از اون جا که من مطالب زیاد و به درد بخور آنچنانی در مورد تحلیلگری بنیادی ارز دیجیتال در متون فارسی پیدا نکردم امروز تصمیم گرفتم بیام اینجا حداقل در راستای افزایش آگاهی عمومی در مورد تحلیلگری ارز دیجیتال مطالب مربوط از تجربه خودم بنویسم یا حداقل از منابع مطمئن ترجمه کنم تا شاید به درد بخورد و تحلیلگرهای بهتری داشته باشیم و سواد عمومی افراد از جمله خودم که یک تحلیلگر هستم بالا بره.
یادگیری در مورد اصول تجارت و سرمایه گذاری ارزهای دیجیتال ممکن است یکی از ارزشمندترین کارهایی باشد که می توانید انجام دهید. همانطور که سو ژو، مدیر عامل یکی از بزرگترین صندوقهای سرمایه گذاری رمزنگاری، Three Arrows Capital، میگوید: «اگر ارز دیجیتال را درک نکنید و از یادگیری آن امتناع کنید، قرن سختی برای شما خواهد بود.
با در نظر گرفتن این موضوع، بیایید سه نوع محبوب ترین تحلیل ارزهای دیجیتال را بررسی کنیم. تحلیل بنیادی، فنی و روی زنجیره بیایید با اصول شروع کنیم.
تجزیه و تحلیل بنیادی تمام اطلاعات موجود در مورد یک ارز دیجیتال را بررسی می کند. از ترکیبی از معیارهای مالی کمی و معیارهای کیفی استفاده می کند. در نهایت، هدف تحلیل بنیادی تعیین قیمت ذاتی یک ارز دیجیتال است.وقتی آن ارزش بنیادی را با قیمت فعلی بازار مقایسه میکنید، میتوانید ببینید که آیا دارایی کریپتو کمتر از ارزشگذاری شده است یا بیش از حد. دارایی کمتر از ارزش گذاری شده می تواند نشان دهنده یک فرصت خرید باشد، در حالی که دارایی بیش از حد ارزش گذاری شده می تواند نشان دهد که زمان کسب سود فرا رسیده است.
یک میم کوین مانند دوج کوین را در نظر بگیرید، آیا دوج کوین ارزش ذاتی داره؟ مارک کوبان، کارآفرین فناوری، چنین فکر نمیکند و میگوید: «استقبال از دوج کوین بدان معنا نیست که هیچ گونه دوج کوین ارزش ذاتی دارد، دوج کوین ارزش ذاتی ندارد.»
با این حال، زمانی که ابزارهای تحلیل بنیادی را به کار میبریم، آگاهتر میشویم. بنابراین، دوج کوین چیه؟ اولاً، میتوانیم ببینیم که فاقد بسیاری از گزارههای ارزش بنیادی مانند نقشه راه، تیم توسعهدهنده و حتی کاغذ سفید است.اما ارزش بازاری به ارزش ده ها میلیارد، صدها میلیون در حجم 24 ساعته دارد و یکی از شناخته شده ترین ارزهای دیجیتال است. حتی زمانی که تیم NBA مارک کوبان، دالاس ماوریکس، آن را به عنوان یک روش پرداخت برای بلیط پذیرفت، مورد استفاده قرار گرفت. واضح است که ارزش ذاتی دارد.
در حالی که تحلیل بنیادی ممکن است نشان دهد که دوج کوین با قیمت 1 دلار بیش از حد ارزش گذاری می شود، در 5 سنت می تواند یک انتخاب عالی برای خرید باشه!
اطلاعات کلیدی برای اطلاع از تحلیل بنیادی:
ارزش بازار
حجم
توکنومیکس
مقدار کلی که توسط نهنگ ها قفل شده است(میزان قفلی)!
نقشه راه
اعضای تیم
اندازه و مشارکت جامعه
نرخ رشد شبکه
میزان پذیرش
وایت پیپر
مورد استفاده
تحلیل تکنیکال به حرکت های گذشته قیمت نگاه می کند تا مشخص کند بازار احتمالاً به کدام سمت حرکت می کند. بالا میره؟ پایین؟ به پهلو؟ تجزیه و تحلیل فنی از تعدادی شاخص و الگوهای آماری برای تعیین احتمال هر سناریو استفاده می کند. در حالی که معامله گران از معیارهای آماری استفاده می کنند، به شدت به نمودارهای بصری برای کمک به شناسایی سیگنال های کلیدی مانند حمایت و مقاومت متکی هستند. در نهایت، تحلیل تکنیکال برای یافتن سیگنال های خرید و فروش استفاده می شود.
مهم است که توجه داشته باشید، معاملهگرانی که از تحلیل تکنیکال استفاده میکنند، هرگز انتظار ندارند همیشه درست باشند. در واقع، معاملهگری که فقط در 55 درصد مواقع درست است، همچنان میتواند بسیار سودآور باشد. برای مدیریت ریسکها در مواقعی که بازار برخلاف آنچه شاخصهای آنها پیشبینی کردهاند حرکت میکند، از شیوههای مدیریت ریسک استفاده میکنند، مانند تعیین فروش خودرو و سرمایهگذاری تنها بخشی از داراییهای خود در یک معامله.
