تولید محتوا، یک کار تخصصی قلمداد میشه؛ علت این موضوع به این مساله بر میگرده که امروزه، تقریبا هر وب سایتی، برای اینکه بتونه در گوگل دیده بشه و در صفحه اول نمایش داده بشه، باید محتوا داشته باشه. حالا شما یک موضوع رو انتخاب کنید: مثلا جاهای دیدنی ترکیه: برای این موضوع، سایتهای خیلی زیادی مطلب نوشتن و خواهند نوشت. اما چه چیزی یک محتوا رو متمایز میکنه؟ برای پاسخ به این موضوع، دو جنبه حائز اهمیت داره و باید مورد بررسی قرار بگیره. اولین مورد برمیگرده به خلاقانه نوشتن، امانتدارانه نوشتن، منحصر به فرد و جدید نوشتن، و اینکه مطلب واقعا باید با جان و دل نوشته بشه تا اثرگذار باشه، تا مخاطب متوجه بشه که برای وقت اون ارزش قائل شده و مطلب اصلا سرسری نوشته نشده. و اما عامل دوم: باید خوانندگان هر وب سایتی رو شناخت، چه قشرهایی به وب سایت شما سر میزنن؟ و اهداف اونها از این سر زدن به وب سایت شما چیه؟ این دو نکته که اتفاقا، دو موضوع مهم و یا به عبارتی پرسونا نوشتن برای وب سایت شما هم محسوب میشه، بسیار در جهتگیری شما برای نوشتن تاثیر میذاره.
اما این همه، هست و این همه، نیست.
در نهایت باید کار #سئو بشه تا بتونه مطلبی که با جان و دل نوشتید، دیده بشه و توی گول بالا بیاد، وگرنه به مرور دلسرد خواهید شد و افراد هم شما رو به عنوان یک محتواکار خوب نخواهند شناخت.
اما هنوز با همه این تفاسیر یک بخش مهم رو یادمون رفته و اون هم #گرافیک کاره. تصاویر، این روزها، بیشتر از متنها سخن میگن و بیشتر از متن میتونن جذاب بشن و محتواکاری موفق هست که بتونه رابطه خوبی بین گرافیک و متن برقرار کنه. حالا با این تفاسیر نمیشه واقعا گفت که یک متن به چندتا عکس نیاز داره؟ مثلا 3 تا یا 5 تا؟ و باید با توجه به محتوای تولید شده، تعداد عکسهای لازم و حتی نوع عکس ها را مشخص کرد.
اینها همه کارهایی هست که یک محتواکار میتونه انجام بده.
حالا بریم به متر کردن محتوا و وزن مالی دادن به اون
معمولا وقتی پروفایل افراد رو برای تولید محتوا چک میکنید، یه نکته توی همشون بولد شده و اون هم اینه: مثلا مطلب 200 تا 1000 کلمه رو پیشنهاد میدن؛ بله واقعا میشه، همین حدود کلمه رو برای هر محتوایی تولید کرد. اما باید حواسمون باشه که مطلب چیه، برای کجا و برای چه قشری مینویسیم و چقدر نیاز هست که براش تولید محتوا بشه. گاهی فقط استفاده از یک منبع معتبر خارجی، میتونه محتوایی که میخایم رو به ما بده و گاهی باید برای هر قسمتش، مقاله جداگانهای خونده و ترجمه بشه تا اصل مطلب ادا بشه. از طرفی فرد، میتونه به طور معمول بین دو ساعت تا چندین ساعت رو صرف تولید محتوایی کنه که فقط از لحاظ آماری، کمیت مقالات سایت رو بهبود نمیده، بلکه بر غنا و ارزش سایت هم اضافه میکنه.
پس در مجموع اونچه که نوشته شد، مشخص میکنه که نمیشه آمار دقیقی برای هزینه مالی یک محتوا مشخص کرد. اون چیزی که مشخصه اینه که یک محتوای خوب و نویسنده اون راه خودشو پیدا میکنه، البته به شرطی که از ابزاهای درستی برای معرفی خودش هم استفاده کنه و همینطور ارزش محتوایی که تولید میکنه رو بدونه.
دوست دارم آنچه که در مورد محتوا نوشتم رو با دو سخن از دو نویسنده معروف، جمعبندی کنم:
اسکات فیتزجرالد میگه: هر نوشته خوبی برای من، به اندازه شنا کردن در زیر آب، نفسم رو در سینه حبس میکنه.
و رایان هالیدی گفته: نوشتن یک مقاله کامل، به میزان زیادی شبیه به یک عملیات نظامی است؛ این کار، مجموعهای از نظم، پیشبینیها، تحقیقات، استراتژی رو در برمیگیره و اگر همه اینها به درستی انجام بشه، نتیجه، یک پیروزی خواهد بود.