنه. جالبه که بدونیم شاخصهای عملکردی، محدود به یک بازه زمانی نیستن؛ بعضیها آینده را پیشبینی میکنن و برخی عملکرد گذشته را میسنجن. در ادامه هر دو گروه رو بیشتر بررسی میکنیم.
این شاخصها نتایج عملکرد گذشته رو اندازهگیری میکنن. برای مثال میزان فروش ماه گذشته یا نرخ حفظ مشتریان، شاخصهایی تاخیریای برای نمایش میزان عملکرد موفق یک استراتژی به حساب میان.
اونها میتونن به سوالات زیادی جواب بدن، ولی در ادامه چندتاشون رو آوردم.
۱. حاشیه سود، (Profit Margin)
این شاخص، میزان سود کسبوکار، از گذشته تا الان رو نشون میده.
۲. هزینههای عملیاتی، (Operating Expenses)
این KPI هزینههای مرتبط با فعالیتهای روزانه کسبوکار را اندازهگیری میکنه و نشاندهنده بهرهوری یا کارآمدی کسبوکاره.
۳. نرخ مشارکت مشتریان، (Customer Engagement Rate)
این شاخص میزان تعامل مشتریان با کسبوکار را ارزیابی میکنه و فرصتهای بهبود یا توسعه کسبوکار رو نشان میده.
۴. درآمد، (Revenue)
این KPI کلاسیک نشاندهنده میزان درآمد تولید شده در یک بازه زمانی مشخصه.
۵. میانگین زمان تا حل مشکل، (Mean Time to Resolution)
میانگین زمان تا حل مشکل نشاندهنده سرعت و اثربخشی تیم پشتیبانی در رفع مشکلات مشتریانه.
شاید برات جالب باشه که چطور با شناخت خطاهای شناختی آدمها میتونیم تصمیمهای بازاریابی بهتری بگیریم. تو مطلب اثر هاله ای تا واقعیت؛ بازاریابی در عصر برداشتها به طور کامل این موضوع رو توضیح دادم.
شاخص های آینده نگر معیارهایی هستن که به کسبوکارها کمک میکنن روندهای آینده را پیشبینی کنن. در واقع اونها چراغ راهنمایی برای عدم مواجهه با مشکلات هستن. به عنوان مثال، افزایش نرخ تعامل کاربران در یک وبسایت میتونه نشاندهنده افزایش فروش در آینده باشه.
۱. نرخ تبدیل سرنخ به مشتری، (Lead Conversion Rate)
این شاخص میزان موفقیت تیم فروش را در تبدیل مشتریان بالقوه به مشتریان واقعی اندازهگیری میکنه. افزایش این نرخ میتونه نشاندهنده رشد فروش در آینده باشد.
۲. میزان تعامل کاربران، (User Engagement Rate)
اندازهگیری نحوه تعامل کاربران با وبسایت، اپلیکیشن یا شبکههای اجتماعی میتونه رفتار اینده آنها رو پیشبینی کنه.
۳. تعداد مشتریان جدید، (New Customer Acquisition)
افزایش تعداد مشتریان جدید نشان میده که استراتژیهای بازاریابی و فروش کسبوکار به درستی عمل کرده و رشد آینده را تضمین میکنه.
۴. نرخ ترک سبد خرید، (Cart Abandonment Rate)
اگر این نرخ بالا باشد، میتونه نشاندهنده مشکلاتی در فرآیند خرید باشه. بهبود این شاخص میتونه تأثیر مستقیمی بر درآمد آینده داشته باشه.
۵. تعداد جلسات دمو یا مشاوره، (Number of Demos or Consultations Scheduled)
در کسبوکارهای B2B، این شاخص نشان میده که چه تعداد مشتری بالقوه علاقهمند به کسب اطلاعات بیشتر درباره محصول یا خدمات هستن و احتمال تبدیل آنها به مشتریان واقعی چقدره.
راستی اگه دنبال روشهای عملی برای هدایت کسبوکار به سمت موفقیت هستی، حتما همین امروز با تکنیک ستاره شمالی که تو پست قبل توضیح دادم آشنا شو.
فکر میکنی شناخت صرف شاخص های عملکردی کافیه؟ قطعا نه تا وقتی داستان برند اختصاصی خودت رو نساخته باشی!
جواب روشنه. هر دو!
شاخص های گذشته نگر تصویری از گذشته ارائه میدن و میزان موفقیت استراتژیهای اجرایی را نشان میدن. شاخصهای آینده نگر هم به مدیرها کمک میکنن تا با تحلیل روندهای جاری، آینده را پیشبینی کنن و اقدامات بهتری برای رشد انجام بدن.
شما چی؟ تا به حال به شاخصی از گذشته توجه کردین که به موفقیت امروزتون کمک کنه؟ یا برعکس شاخصها پیشرو همیشه به دادتون میرسن؟
تو بخش نظرات منتظر خوندن از تجربیاتتون هستم. کنار هم رشد کنیم؛ بیشتر کیف میده :)