برخی ابزارهای رایج تحلیل تکنیکال:
میانگین متحرک واگرایی همگرایی (MACD)
شاخص قدرت نسبی (RSI)
قیمت بیت کوین میانگین متحرک ساده (SMA)
میانگین متحرک (50200) کراس اوور
حجم در تعادل (OBV)
من شخصا به تحلیل آن چین خیلی علاقه مند هستم خیلی ابزار جذاب و آماری هست و این قسمت از تحلیل در فارکس یا سایر بازرهای مالی وجود ندارد، در حقیقت دلیل وجود تحلیل آن چین ماهیت بلاکچین هست که تمامی داده ها را ثبت می کند.می شود به آن چین بر خط یا بر زنجیره گفت.برخی جاها دیدم تحلیل آن چین را خود بخشی از تحلیل بنیادی دانستند ولی زیاد تفاوتی وجود ندارد، ولی بهتر این هست که آن را جدا کنیم تا بهتر بتوانیم بررسی کنیم در واقع حجم اطلاعاتی که از تحلیل آن چین می شود گرفت آن را متمایز کرده.
تجزیه و تحلیل آن چین به داده های عمومی در بلاک چین نگاه می کند. این یک زمینه نوظهور است که منحصر به فضای ارزهای دیجیتال است و معامله گران از آن برای پیش بینی بهتر حرکت بازار و سنجش احساسات بازار استفاده می کنند. در نهایت، معاملهگران از تجزیه و تحلیل زنجیرهای برای شناسایی دلایل خرید و فروش شرکتکنندگان مختلف بازار استفاده میکنند، مانند ماینرها که برای پرداخت صورتحساب خود میفروشند یا صندوقهای تامینی سود میبرند.
با تجزیه و تحلیل زنجیره ای، معامله گران به دنبال نحوه رفتار شرکت کنندگان مختلف بازار هستند، مانند سرمایه گذاران نهادی، صرافی ها، استخراج کنندگان و معامله گران خرده فروشی. آنها از طیف وسیعی از سیگنال ها از جمله موجودی کیف پول، خواب سکه و حجم تراکنش استفاده می کنند.با تحلیل آن چین آن ها می توانند داده های کلان را بررسی کنند ببینند نهنگ ها در حال چه کاری هستند که طبیعتا این بر تحلیل بنیادی شما هم تاثیر می گذارد.
یکی از سایت های مشهوری که داده های آن چین را به شما ارائه می کند سایت گلاس نود( Glassnode) هست، نمودار پایین یک مثال از این نوع داده هاست البته به صورت تصویری!
همانطور که در نمودار بالا از گلاس نود می بینیم، درصد بیت کوین های نگهداری شده توسط ماینرها و دارندگان بزرگ به طور قابل توجهی کاهش یافته است، در حالی که تعداد سکه های نگهداری شده توسط سرمایه گذاران روزمره به میزان قابل توجهی افزایش یافته است. این یک معیار مهم است زیرا نشان می دهد که شبکه در طول زمان به غیرمتمرکز شدن بیشتر و بیشتر ادامه می دهد.علاوه بر این، نمودار فوق می تواند توسط معامله گران استفاده شود تا ببینند که شرکت کنندگان مختلف بازار چقدر تأثیر بر قیمت دارند. تحلیل رفتار نهنگ ها کوسه ها عقرب ها و وال ها، اختاپوس ها و وال های بازار که بخش های تعیین کننده بازار هستند میشه از بالا امکان پیر باشد.
البته یکی از دلایل آشکاری که درصد بیت کوین های نگهداری شده کاهش فراوانی داشته طبیعتا بازه های زمانی چهارساله و کاهش میزان بیت کوین بوده،چنان که ابتدا همه بیت کوین ها در دست ماینرها بود، اما این نشان می دهد که اون ها نقش تعیین کننده اشون نسبت به گذشته در بازار عرضه و تقاضا کاهش پیدا کرده.
شاخص های روشنگر در آن چین عبارتند از:
تعداد آدرس های فعال
تعداد معاملات
حجم روی زنجیره
نرخ هش
درآمد ماینر
مقدار کل قفل شده (TVL)
ارزش بازار به ارزش تحقق یافته (MVRV)
ارزش شبکه به تراکنش (NVT)
تجمیع سرمایه تحقق یافته(Realised cap)
در حالی که هر یک از این روش های تجزیه و تحلیل به تنهایی ارزشمند هستند، زمانی که با هم استفاده می شوند حتی قدرتمندتر هستند. به تنهایی، یک معیار واحد ممکن است آموزنده نباشد. اما مانند هزاران ضربه کوچک قلم مو، ترکیب همه روش های تجزیه و تحلیل شما می تواند تصویر قانع کننده ای از بازار ترسیم کند.
البته، برای انجام معامله نیازی به هماهنگی هر سه ندارید. حفظ شیوه های مدیریت ریسک و تخصیص مناسب به شما این امکان را می دهد که با تغییر بازار وارد و خارج شوید، این بستگی به نوع معامله شما، بازه زمانی و میزان ریسک شما دارد.
پایان
سامان رنجبر