همه آدما یه نویسنده تو درونشون دارن شاید و حالا اون بخش من، هرازگاهی قلم به دست میگیره و مینویسه تا صداشو به گوش بقیه برسونه
تا چه حد صدای شما در این دنیا ماندگار خواهد بود؟

اگر این مطلب رو میخونید، بگذارین در همون ابتدا، هدفم رو از نوشتن این مقاله کوتاه بگم تا اگر مایل بودید، ادامه مطلب رو با من همراه باشید: تا چه حد از انتشار مطالبتون در دنیای مجازی مطمئنید؟ چرا مطالبی که میخواید رو به اشتراک میگذارید؟ این سوالها بود که من رو به نوشتن و موضوع پیشرو واداشت.
قرن 21ام، پیشرفتهای زیادی توی تکنولوژی داشته و همه ما شایعات زیادی از آینده این جهان شنیدیم که وقتی میشینیم و کلاهمون رو قاضی میکنیم، میتونیم اینطور نتیجه بگیریم که این شایعات، کم بیراه نیستن. بذارید چندتا از این پیشرفتها رو با هم مرور کنیم:
در کمتر از 20 سال، شوق و ذوق نوشتن نامههای کاغذی که پدر مادرها برای بچههای دور از خانه مینوشتن و یا عاشقان دور از هم، با ایمیلها و پیامرسانها جایگزین شده و در کمتر از یک ثانیه و تنها با وصل بودن به دنیای اینترنت، تمام پیامها و حتی احساس شما منتقل خواهد شد.
شبکههای اجتماعی ما رو دوره کردن؛ از اینستاگرام که زندگیهای اسلایسی رو به نمایش میگذاره تا توئیتر که حرفهای روزمره ما رو به گوش افرادی با سطح تفکری خاص میرسونه تا پیامرسانهایی مانند تلگرام و واتساپ که حتی نیروی تحریم هم، تاثیری در محبوبیت و میزان استفادش نکرد.
هر کدوم از ما چند کانال و گروه تلگرامی عضو هستیم که دارای اعضای زیر 100 نفر تا بالای چندk است؟ چند تا از این کانالهای تلگرامی رو روزانه چک میکنیم و به حرفهاشون اعتماد میکنیم و در آگاهی ما تاثیر میذارن؟ چند اکانت اینستاگرامی دارید که اینفلوانسرهایی اونها رو اداره میکنن که نه تنها زمان شما رو پر میکنن، بلکه بر فکر و عقیده و عمل شما هم تاثیر میذارن؟
همه ما به راحتی اذعان داریم که دنیای امروز، با دیروز بسیار متفاوته و آیندهای نه چندان دور، بسیار متفاوتتر از امروز خواهد بود و به راستی همه فیلمهای تخیلی که میبینیم، در آیندهای نه چندان دور محقق خواهد شد. اما در همه این دورهها، از گذشته تا آینده بسیار دور، چه چیزهایی به ارث رسیده و ماندگار خواهد شد؟ آیا اصلا بحث ماندگاری عقاید وجود دارن و یا چون ما آدمها گمشدگانی هستیم که در جستجوی معنا و مفهومی برای زندگی هستیم، از هر ابزاری برای ابراز وجود و بیان عقیده استفاده میکنیم؟
گاهی به یاد این تک بیت از مولانا میافتم که میگه: "یک ریسمان فکندی، بردیم بر بلندی، آن ریسمان گسسته، من در هوا معلق" و آیا در حقیقت این حال و روز ما آدمها نیست؟ نباید بحث رو تا این حد پیچیده کنم، اما به نظر من، تمام شبکههای اجتماعی و پیامرسانها و البته به مدد اینترنت، راهی هستند تا ما آدمها تلاش کنیم صدایی از خودمون در این دنیا منتشر کنیم؛ عقیدههامون رو به اشتراک بگذاریم و در نهایت راهی پیدا کنیم برای روشنتر شدن مسیر زندگیمون.
اما میلیونها و حتی میلیاردها صدا در این دنیا ماندگار نمیشن، بلکه عقاید و صداهای انسانی در هر دورهای اثربخشی کوتاه مدت و بلند مدت خودشون رو برای افراد کم تا بیشماری خواهند داشت و بعد از اینکه رسالت خودشون رو به پایان بردن، راه رو برای بعدیها باز میکنن.
پس شاید هر کدام از ما پیامبرانی هستیم که میتونیم اثربخشی خودمون رو در این دنیا و برای هر روز از زندگیمون داشته باشیم و خودمون تعیین میکنیم که چه ارمغانی برای خودمون و جهان پیرامونمون داشته باشیم.
با این تفاسیر، پست گذاشتن در اکانت اینستاگرامی و یا انتشار مطلبی در توئیتر، چقدر آسان و یا دشوار میشه؟
آیا این نوع نگاه رو قبول دارید؟
آیا این طرز نگاه، اصلا خیلی موضوع رو پیچیده و یا غیر واقعی نمیکنه؟
اگر دوست دارید، نظر خودتون رو با من به اشتراک بگذارید.
مرسی از مطلب قشنگت سمانه جان