این مطلب برای اولین بار در سایت ایران منیجر همراه با فیلم آموزشی منتشر شده است.
در کتاب های بازاریابی به ویژه کتاب بازاریابی فیلیپ کاتلر مبحثی هست با عنوان "رویکردهای رایج نسبت به بازار" که معمولا بصورت یک سیر تاریخی از دیدگاه های بازاریابی به این موضوع نگاه می کنند. نکته مهمی که در این بحث وجود دارد این است که سیر تحولات اقتصادی در کشورهای توسعه یافته صاحبان کسب وکارها را از نگرش تولید در انقلاب صنعتی به نگرش بازاریابی رابطه مند و کل نگر در حال حاضر رسانه است.
اما آیا در کشورهای درحال توسعه مانند ایران، چین و هند هم روند تحولات مثل همان کشورهاست؟
و یا لازم است یک سرمایه گذار، کارآفرین یا مارکتر براساس شرایط بازاری که در آن فعالیت می کند به دیدگاه مناسب نسبت به آن بازار برسد و سپس دست به کار بازاریابی شود؟
به همین دلیل لازم است نگاهی دوباره کنیم به رویکردهای رایج بازاریابی و بسنجیم، کدام نگرش یا رویکرد مناسب حال حاضر کسب وکار و بازار هدف ماست؟
برای روشن شدن موضوع به این سوالها فکر کنید:
وقتی یک کسبوکار در بازاری خاص شروع به فعالیت میکند، برای طراحی و اجرای برنامههای بازاریابی خودش با چه نگرش، فلسفه یا رویکردی باید فعالیت کند؟
آیا تمرکزش در بازار باید بر فروش باشد؟
آیا این شرکت باید با رویکرد مشتریمدارانه در بازار فعالیت کند؟
آیا در این بازار باید کیفیت کالا یا خدمات را در مرکز توجه اش قرار دهد یا به سمت بازاریابی رابطه مند حرکت کند؟
و یا تمام توجه اش را بر افزایش میزان تولید و کاهش هزینه ها قرار دهد؟
ورود به بازار با کدام دیدگاه برای شما بهتر است؟
همانطور که در تمام سوال های بالا مشاهده می کنید، موضوع مهم در تصمیم گیری ما در این مسئله بازار است. پس آنچه در انتخاب نگرش و رویکرد فعالیت های ما در یک بازار اهمیت دارد خود بازار و شرایط عرضه و تقاضا، رفتار مصرف کنندگان و وضعیت رقابتی بازار است.
ما نمی توانیم بدون در نظر گرفتن شرایط بازار رویکرد و نگرش خودمان در فعالیتهای بازاریابی را تعیین کنیم.
رویکرد یا نگرش های رایج در بازاریابی این موارد هستند. اما داشتن هرکدام از این رویکردها در بازار می تواند نتیج مختلفی در کسب وکار برای شما داشته باشد.
پس لازم است بدانید که هرکدام از این رویکردها در چه شرایطی از بازار کارایی دارد و می تواند شما را به سودآوری برساند.